eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
614 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
مسلمان شدن به برکت نام فاطمه (علیهاالسّلام) یکی از ذاکران نقل کرده: در محضر آیت الله العظمی سیّدمحمّد هادی میلانی (معاصر حقیر) بودم. یک مرد و زن آلمانی همراه دختر خود وارد شدند. پس از تعارفات معمول گفتند: ما آمده ایم به شرف اسلام نائل شویم. آیت الله میلانی فرمودند: علّت چه چیز است؟ آن مرد عرض کرد: پهلوی دخترم که در محضر شما نشسته در حادثه ای شکست و استخوان هایش خورد شد؛ چنان که پزشکان از معالجه ی او عاجز شدند و گفتند: باید عمل شود؛ ولی عمل خطرناک است. دخترم راضی نشد و گفت: اگر در بستر بمیرم بهتر از آن است که در زیر عمل از دنیا روم. به هر حال او را به خانه آوردیم. ما یک خدمتکار ایرانی داریم که او را بی بی صدا می زنیم. دخترم به او گفت: من تمام اندوخته ی مالی خود را راضی هستم، بدهم که صحّت به من برگردد؛ امّا فکر می کنم باید ناکام و با دل پرغصّه بمیرم. بی بی گفت: من یک طبیب را سراغ دارم که می تواند تو را شفا دهد. گفت: حاضرم تمام پول و موجودیم را به او بدهم. بی بی گفت: تمام آنها برای خودت باشد. بدان من علویّه ام و جدّه ی من زهرا (علیهاالسّلام) است که پهلوی او را به ظلم شکستند. تو با دل شکسته و اشک جاری بگو: یا فاطمه ی زهرا!! مرا شفا بده. دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوی معظمّه یاری خواستن. بی بی هم در گوشه ی خانه با گریه می گفت: یا فاطمه ی زهرا! این بیمار آلمانی را با خود آورده ام و شفای او را از شما می خواهم. مادرجان! کمک کن و آبروی مرا نگه دار. آن مرد اضافه کرد: من هم از دیدن این واقعه در گوشه ی حیاط منقلب شدم و گفت: ای فاطمه ی پهلو شکسته! دیدم دختری قدری ساکت شد. ناگاه مرا صدا زد و گفت: پدر! بیا که دردم ساکت شده. جلو رفتم و دیدم او کاملاً شفا یافته. گفت: الآن در بحر بودم. بانوی مجلّله ای نزدم امد و دست به پهلویم کشید. گفتم: شما کیستید؟ فرمود: «من همانم که او را می خوانی. دخترم برخاست و راحت شد و دانستم که اسلام حق است. حالا به ایران آمده ایم و به خدمت شما رسیده ایم تا مسلمان شویم. مرحوم میلانی و حاضران از این معجزه مسرور شدند و شهادتین و سایر امور اسلامی را به او آموختند و آنان با نورانیّت اسلام رفتند.(7)
شفای بیماری صعب العلاج یکی از علما می گوید: در حدود بیست سال قبل، همسرم به بیماری صعب العلاج گرفتار شد و بالأخره با مراجعه به اطبّا، مرض ریوی تشخیص داده شد. پس از آزمایش های دقیق و عکس برداری، کسالت را فوق العادّه و صعب العلاج دانستند؛ به طوری که نسخه و دارو بی اثر بود و از علاج آن به کلّی مأیوس شدیم. بی اندازه مضطرب و ناراحت بودیم. ناچار دست توسّل به ذیل عنایت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) زده و نماز حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را که در کتب ادعیه وارد شده، خواندم. پس از تمام اذکار، در حالی که متأثّر و دل شکسته بودم، در همان حال سجده خوابم برد. در خواب حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را به بالین مریضه ام دیدم که به او لطف و محبّت می فرمود. ناگهان از خواب بیدار و یأسم به امید بدل شد و از آن روز به بعد حال مریض روبه بهبود گذاشت و پس از چند روزی سلامتی کامل خود را بازیافت. برای معاینه و اطمینان خاطر، او را به نزد طبیبی بردم. او بعد از معاینه و دقّت کامل با تعجّب گفت: هیچ کسالتی در او نمی بینم.(5)  ----------------------------------------------------- 1. سفینة البحار، ج2، ص 374. 2. ریاحین الشّریعه، ج1، ص 58. 3. چشمه در بستر، ص 355. 4. همان، صص 355-356. 5. همان، ص 357. 6. فضائل الزّهراء، ص 75. 7. همان، ص 109
بسم‌ الله الرحمن الرحیم غلامی -(مجنون کرمانشاهی) ▶️ ناله دارم، برت ای یار بمان مردم از دوری دلدار بمان تیره گی راه مرا، بست چنین سحر عمر و شب تار بمان غم زده ماندم و آواره شدم دارم این غربتِ دشواربمان دورم ازمهدی زهرا چکنم روزهایم شده تکرار،بمان غم دوری توباشد دشوار لحظه ای دست نگهدار، بمان کرده های خودم یادم رفت شده ام باز طلبکار!!! بمان چکنم که همه طردم کردند پسر حیدر کرار بمان گفت حیدر به تو زهرای بتول از رُخت پوشیه بردار، بمان همسر من، چقدر آب شدی مرو با این تن تب دار، بمان پیش زینب، طلب مرگ نکن مروبا، این همه اصرار بمان زینب آمد که بیاید بغلت شده این ملحفه گلدار، بمان : آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم 🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 🏴 ✍شاعر: آرمین غلامی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زنت به کوچه علی، ناگهان زمین خورده به پیش چشم تو او، بی امان زمین خورده کسی ندیده زهر سوبه روی زن بزنند شکسته همسر قامت کمان زمین خورده ندیده باره کسی شیشه باشد وافتد به کوچه در گذر این و آن زمین خورده دعابکن که نپیچد به پای او چادر به مثل پیرزنی قد کمان زمین خورده میان کوچه هلش داده اند،تا افتاد ببین مقابل نامحرمان زمین خورده ببین که آبروی مادری به کوچه رفت به پیش هر نظر کودکان زمین خورده علی به بازوی خیبرشکن درآن کوچه اسیر گشته ولی بی امان زمین خورده مغیره قنفذ و خالد بلند خندیدند که شیردرقفس است وچنان زمین خورده زپشت سربگرفت است شال او زهرا که با کشیدن این ریسمان زمین خورده چه کرد اسب حسین درمیان آن گودال کشید سیحه ودید آسمان زمین خورده رسید تیزی آن نیزه ها به پهلویش رمق نمانده و،باهر تکان زمین خورده شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی) ✅ سروده-یکشنبه14-آذر1400-کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم زینب بازامشب درشب تنهایی ام آمده از ره همه دارایی ام آمده ای اهل عالم دلبرم من غلام زینب زهرایی ام باگدایی دره زینب خوشم افتخارم اینکه من مولایی ام در گداییِ من ازاین درگهت علتی دارد اگر شیدایی ام بزم تو دیدم شده خیلی شلوغ پیش تنهایی تو تنهایی ام قسمتم کن بازهم آیم حرم دارد از کف می رود کارایی ام منکه گرم از لحظه ی وصل توام سرد خواهد شد به پیشت چایی ام فاش میگویم گدای زینبم من در این بزم شمارسوایی ام درشب میلاد سویت آمدم گشت بزمت عید استثنایی ام درهوای تو،منه (مجنون)خوشم ازتوزینب دارم این دارایی ام 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 تاریخ سروده.چهارشنبه17-آذر-کرمانشاه1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29 جمادی الثانی وفات حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) حضرت ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد. صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید: امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند. آنچه در مورد ازدواج  ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است. پس از عاشورا  که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد. سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص 110) 
امشب برایت محتشم ها دم گرفتند با مرثیه ها مجلس ماتم گرفتند ای خواهریوسف ! برای سوی چشمم از خاک زیر پای تو مرهم گرفتند پلکی زدی حوا و هاجر آفریدند از آستین ات ساره و مریم گرفتند از معجر تو پرده ی کعبه در امد از چشم هایت چشمه ی زمزم گرفتند نور تو را ای بضعة الزهرا یقینا از سینه ی پیغمبر اکرم گرفتند محتاج تو هستند فردای قیامت لطف تو را آنها که دست کم گرفتند رویش سیاه آن کس که رویت را زمین زد پوشیه ها از غربت تو غم گرفتند در شام و کوفه این رباب و فضه بودند زیر بغل های تو را باهم گرفتند تزویج تو با گرگ یثرب حرف مفت است ناموس داران آنچه را گفتم ، گرفتند