اشعارناب دوبیتی_میلادحضرت زهرا(س)
آفرینش خاک پای فاطمه است
مست عطر جانفزای فاطمه است
گر خدا سر منشاء لطف و صفاست
آرزومند صفای فاطمه (س) است
*
مقتدای كل عالم فاطمه است
در قیامت عشق خاتم فاطمه است
در هوای عاشقی عشق یار
مرتضا را دم همه دم فاطمه است
*
عالمین شد اشک ریز فاطمه
مریم عمران کنیز فاطمه
خادم درگاه او ، حور و ملک
تا ابد حیدر ، عزیز فاطمه
خالق امروز و فردا فاطمه است
عکس و حسن حق تعالی فاطمه است
تا خدا جاری به جسم مصطفاست
شاه دخت شاه طه ها فاطمه است
محرم راز و نیازی فاطمه
با خدایت غرق رازی فاطمه
بر تشکر کردن خالق همین
تا ابد مست نمازی فاطمه
*
عالمین سر مست یاس فاطمه است
ماسوا حیران حس فاطمه است
در دبیرستان عاشق پیشگی
ساقی می پای درس فاطمه است
*
قوت حیدر به کار فاطمه است
ماسوا هم سربه دار فاطمه است
خطبه گوی آتشین حیدر است
مرتضا هم ذوالفقار فاطمه است
*
آنکه بر دل عشق كارد فاطمه است
همچو مادر ، مهر آرد فاطمه است
آن گلی که زیر چنگ خارها
نام حیدر را بیارد فاطمه است
*
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#بسماللهالرحمنالرحیم
#سرود ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال ۹9 _ اشعار کردی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
🔴متن مولودی
سبک..هرکسی کسی دارد...
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
دویته پیغمبر زهرا..2
رمز استجابت ،هات
چشمۀ سیادت ،هات
کف بکوت ، له ای دنیا
زهرا، اُمِ اُمت هات
هاتیه دویته احمد..
هاتیه کوثرمحمد
ِ آسمانم هاتیه
مهربانم هاتیه
له جهان امشو زهرا
خوب خوبانم هاتیه
هاتیه دویته احمد..
ای دل ای دل تو امشو، فاطمه صدا بکه
ای دل ای دل له زهرا، امشو اقتدا بکه
شوعشق وشور وپاس، عشق تو له دل پیداس
ایدل امشوخود باوو،له زهرا فدابکه
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
هدایت شده از 〖 ࢪَواْقْ 〗
حاج عبدالرضا هلالی_نواهنگ زیبای حی علی الحسین (ع) با صدای حاج عبدالرضا هلالی-1571660058.mp3
12.64M
•°🍃
○° یا ليتنا كنا معك
شاه سلام علیک ••🤚
♡#مداحی 🎼
#استدیویی 🎙
#عبدالرضا_هلالی 🎤
#محمد_حسین_پویانفر🎤
#محمد_فصولی🎤
❤️حــال حــســیــنــے
🕊{ @hale_hoseyni
بسم الله الرحمن الرحیم:
⇦🕊 #قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _ دیرِ راهب و اسارت خاندان آل الله _حاج آرمین غلامی↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
┄┅═══••↭••═══┅┄
با یه زحمتی بچه ها رو خواباند، بگذرم اومد جلو ، به این نیزه دار گفت یه خواهشی ازت دارم.
_چیه؟ راهب چی میگی؟ گفت میتونم ازت خواهش کنم این سر امشب مهمون من باشه؟.. گفت اینجوری نمیشه، باید پولی بدی عطایی بدی . زری داد و سرُ از بالایِ نیزه پایین آورد .. شاید بی بی هی زیر لب داره میگه راهب میدونی قیمت اون سر چی بود؟.. راهب اون سر تو بغل زهرا بزرگ شده .. راهب قیمت اون سر رو این دختر فقط میدونه .. از اینجا به بعد رو ابن شهر آشوب در مناقبش نقل میکنه منم نقل میکنم، سرُ آورد با احترام در رو بست خدایا این سر کیه اینجوری دل منو میلرزونه ؟.. بگو راهب سر چیه؟.. یه اسم از کربلاش میاد دل ما میلرزه.. اما اینجا دید داره هاتفی صدا میزنه طوبی لَک .. طوبی لَک .. خوش به سعادتت .. خوش به سعادتت ..
خدایا چه خبره؟.. کیه این هاتف؟ .. دید نه، این سر عجیب غریبه، هی صدا زد با من حرف بزن، یه ذره با من حرف بزن ، دید نمیشه یهو صدا زد یا ربّ بِحَق عیسی تَأمُرُ هذا الرأس بتَکَلُّم مِنّی .. به این سر امر کن با من حرف بزنه .. یهو دید لبا داره به هم میخوره ..
الهی فدایِ اون لبای خونیت
آره این شده جوابِ مهربونیت ..
میگه گوشامو جلو بردم بینم چی میگه صدا اومد راهب میخوای چی بشنوی؟ صدا زد شما کی هستی ؟ خودتو به من معرفی کن، میگه دید دوباره لبا داره به هم میخوره،میخوای منو بشناسی؟ ..
أنا ابنُ محمدٍ المصطفی ... أنا ابنُ علیٍ المرتضی ... أنا ابنُ فاطمةِ الزهراء ... من میگما، شاید یهو صدایِ مادرش ..
راهب داره گوش میده، یهو دید لبا داره بازم به هم میخوره، صدا داره میاد راهب : انا المَظلوم ... انا الغَریب ... انا العَطشان ... قربونت بشم اینطوری نگو جگرِ راهب خون شد .... دیگه نتونست تحمل کنه خم شد وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ ... جایِ رقیه خالی .. جای رباب خالی .. جای سکینه خالی ... جای زینب خالی ... صورت رو صورت ابی عبدالله گذاشت ... راهب میدونی این صورت رو صورت کیا نشسته ... آقا چرا محاسنت خونیِ ... راهب ، اون خون ، خونه علی اکبرشِ ... هم غلام سیاه جُونِشِ ... هم خونه دونه دونه شهداشه ... از همه مهم تر خونه علی اصغرشِ ... آقا چرا محاسنت خاکستری شده ... ای داد ...
بابا ... بابا ...
از رو نیز نگام میکردی یادته
من تو رو نگاه می کردم یادته
پای نیزه تن سیلی خوردم یادته
من همش زمین میخوردم یادته ....
حسین ......
#کربلایی_حاج آرمین غلامی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#دیر_راهب
#روضه_شب_جمعه
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج آرمین غلامی⚫️
⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴
روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...."
یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...."
خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"
این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
#حاج_آرمین غلامی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#تنور_خولی
#روضه_