eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
617 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 طوری بر من گریه کنید که من صدای‌تان را بشنوم... ⚡️در روایتی امام رضا علیه‌السلام فرمودند: إِنِّی حَیْثُ أَرَادُوا بِیَ الْخُرُوجَ جَمَعْتُ عِیَالِی فَأَمَرْتُهُمْ أَنْ یَبْکُوا عَلَیَّ حَتَّی أَسْمَعَ 🔹وقتی خواستند مرا از مدینه خارج کنند، اهل و عیالم را جمع کردم و به آنها گفتم برایم گریه کنند تا صدای گریه آنها را بشنوم. بعد دوازده هزار دینار به آنها دادم؛ ( گویا به امام علیه‌السلام عرضه داشتند که گریه بر پشت سر مسافر، میمنت ندارد) که حضرت به آنها فرمودند: أَمَا إِنِّی لَا أَرْجِعُ إِلَی عِیَالِی أَبَداً 🔹من مسافری هستم که دیگر از این سفر به نزد اهل و عیالم بر نمی‌گردم. 📚المناقب،ج۱۲، ص۱۶۷ ⚡️ در زیارت‌نامه «جوادیه» نیز اینگونه به امام رضا علیه‌السلام سلام می‌دهیم: السَّلَامُ عَلَی مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِیَالَهُ بِالنِّیَاحَةِ عَلَیْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَیْهِ 🔹سلام و درود بر آن آقایی که فرزندان و خانواده خود را امر فرمود در گریه کردن بر او، پیش از رسیدن شهادتش. 📚 بحارالانوار ج۹۸ ص۵۳
🔘 بی‌تابیِ حضرت جوادالائمه علیه‌السلام به هنگام وداع با پدر بزرگوارش ... در روایت آمده است: در آن سالی که امام رضا علیه‌السلام عازم خراسان بود، همراه پسرش حضرت جواد علیه‌السلام برای انجام حجّ عمره به مکّه رفتند. امام رضا علیه السلام با چشمی گریان در کنار کعبه ایستاده و با خانه خدا وداع کرد، پس از طواف به مقام ابراهیم علیه السلام رفت و در آنجا به نماز ایستاد. 🔻موفّق غلام امام رضا علیه‌السلام گوید: حضرت جواد علیه‌السلام را کنار حِجر اسماعیل، دیدم نشسته و به راز و نیاز مشغول است، نشستن حضرت طول کشید، به او عرض کردم: فدایت شوم؛ برخیز! آن حضرت‌ فرمود: نمی خواهم از اینجا برخیزم مگر این که خدا بخواهد. وَ اسْتَبَانَ فِی وَجْهِهِ الْغَمُّ 🔹او در این هنگام بسیار غمگین بود و اندوه در چهره مبارکش نمایان بود. نزد امام رضا علیه‌السلام رفتم و ماجرا را گفتم. امام رضا علیه‌السلام نزد حضرت جواد علیه‌السلام آمد و فرمود: ای محبوب دلم! برخیز! حضرت جواد علیه‌السلام عرض کرد: کَیْفَ أَقُومُ وَ قَدْ وَدَّعْتَ الْبَیْتَ وَدَاعاً لَا تَرْجِعُ إِلَیْهِ 🔹 چگونه برخیزم با این که شما را می‌بینم به گونه‌ای با خانه خدا وداع می‌کنید که گویی دیگر به اینجا باز نمی‌گردید!؟ إمام رضا علیه‌السلام فرمود: محبوب دلم! برخیز، در این هنگام او برخاست و همراه پدر حرکت کرد.( امام جواد علیه‌السلام همراه مُوَفّق به مدینه برگشتند و إمام رضا علیه‌السلام به سمت خراسان حرکت کردند) 📚کشف الغمّه ج‌۳ ص‌۲۱۵. ✍ آه یا علی بن موسی الرضا... وداع فرزند با پدری که دیگر امید بازگشتش نیست، خیلی سخت است... به یاد یک‌ وداعِ جگرسوز دیگر افتادم... آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: ثُمَّ وَدَّعَ الحُسَينُ عليه‌السلام النِّساءَ، وكانَت سكينَةُ تَصيحُ، فَضَمَّها إلى صَدرِهِ و‌ مَسَحَ دُموعَها بِكُمِّه و قالَ: ▪️... در آخر سیدالشهداء علیه‌السلام آمد تا با زنان‌ و مخدّرات، وداع كند. حضرت سكينه علیهاالسلام، که طاقت وداع پدر را نداشت، فریاد می‌کشید؛ امام عليه‌السلام، او را به سينه‌اش چسباند و اشک چشمان دخترش را با آستین پاک کرد و فرمود: سَيَطولُ بَعدي يا سكينَةُ فَاعلَمي/ مِنكِ البُكاءُ إذَا الحِمامُ دَهاني ▪️اى سَكينه جان! بدان كه پس از من، گريه‌ات طولانى خواهد بود، هنگامى كه مرگ، مرا در يابد. لا تُحرِقي قَلبي بِدَمعِكِ حَسرَةً ما دامَ مِنِّي الرّوحُ فِي جُثماني ▪️با اشك حسرتت، دلم را آتش مزن تا آن گاه كه روح در بدن دارم. 📚المناقب؛ ج۴ ص۱۰۹. 📚مقتل ابو مخنف(نسخه‌مشهور) ص۸۴
◾️سفارش إمام جواد علیه‌السلام به یک روضه‌خوان: «هم برای من روضه‌ بخوان؛ هم برای پدرم» شخصی به نام ابوطالب قمی گوید: برای إمام جواد علیه‌السّلام نامه نوشتم که اجازه می‌فرماید برای پدرتان حضرت علی بن موسی الرضا علیه‌السلام مرثیه‌سرایی کنم؟ 🔻إمام جواد علیه‌السلام در جواب نامه به من نوشتند: انْدُبْنِی وَ انْدُبْ أَبِی. ▪️هم برای من روضه بخوان و گریه کن و هم برای پدرم. 📚 رجال الکشّی؛ ص۳۵۰ @چ
💠💠 💎چشمش، به ما روشن مى‌شود ❇️ -: 🔸هر كس در روز عاشورا، تلاش و كوشش براى بر آوردن نيازهايش را رها كند، خداوند، نيازهاى دنيايى و آخرتىِ او را بر مى‌آورد، و هر كس عاشورا، روز ماتم و اندوه و گريه‌اش باشد، خداوند عز و جل قيامت را روزِ شادى و خوش‌حالى‌اش قرار مى‌دهد و چشمش در بهشت، به ما روشن مى‌شود. 🔹 من تَرَكَ السَّعيَ في حَوائِجِهِ يَومَ عاشوراءَ قَضَى اللّٰهُ لَهُ حَوائِجَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ‌، ومَن كانَ يَومُ عاشوراءَ يَومَ مُصيبَتِهِ وحُزنِهِ وبُكائِهِ يَجعَلُ اللّٰهُ عز و جل يَومَ القِيامَةِ يَومَ فَرَحِهِ وسُرورِهِ‌، وقَرَّت بِنا فِي الجِنانِ عَينُهُ‌. 📚 علل الشرائع: ص ۲۲۷ح ۲ ▪️سالروز عاشورای حسینی را به پیشگاه با عظمت حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، و عموم عاشقان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام، ‌تسلیت عرض می نماییم. ________________________
◼️ مقتل حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام امام رضا علیه السلام روز قبل از اینکه وارد کاخ مأمون ملعون شود، رو به اباصلت نمود و فرمود: فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مَکْشُوفَ الرَّأْسِ فَتَکَلَّمْ أُکَلِّمْکَ وَ إِنْ خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّی الرَّأْسِ فَلَا تُکَلِّمْنِی ▪️وقتی خارج شدم اگر سرم پوشیده نبود، با من حرف بزن، جواب می‌دهم. چنان چه سرم پوشیده بود، با من صحبت مکن. بعد از اینکه حضرت وارد کاخ مامون شدند و از آن انگور مسموم خوردند، ابا صلت گوید: وقتی خارج شد، عبا را بر سر کشیده بود. چیزی عرض نکردم تا داخل خانه شد و دستور داد درها را ببندم و در رختخواب خوابید. من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم. در همین موقع مشاهده کردم جوانی خوش روی با موی‌های مجعد شبیه به حضرت رضا علیه السّلام وارد شد. پیش رفتم و عرض کردم: از کجا آمدی؟ درها که بسته بود!! فرمود: کسی که در این ساعت مرا از مدینه به طوس آورده، از درهای بسته نیز داخلم کرده. گفتم: شما کیستی؟ فرمود: ای ابا صلت! من حجت خدایم بر تو. من محمّد بن علی هستم، و به طرف اطاق علی بن موسی الرضا علیهما السّلام رفت. به من نیز فرمود: وارد شوم. فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ الرِّضَا علیه السلام وَثَبَ إِلَیْهِ فَعَانَقَهُ وَ ضَمَّهُ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَبَّلَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ سَحَبَهُ سَحْباً فِی فِرَاشِهِ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ علیهما السلام یُقَبِّلُهُ وَ یُسَارُّهُ بِشَیْ ءٍ لَمْ أَفْهَمْهُ ▪️همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به اوافتاد، از جای جست و فرزندش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید و پیشانی اش را بوسید و به جانب خود کشاند. امام جواد علیه السّلام پیوسته پدر را می‌بوسید و آرام با او سخنانی می‌گفت که من نفهمیدم. در این هنگام کفی سفیدتر از برف بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد. حضرت جواد علیه السّلام آن کف را مکید. امام دست در گریبان خود کرد و چیزی شبیه گنجشک خارج کرد و به حضرت جواد داد و حضرت آن را بلعید. در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت. حضرت جواد علیه السّلام فرمود: ابا صلت! حرکت کن از انبار تخت با آب بیاور تا پدرم را غسل دهم! عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست! فرمود: هر چه می‌گویم بجای آور! داخل انبار شدم؛ در آنجا تخت و آب بود. آنها را بیرون آوردم و دامن به کمر زدم تا امام را غسل دهم. فرمود: تو یک طرف برو. کسی هست که به من کمک کند و حضرت رضا علیه السّلام را غسل داد. باز فرمود داخل انبار شو و زنبیلی که در آن کفن و حنوط پدرم هست را بیاور! وارد شدم؛ زنبیلی دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم و خدمت ایشان آوردم. ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند. آنگاه فرمود: تابوت بیاور! عرض کردم: بروم پیش نجار بگویم تابوت بسازد! فرمود: داخل انبار تابوت هست! وارد شدم؛ تابوتی دیدم که در آنجا قبلا ندیده بودم! جسم پاک امام را در آن تابوت نهاد و دو رکعت نماز خواند؛ هنوز تمام نشده بود که تابوت بلند شد، سقف شکافته گردید و از خانه خارج شد. عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! هم اکنون مأمون می‌آید و حضرت رضا علیه السّلام را از من می‌خواهد! چه کنم؟ فرمود: ساکت باش، الان بر می‌گردد! هر پیغمبری اگر چه در مشرق بمیرد و وصی او در مغرب باشد، خداوند بین ارواح و اجساد آنها جمع خواهد کرد. هنوز سخن امام جواد علیه السّلام تمام نشده بود که سقف شکافته شد و تابوت بر زمین آمد. ایشان از جای حرکت کرد، پیکر پاک امام را از تابوت بیرون آورد و در رختخوابش گذاشت، مثل اینکه نه غسل داده شد و نه کفن گردیده. سپس به من فرمود: حرکت کن و در را برای مأمون بگشا! همین که در را گشودم، دیدم مأمون و غلامان ایستاده اند! 📚امالی شیخ صدوق: ص۶۶۱ 📚 عیون اخبارالرضاعلیه ج ۲:ص ۲۴۲ 📚بحارالانوار ج ۴۹، صفحه ۳۰۱
◼️ مثل مادرت، شبانه تشییع شدی... در رابطه با مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر علی بن موسی الرضا علیه السلام اخبار و تواریخ مختلفی نقل شده است اما آنچه که از مجموع آنها بدست می آید و مورد تایید مورخین معاصر نیز می باشد این است که آن حضرت را شبانه و به دور از دید عموم مردم به خاک سپردند. نوشته اند: مامون یک شبانه روز، شهادت آن حضرت را پنهان کرد، سپس به نزد محمدبن جعفر (عموی آن حضرت) و گروهی از خاندان ابوطالب که در خراسان بودند فرستاد، چون حاضر شدند، خبر وفات آن حضرت را به آنها داد و (برحسب ظاهر) گریه کرد و بی تابی از خود نشان می‌داد، و جنازة آن حضرت را با ظاهری سالم به آنها نشان داد. وقتی که صبح بعد شد ،مردم اجتماع کردند و فریادها و صدای گریه هایشان بلند بود، به همدیگر می‌گفتند، آن حضرت به حیله مأمون کشته شده است، مامون احساس خطر کرد و به محمدبن جعفر (عموی حضرت رضا) گفت: برو به مردم بگو، جنازة حضرت رضا (علیه السلام) امروز خارج و تشیع نمی شود. محمدبن جعفر پیام مأمون را به مردم رسانید، مردم پراکنده شدند، و آن حضرت شبانه بدون تشییع مردم، غریبانه به خاک سپرده شد. مامون دستور داد در یک طرف قبر پدرش قبر کندند، سپس به حاضران گفت: صاحب این جنازه به من خبر داد قبری را که برای او حفر می‌کنند، آب و ماهی در آن ظاهر می‌شود، اکنون قبر را بیشتر حفر کنید، وقتی که بیشتر کندند، آب و ماهی ظاهر شد و در زمین فرو رفت، و امام علیه السلام در آنجا به خاک سپرده شد. 📚 الارشاد مفید ج۲ ص۲۶۲. 📚انوارالبهیّه ص۲۵۵-۲۵۷. 📚سوگنامه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم ص١٢۶
بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 🏴/شعرکردی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بوار ای روح واران ،وه بیاوانی که ،م دیرم بتاب ای ماه، وه شام غریبانی که ،م دیرم له، ای قحطی عشق و سردی لبخندمان، امشو بگر ای مهروان،دستیل لرزانی که ،م دیرم وه سمتت هاتمه، گر غصه‌گانی تازه، خوم زانم_ خود آگاهی تو ،له اندوهِ پنهانی که م دیرم تونی تنیاپناهه، مردم درمانده‌ی عالم که درمان کردیه، درد فراوانی که، م دیرم ارای تو، بازگو کردم دلم چون ،م یقین دیرم تو تسکینی،له،ای قلب پریشانی که م دیرم چراخ گیره، هز،دامه،م وه آزادی صحن تو که شاید بگذره یوسف وه زندانی که م دیرم جواب التماس،م بیه ای ضامن آهو وه اشک‌،م،توبین، قلب هراسانی، که م دیرم دلم جوره،کبوتر،پرکوته،له صحن توشاه خراسان وه کاخ آسمان ارزیده ن، ایوانی که م دیرم جهان هرگز ،وخوی نوینه شکستِ شیعه ی مولا همیشه پرچمه والاس، سلطانی که م دیرم امین الله باید،وت، وه چشم خیس له صحنت امانت بود وه تو، شاها،اگه گیانی که من دیرم ✍مجنون کرمانشاهی
سبک.گل سنگم.....mp3
891.3K
. ‍ 🌺🌸💐🌺🌸💐🌺 ﷽ (ع) سبک..گل سنگم 🌸🌸🌸🌸🌸 ✍ _غلامی(مجنون کرمانشاهی) 💐💐💐💐💐 شدمدینه غرقه نوراز،جلوه ی رویت رضاجان برترازعرش برین شد،بیت والای توسلطان تو بهشت آرزوی، همه ی اهل ولا یی همه ی زندگی من،توشدی شاه خراسان، 🌺 ای رضاجان،ای رضا جان🌺 👏👏👏 👏👏👏 خوشم عمریه رضاجان ، بیقراره تو شدم من کمتر ازآهو نیم من، از کرم بشو توضامن در شب میلاد ت آقا،تشنه درمانی ام من پادشاهی من گدایت، دست براون دامنم من 🌺 ای رضاجان،ای رضا جان🌺 👏👏👏 حضرت شمس الشموسی، توفقط جانان عشقی یاوجیها آبرویم، را بخر سلطان عشقی وارث زهرا و حیدر وارث تیغ کج آمد بادعای تورضا بر، غم وغصه فرج آمد 🌺 ای رضاجان،ای رضا جان🌺 میرسددم ب دم عشق و، کرم از تو شه خوبان آب سقاخونه ی تو، شد شفاوهمه دردمان ای عزیز دل زهرا، بر تو مهمان شده ام من صد هزاران جان عاشق، به فدایت شه ایران 🌺 ای رضاجان،ای رضا جان🌺 👏👏👏 خوش بحال کفتران ،بارگاه تو رضاجان همگی پروانه وارند، درپناه تو رضاجان دور اون گنبدزردت ، کفتر دل پر گشوده هشتمین نور خدایی،در نگاه تو رضاجان 🌺 ای رضاجان،ای رضا جان🌺 🌺 ای رضاجان،ای رضا جان🌺 👏👏👏 ✍شاعر_مداح_سبک_گذار🎤 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) )
امام رضا.ع...mp3
1.39M
. .یاعلی۲/مالک، ملک دلی،،،خلج شاعر،،آرمین غلامی(مجنون _کرمانشاهی) یا رضا_یارضا، مست سقاخونتم مست آب و دونه تم،عمریه دیوونتم یا رضا،یارضا۲_ دست خالی اومدم،گرچه آقامن بدم،بر دره تو، رو زدم، گنبدت نورانی است شب شبه مهمانی است، ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... اومده ،اومده، بویی از دلبر رسید عشق پیغمبر رسید،هشتمین حیدر رسید چون کبوتر رضا،، ،روی گنبد پر زدم گرچه آقامن بدم،برسرایت در زدم، گشته ام خاک درت،من غلام ونوکرت ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... تنگه دل واسه ی، دونه دونه کفترات،واسه ی گنبد طلات، واسه ی صحن وسرات چی میشه باز آقا، دلمو جلا بدی ،باز یه کربلا بدی یاکه سامرابدی هرکی میره کربلا ،ازدعایت یارضا ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... ✍شاعر_مداح_سبک_گذار🎤 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
ولادت امام رضا۱_.۱.mp3
2.78M
. .یاعلی۲/مالک، ملک دلی،،،خلج شاعر،،آرمین غلامی(مجنون _کرمانشاهی) یا رضا_یارضا، مست سقاخونتم مست آب و دونه تم،عمریه دیوونتم یا رضا،یارضا۲_ دست خالی اومدم،گرچه آقامن بدم،بر دره تو، رو زدم، گنبدت نورانی است شب شبه مهمانی است، ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... اومده ،اومده، بویی از دلبر رسید عشق پیغمبر رسید،هشتمین حیدر رسید چون کبوتر رضا،، ،روی گنبد پر زدم گرچه آقامن بدم،برسرایت در زدم، گشته ام خاک درت،من غلام ونوکرت ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... تنگه دل واسه ی، دونه دونه کفترات،واسه ی گنبد طلات، واسه ی صحن وسرات چی میشه باز آقا، دلمو جلا بدی ،باز یه کربلا بدی یاکه سامرابدی هرکی میره کربلا ،ازدعایت یارضا ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... ✍شاعر_مداح_سبک_گذار🎤 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) مداح_آرمين غلامي(مجنون) اجراشده درهیبت ثارالله کرمانشاه جمعه۲۸/اردیبهشت ماه ابن علی(قربی)
ولادت امام رضا۱_.۱.mp3
2.78M
▪️نوحه ایام زیارتی و شهادت امام رضا علیه السلام .یاعلی۲/مالک، ملک دلی،،،خلج شاعر،،آرمین غلامی(مجنون _کرمانشاهی) یا رضا_یارضا، مست سقاخونتم مست آب و دونه تم،عمریه دیوونتم یا رضا،یارضا۲_ دست خالی اومدم،گرچه آقامن بدم،بر دره تو، رو زدم، گنبدت نورانی است شب شبه مهمانی است، ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... اومده ،اومده، بویی از دلبر رسید عشق پیغمبر رسید،هشتمین حیدر رسید چون کبوتر رضا،، ،روی گنبد پر زدم گرچه آقامن بدم،برسرایت در زدم، گشته ام خاک درت،من غلام ونوکرت ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... تنگه دل واسه ی، دونه دونه کفترات،واسه ی گنبد طلات، واسه ی صحن وسرات چی میشه باز آقا، دلمو جلا بدی ،باز یه کربلا بدی یاکه سامرابدی هرکی میره کربلا ،ازدعایت یارضا ،یارضاجان.. یاعلی موسی الرضا...... ✍شاعر_مداح_سبک_گذار🎤 آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) مداح_آرمين غلامي(مجنون) اجراشده درهیبت ثارالله کرمانشاه جمعه۲۸/اردیبهشت ماه ابن علی(قربی)
زمینه محرم🤞🤞 مداح.حاج آرمین غلامی ماه بالا آمد و دنیای ما را غم گرفت سر در هر هیات و هر خانه را پرچم گرفت باز تکیه میهمان کوچه های شهر شد شهر مشکی بر تنش آورد و دل ماتم گرفت صحبت زنجیر ها با شانه ها آغاز شد طبل بر سینه زد و دمام از نو دم گرفت از رواق عرش نوحوا بر خلائق وحی شد چشم ها را چشمه های کوثر و زمزم گرفت صحن باب العشق را پر کرده با یابن الشبیب هرم غم دامان خلق و عالم و ادم گرفت کشتی باب النجاه افتاد بر دریای عشق دست بی دستی ما را پادشاه غم گرفت شعله ای که رو به خاموشی قدم وا کرده بود با نفس های میان رو ضه ها کم کم گرفت بسته شد درب جهنم باز شد درب بهشت چشم های روضه خوان و مستمع را نم گرفت ♦️هرگاه ماه محرّم فرا مي رسيد، پدرم حضرت موسی بن جعفر(ع) ديگر خندان ديده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می يافت، تا آن که ده روز از محرّم می گذشت، روز دهم محرّم که مي شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.(۹) 🔟گریه : از ابی بکار نقل شده است که؛ 📋《أَخَذْتُ مِنَ التُّرْبَةِ الَّتِی عِنْدَ رَأْسِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَإِنَّهَا طِینَةٌ حَمْرَاءُ! فَدَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) فَعَرَضْتُهَا عَلَیْهِ فَأَخَذَهَا فِی کَفِّهِ ثُمَّ شَمَّهَا ثُمَّ بَکَی حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ قَالَ : هَذِهِ تُرْبَةُ جَدِّی》 ♦️از تربتی که بالای سر قبر حضرت حسین بن علی(ع) بود مقداری برداشتم، این تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا(ع) وارد شده و آن را به حضرت(ع) عرضه داشتم. آن حضرت(ع) تربت را در کف دستشان نهاده و بوئیدند، سپس چنان گریستند که اشک های مبارک شان جاری شد، سپس فرمودند : این تربت جدّم می باشد.(۱۰) 1⃣1⃣گریه : در زیارت ناحیه مقدسه از زبان امام زمان(عج) که ایشان در حق جدّ مظلومشان می فرماید : 📋《فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً》 ♦️هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گريم.(۱۱) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامي ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جاي ملال نيست سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند گويا عزاي اشرف اولاد آدم است 👤محتشم کاشانی 📚منابع : ۱)مستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۶ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۳ ۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶ ۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۳۴ ۶)امالی شیخ صدوق، ص۲۰۴ ۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۲۴۲ ۸)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۷۳ ۹)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱ ۱۰)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۴۷۴ ۱۱)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱