eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اربعین ۳.mp3
1.44M
روضه اربعین۱۴۰۳ مداح.حاج آرمین غلامی👇
🤞 ❣﷽❣ 🔻 روضه اربعین_امام_حسین_ع 🔻 کربلا 🔻 غلامی دلم می‌خواست كه این روزا زائرِ كربلات بودم كنارِ قبرِ شش گوشه ات منتظرِ نگات بودم دلم می‌خواست این اربعین از غصه بر لب می‌شدم مثلِ اونا كه اومدند همراه زینب می‌شدم 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) می اومدم تا كه بگم زینب چها كشیده است تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است می‌خوام بهت بگم آقا یاس پرپرت چی شد شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد می‌خوام بگم تو شهر شام به زخمِ دل نمك زدند میون چشم بچه هات خواهرت و كتك زدند 🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴) دلم می‌خواد تو كربلا آقا به من خونه بدی مثلِ همه كبوترات به من آب و دونه بدی كبوتری كه این دلش عاشق و مبتلا باشه می‌خواد طواف كعبه‌اش یه گنبدِ طلا باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اربعین ۷.mp3
7.86M
متن روضه اربعین .حاج آرمین غلامی *چل روز مي شود كه شدم جبرئيل تو*👇
متن روضه اربعین🤞 .حاج آرمین غلامی *چل روز مي شود كه شدم جبرئيل تو* *ذبح عظيم گشتي و گشتم خليل تو* *چل روز مي شود كه فقط زار مي زنم* *كوچه به كوچه نام تو را جار مي زنم* *چل روز مي شود كه بدون توأم* حسين* *حالا پي نتيجه ي خون توأم حسين* *چل روز مي شود كه حسين همه شدم* *حيدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم* تا شهر شام رفتم و معجر نداشتم تقصير من چه بود؟ برادر نداشتم از بس رسيد سنگ به سمت جبين من نزديك بود پاره شود آستين من 🔸اربعین آمد دلم را غم گرفت 🔸بهر زینب عالمی ماتم گرفت این روزها همه عالم عزاداره... آسمان و زمین خون گریه میکنند... 🔸سوز اهل آسمان آید به گوش 🔸ناله ی صاحب زمان آید به گوش یا صاحب الزمان... حتما این روزها مهدی فاطمه با پای پیاده... داره میره به سمت کربلا... 🔸بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا 🔸بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا حسین جان... از اول محرم... هر شب ناله زدم گفتم آقا... اربعین میخام کربلا باشم... آبروم رو بخر آقا... نکنه امسال هم دعوتم نکنی... آقا... اربعین رسید و بازم من جا موندم 🔸بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا رفقام یکی یکی خداحافظی کردند و رفتند... بازم من جا موندم... میخام بگم... آی رفقا... آی کربلایی ها... خوش بحالتون... حسین فاطمه دعوتتون کرده... اما... منو و شما توی یه هیئت بودیم... هر شب... توی یه هیئت سینه زدیم... وقتی رفتید بین الحرمین... بیاد ما هم باشید... وقتی وارد حرم شدید به یاد ما هم باشید... 🔸تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده 🔸تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا یکی از زایران ابی عبدالله جابر بن عبدالله انصاری... اومد کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت روی قبر مبارک... صدا زد... السلام علیک یا اباعبدالله دید جوابی نیومد... دوباره صدا زد جواب نیومد... صداش به ناله بلند شد... ا حبیب لا یجیب حبیب آیا دوست جواب دوست رو نمیده... یدفعه خودش جواب خودش رو داد گفت... جابر جواب سلام از آقایی میخواهی که بین سر و بدنش جدایی افتاده... جابر داره عزاداری میکنه... یدفعه صدای قافله ای رو شنید... یه قافله ای...غريبانه... داره به کربلا نزدیک میشه... 🔸ز جا برخیز جابر، دلبر جانانه می آید 🔸قدم از خانه بیرون نه، که صاحب خانه می آید جابر... بلند شو... بلاکش دوران زینب داره میاد... 🔸ره واکنید قافله سالار میرسد 🔸یک قافله اسیر ،عزادار میرسد 🔸برخیز یا حسین سری دست و پا نما 🔸دلبر برای دیدن دلدار میرسد نميدونم این زن و بچه ها چه حالی داشتند... وقتی رسیدند کربلا... عقده های دلشون باز شد... صدای ناله از هر طرف بلند شد... اما صدای ناله یک خواهری از همه جانسوزتره... 🔸رسیدم کربلا اى داد بى داد 🔸حسین سر جدا، اى داد بى داد 🔸چهل روز است گریانم حسین جان 🔸چو موى تو پریشانم حسین جان 🔸چهل روز است می‏خوانم حسین جان 🔸حسین جانم حسین جانم حسین جان خدایا همین جا بود عزیزان ما رو سر بریدند... همین جا بود اطفال ما رو کشتند... همین جا بود تیر به گلوی اصغر زدند... 🔸همین جا شیر خواره گریه می‏کرد 🔸رباب بى ستاره گریه می‏کرد 🔸گهى بر گاهواره گریه می‏کرد 🔸گهى بر مشک پاره گریه می‏کرد 🔸خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ 🔸مرا بیچاره کرده پیر کرده خدایا خیلی برام سخت گذشت... 🔸همین جا دور اکبر را گرفتند 🔸ز ما شبه پیمبر را گرفتند 🔸ولى از من دو دلبر را گرفتند 🔸هم اکبر هم برادر را گرفتند همین جا بود جلو چشمانم علی اکبرم رو قطعه قطعه کردند... دستهای عباسم قطع کردند خودم دیدم نانجیب با خنجر برهنه روی سینه برادرم حسین... جلو چشمانم حسینم رو پرپر کردند 🔸خودم دیدم ز بالای بلندی 🔸که محبوب خدا را سر بریدند 🔸خودم دیدم کبوترهای معصوم 🔸همه، سر زیر پرها کرده بودند الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا