روضه باقرالعلوم.mp3
1.76M
بسم الله الرحمن الرحیم
#شهادت امام محمدباقر(علیه السلام)
خیل ملک گدای تو یا باقرالعلوم
دست من و عطای تو یا باقرالعلوم
صبرم ز سرگذشت وگره واشودازآن
دست گرهگشـای تو یا باقرالعلوم
اهل زمین واهل زمان،برلبانشان
مـدح و ثنـای تـو یا باقرالعلوم،
گشتم اسیر زلف تو ای آشنــای دل
باشد دل آشنــای تـو یا باقرالعلوم
ای شاهد اسیری عمه به شهرشام
آن چشم دلربــای تــو یا باقرالعلوم
برپاهمیشه بوده نوای غصه وغم
ازشورنینوای تو یا باقرالعلوم
پــر میزنــد کبوتــرقلب دل همه
پیوستـه در هـوای تو یا باقرالعلوم
ای شاهد اسیری طفلان ،دلم زده
رخ بـر در ســرای تـو یا باقرالعلوم
تو کیستـی؟ توشاهد سرهابه نیزه ای
من کیستم؟ گدای تو یا باقرالعلوم
بایــد هـزار زاده ی مرجانه ، وقت بحث
صـورت نهد به پای تو یا باقرالعلوم
شمروسنان وخولی ملعون ،پابه فرار
چون بشنود صدای تو یا باقرالعلوم
دیدی به روی نیزه،سر جداطهرت
ای جـان مـا فـدای تو یا باقرالعلوم
زین العبادجمله سرآمدبه عالم است
دلــداده ی دعـای تـو یا باقرالعلوم
دشمن زده است دست توسل به دامنت
مــا را بــود ولای تــو یا باقرالعلوم
قبــر مطهــر تــو بوددرخاک بقیع
دلهای ماست جای تویا باقرالعلوم
این غم کجابرم که ستم شدبه پیکرت
از اهل بیوفــای تــو یا باقرالعلوم
عمری شما وفــا و محبت نموده ای
شد زهر کین سزای تویا باقرالعلوم
«مجنون» به ناله های شماگریه میکند
شد مرثیهسرای تو یا باقرالعلوم
#مدح
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
روضه باقرالعلوم۲.mp3
7.89M
# توسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفسِ شاعر ومداح ،حاج آرمین غلامی •✾•سبک..ذاکر،
در دنیا زدم دنیا علی بود👇👇
# توسل به راوی دشت کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام اجرا شده به نفسِ شاعر ومداح ،حاج آرمین غلامی •✾•سبک..ذاکر،
در دنیا زدم دنیا علی بود
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
میگن آقای ماخیلی پریشون، به یاد کربلا روضه میخونه
غریبونه میان بسترافتاد، کی از دردای قلبش چی میدونه
میگن بایدکه مرد باشی بفهمی
چه ها آورده خولی برسرما
فتاده عمه هات در بین شعله
جلو چشم کس وناکس دراینجا
امان از حال باقر..
به غارت معجروای برمن، دو دست عمه هاباشد روی سر
صدای حرمله باخنده آید منو اومیکُشه ،ای عمه آخر
نگاه اشکبار بچه هایش، میون دودوآتش هابه آوا
کجایی ای عمو رفت به غارت ،روی نیزه سر دلداره زهرا
امان از حال باقر..
ببین شد قاتلش کُندی خنجر
میدیدش که حسین میزنه پرپر
به زیر سُم مرکب رفت پیکر
غریب کربلا افتاده بی سر
دلش خون و دلش خون و دلش خون
که تا آب میبینه گریه اش میگیره
چه سنگینه غم قلبش یه عمری
که داره با همین روضه میمیره
امان از حال باقر..
میان مجلسی راس حسین بود ،
که میزدخیزرون وشدلبش خون
ازاون بالاوپایینا،شده تار
دوچشم عمه ها،ای وای انگار
میون تشت دندونش شکسته
جلو چشم رقیه ، عمه بسته
دلم آتیش گرفته چونکه دیدم
که میدم سنان همواره مسته
نداره دیگه درداش هیچ مرهم
عزاداره ازاین داغ و ز ماتم
نشسته روی لبهاش روضه غم
غریب مادرم شدکشته دیگر
امان از حال باقر..
یک فردی رسید خدمتِ امامِ باقر، اطرافیا دیدن آقا به پاش بلند شد، بغلش کرد، سر و صورتش رو بوسه زد... وقتی رفت خداحافظی کرد، اطرافیان اومدن گفتن: آقا! این چه شخصی بود شما اینقد تحویلش گرفتید؟ این آقا کی بود اینقد احترامش کردید؟ آقا فرموده باشن:"اِنَّ هذا الرُجُل كَثْیرَ اَلْبُكَاءِ، لِمظلومِنا" این آقا برایِ مظلومِ ما گریه میکنه.. سئوال کردن: کدام مظلوم؟ آقا شروع کرد ناله زدن و گریه کردن، فرمود: شما مظلومِ مارو نمیشناسید... مظلومِ ما اون آقایی است که جلو چشماش زن و بچه اش رو اسیر کردن...*
هزار خاطره ی غم نمی رود از یاد
غروب سرخ محرم نمی رود از یاد
به گاهواره ی خالیِ اصغرم سوگند
رباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد
فرات بود و عطش بود و کودکانِ حرم
خروش غیرتِ زمزم نمی رود از یاد
*میگن:بچه تویِ سنین کودکی هر حادثه ای رو ببینه تا عُمر داره یادش نمیره، این بچه ها چی کشیدن کربلا...*
به دستور اون ملعون به زینِ اسبش زهر وارد کردن آقا روی اسب که آمد بنشینه، قدری که نشست، این زهر به رانِ پایِ مبارک که رسید، نوشتن آقا حالش نامساعد شد، تعادلش رو از روی اسب از دست داد، بچه هاش دویدن دورِ آقا رو گرفتن، دستت رو بده بابا!، دستت رو بده آقا! نگران شدن، نکنه بچه ی فاطمه از روی اسب با صورت رو زمین بیوفته، اما من بمیرم برا اون آقایی که..." صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه"...*
↫『 پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#شاعر_آرمین_غلامی_مجنون
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
عرفه درغم عشق توِ دیوانه شدن می چسپد گرده رخساره تو پروانه شدن می چسپد وای این قصه میانِ منو عشقت
اشعارعرفه
شهادت مسلم ابن عقیل
عیدقربان
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
برای کشتن تو زهر بی هوا آمد
تمام حادثه درپای کوچه ها آمد
جفای زین بنگر اینچنین بازهر
کنار پیکر سرخت چه بی حیا آمد
صدای ناله ی تو بین کوچه هاگم بود
واشک غربت تو روی گونه ها آمد
چکید نم نم اشکت،به خاک هجره شبی
درون خانه به زاری شبی صدا آمد
به زهرعاقبت ازپافتاده ای آقا
برای داغ عظیمت دل منا آمد
به تشیع تن توآمده اگرقاتل
فغان که ناله ی طفل تو،تا خدا .آمد..
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
من گدایی ازگدایان سرای باقرم
همچو مرغی پرشکسته درهوای باقرم
عالمی دیوانه میگردد به دورخانه اش
من گدایم سائلم عبدسرای باقرم
ابن سجادی و عالم شد اسیرخانه ات
من هوادار غم وشور ونوای باقرم
خرج عشقِ تو نمایم زندگی وعمرخود
من گرفتاره گرفتاری بپای باقرم
گرچه(مجنون) کمتراز ذره به درگاه شماست
سرخوشم زیراغلام بینوای باقرم
📕
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
امام باقر(ع)
سرخوشم عمری غلام حیدرم
بنده ای از بنده گان داورم
هرکسی دارد پناهی بهر خود
من گدای آستان باقرم
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
رخت عزا رابه تنم کرده ای
شال غمت راکفنم کرده ای
عشق توباقر چه ها کرده است
عالم عزای توبپا کرده است
مراغمت بسته به زنجیرکرد
مرا ازاین سفره نمک گیر کرد
فقط به این اشگ وعزا دلخوشم
حضرت باقر ع به شما دلخوشم
چشم من از داغ تونمناک گشت
دامن آلوده ی من پاک گشت
به روی زین زهری. ای باوقار
لمس شده پیکرت ای شهریار
نفس نفس مزن ز زهر جفا
فتاده ای چراتو درکوچه ها
بعده سه روز .جان توسپردی غریب.
صحن بقیع خاک شدی بی حبیب
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396