#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
هوای خانه ندارم دگر قرارم رفت
زخانه بانوی خانه! ازاین کنارم رفت
تمام بال وپرمن توبوده ای زهرا
زخانه ام بخداوندگلعزارم رفت
مراهوای توزهرا بود به دل امشب
زخانه ام همه هستم همه قرارم رفت
به پیش دیده تورا وای، پرپرت کردند
اسیرباد خزان گشتی و، بهارم رفت
سپید گشته پس از تو دگر سر مویم
پس از تو دلخوشی من ز روزگارم رفت
تمام پخت وپز مابدست زینب توست
تمام دلخوشی خانه از کنارم رفت
هنوز این در خانه ببین که می سوزد
زخانه مستمع روضه های یارم رفت
پس از تو ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهر
گلم زخانه ی من نزد کردگارم رفت
بدیده ام به روی شانه ات سر مشتی
تو رفتی وهمه هستی من زبارم رفت
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
#روضه_فاطمیه
یک تن نبوده تارسد مادر به دادت
زودی رسیده پشت درحیدر به دادت
درگیرگشتی بین کوچه با مغیره
زینب رسید با چشم های تر به دادت
دربین کوچه دست مردی رفت بالا
دیوارکوچه میرسد مادر به دادت
خون می چکد از گوش تو درکوچه مادر
اشگ حسن گویارسد دیگربه دادت
یکباره مادر دیده ام در شعله ور شد
مادر رسددرشعله هامعجر به دادت
دیوارودرمیسوخت، معجر سوخت یکبار
آمدپدر در پشت در دیگر به دادت
در ازدحام لشگری نامرد بودی
فضه میان در رسدمادر به دادت
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
مولاتى یازهرا علیها السلام🌹
مادرپهلوشکسته کنج ديوار اوفتاد
بین کوچه دستهای مادر از كار اوفتاد
ضربه سنگين بودودرکوچه زمینگرش نمود
غنچه اي افتاد،گل پژمرده شد،خار اوفتاد
فاطمه گشته فدایی و فداي يار شد
اوبه پای يارخود در اوج ايثار اوفتاد
بین کوچه دست و پهلويش چرا مجروح بود
ناگهان او روبروي جمع اشرار اوفتاد
روزهاي آخرش بود وبه زحمت راه رفت
راه رفتنها برايش بود دشوار،اوفتاد
✋
✍آرمین غلامی (مجنون )
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_در_
#وداع
#غزل
دود وصدای آتش ازآن در رسیده است
بابابیاکه ناله ی مادر رسیده است
صبر علی ببین ، که چه آمدبه خانه اش
مامورصبر بود وستمگر رسیده است
درکوچه هاارازل و اوباش آمدند
دشمن برای کشتن مادر رسیده است
در را شکست مردک ولشگر به خانه رفت
ازخانه وای وای پیمبر رسیده است
طوری زدند فاطمه شدنقش بر زمین
ملعون نزن که ناله ی حیدر رسیده است
حیدربه کوچه رفت وهمه غرق درفرار
آوای یاعلی مدد از در رسیده است
دامن کشان بسوی علی رفته فاطمه
از بس غلاف تیغ مکرر رسیده است
آمدبه گوش، گریه ی در آهه میخ در
زینب به گریه گوشه آن در رسیده است
دربین کوچه فاطمه سر بر ولی دهد
این ارث مادرانه به نوکررسیده است
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
_________
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_درودیوار
#مصیبت_بستر_پردرد
#غزل
ازچه بین در و دیوار زمین گیر شدی
بالگدبود به اصرار زمین گیرشدی
حبس گشته نَفَس و خون ز سره سینه دمید
از فرورفتن مسمار زمین گیرشدی
حادثه بودکه رخ داده در آن کوچه تنگ
از نهان کردن رخسار زمین گیرشدی
نتوانی که زنی شانه به موی زینب
از قنوتت به شب تار زمین گیرشدی
همه گویند دگر رفتنی هستی بانو
پی این وعده دیدار زمین گیرشدی
می زنی خنده به تابوت پس از دیدن آن
درپی وعده ی گفتار زمین گیرشدی
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
#کانال_تخصصی_شعر_سبک
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
#وداع
#غزل
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شد
مابین بستری وتنت نیمه جان شده
از روز حادثه توچرا بی تکلمی
نا محرمم مگر لب توبی زبان شده
اذن دخول توملک الموت میکند
بانوبگومگر اجلت ناگهان شده
من گرد بسترت همه شب دور می زنم
حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده
گویابه خواب امشب تو محسن آمده
خنده به لب شدی ز لب مهربان شده
تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست
بر ناله ی شبانه و درد نهان شده
دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت
غمخوار آه وناله ی این کودکان شده
زهراببین که قلب حسن تیر می کشید
غمدیده از کبودی قد کمان شده
زهراشکسته قلب علی درهوای تو
درماتم وعزای تو اومیزبان شده
بانو به زیرپای توچادر فتاده بود
از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده
زینب کناربسترتوسفره کرده پهن
خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده
گویاردیف دنده ی تان نامنظم است
ای وای من شکسته سراستخوان شده
این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست
احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده
از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است
گریم برای قطره ی اشک روان شده
مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا
دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده
#آرمین غلامی- (مجنون کرمانشاهی)_
بسم الله الرحمن الرحيم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
شلاق میخوردم در این دعوای کوچه
من خسته ام حیدر ازاین غوغای کوچه
درکوچه در چشمان زهرا اشک بوده
گودی چشمان علی چون مشک بوده
اینها نمی فهمند دراین کوچه مارا
باتازیانه میزدند بر روی زهرا
ازبعد فرعون لعین نمرود آمد
باضربه شلاق ملعون بود آمد
این فتنه گرها پول رادر جیب کردند
شخصیتت رایاعلی تخریب کردند
اینان که درکوچه چنان بازیگرانند
دیدم که دشمن برتو وبادیگرانند
درکوچه یک عده در این فتنه سهیم اند
این کینه توزان مردم نسل قدیم اند
سیلی مزن بگذار حرفم را بگویم
این تازیان بردار حرفم را بگویم
درکوچه ها حرف لب من یک کلام است
بالاترینِ حرفم حفاظت از "امام" است
درکوچه ها دست امامم بسته دیدم
زیرلگدهاپهلویم بشکسته دیدم
دشمن برای کشتنم گردید یکدست
دیدم به دور گردن تویک طناب هست
اشک دوچشمان مراهرگز ندیدند ...
اما برای کشتن من صف کشیدند
درکوچه بر زهرای تو گشته اهانت
جمعی زاصحابت به توکرده خیانت
گیرم که کوچه هم اهانت شد , که بعدش ؟
حتما ببینی همسرت در کوچه بعدش ...
حیدر بدان این قصه پایانی ندارد
این ابر های مرده بارانی ندارد
گردشمن جانی چنین شبنامه دارد
گرگش جدید است و به سر عمامه دارد
آقا زاول فکر و ذکرت دین بوده
درفکر نان وآب محرومین بوده
ای کاش جان فاطمه گردفدایت
زهرمیان کوچه ها کرده هوایت
⏹-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم..:
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
ازچه ای محنت کشیده زود گریان می شوی
همچوگل پژمرده و، سردرگریبان می شوی
سینه ات آسیب دیده ازفشار میخ در
ازچه ای زهرای من، یک گوشه نالان می شوی
اینچنین ناله مکن درد کمر داری مگر
ازچه دربستر تو ای بانو پریشان می شوی
گریه ی پنهانی ات را ازعلی مخفی مکن
قلب وقتی بشکند،زهرا پریشان می شوی
شک ندارم،فاطمه سیری توازاین روزگار
می رسد روزی که ازچشمم توپنهان می شوی
بی پناهی بودنم از درد تنها بودن است
آخر ای یار علی با اشک درمان می شوی
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحيم
#اشعارحضرت زهرا (س)
همه پروانهصفت گرده رخت سوختهایم
آتشی در دل خود باغمت افروختهایم
روزگاریست که ماسینه زن کوی توییم
درس خود را همه ازکوی توآموختهایم
در جهان ثروت ما محبت فاطمه است
مابقی را به ولای علی بفروختهایم
ما مسلمان شده ی دست توایم یازهرا
چشم امیدبراین روضه او دوختهایم
هرکجا روضهی پر فیض تو برپاست خوش است
از غم عشق زهراهمگی سوختهایم
"عمر (مجنون)همه صرف گفتن شعرتوبود
توشه بهر عالم آخرت اندوخته ایم
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم..:
#اشعارفاطمیه_
خواهم امشب تا سحر محو تماشایت شوم
کاش در این خانه زهرا ماه شبهایت شوم
با شگفتیهای دنیای تو زهرا آشنام
کاش زهرا آشنابا درد دنیایت شوم
ازچه روبا اشک خود زخم علی را بسته ای
کاش ای بانو طبیبی بر مداوایت شوم
چشم حیدر روشن از ماه جمال روی توست
خواهم امشب روشن از روی دلارایت شوم
روز وانفساهمین جا بین دیوار ودر است
کاش مرهم لحظه ای بر روی غمهایت شوم
میروی جان علی بسته بود بر ماندنت
خواهم ای بانو دمی محو دل آرایت شوم
🔸شاعر:
#آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)_
__________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
مشت رابرشانه میزدتا که افتادی
زپا
آه بی شرمانه میزدتا که افتادی زپا
روی ماه صورت احساسِ تو خطی زدند
بر رخت بیگانه میزدتاکه افتادی زپا
باغلاف تیغ قنفذ زدبه بازوتاشکست
آه، بیشرمانه میزدتا که افتادی زپا
زدمغیره تازیانه برسر و رخساره تو
بر تو چون دیوانه میزدتا که افتادی زپا
یک تنه کردی حمایت ازعلی درکوچه ها
برتوهربیگانه میزدتاکه افتادی زپا
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
ترسم میان کوچه به دل غم بياورم
زهرابپای عشق تومن کم بياورم
حالاکه درمیانه کوچه شدی فدا
می خواهم از وجود خود آدم بياورم
از روزگار آينه می خواستی مرا
شرمنده ام برای توماتم بياورم
درکوچه لشکری،بسویت حمله کرده است
شرمنده ام که بهره تومن غم ،بياورم
بانومیان در، سرو رویت به آتش است
آبی نبوده ،چشم پرازنم بياورم ؟
بانو تو جان بخواه که من ازذره ذره اش
گرددفدا،و جان دمادم بياورم
در زندگيم آنچه که بوده نبود توست
می خواهم از خدا که تو را کم نياورم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی