eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان دروقت خودهرگز ندارد از تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
نوری ازلطف خداوند کریم است این پسر باغ فردوس برینی را شمیم است این پسر جلوه ای زیبا ز رحمان ورحیم است این پسر آیتی از جلوۀ خُلق عظیم است این پسر لعلی از گل های جنّت مست لبخند ش شده حضرت باریتعالی بین که خرسندش شده باوجودت دردل ما عشق توافزون شده عاشقی با نام اکبر واله و مفتون شده مات رویت تا قیامت دیدۀ گردون شده امّ لیلا مادرت با نام تو مجنون شده عالمی محو جمال یوسف لیلا شده مژده براهل جهان ارباب ما بابا شده تو گل لیلایی و،اما زگلها برتری یوسف زهرایی وامّا تواز یوسف سری مه جبینی، دلفریبی نازنینی، دلبری گلعذاری، دلنوازی توعلی اکبری حسن خلق احمدی درصورت ودرسیرتت حق به خود صدآفرین گوید زحسن خلقتت نور تو درانعکاس رویش آئینه ها مهر تو از روز اول سرزده درسینه ها شان وقدرت برتر ازپیدایش گنجینه ها ذکرنامت حک شده روی لب آدینه ها سرعالم را فقط نام تو زینت بوده است نوکرت بانام تو در اوج رفعت بوده است توعلی اکبر ی آرامش بابا تویی آن نبی دیگری در گلشن طاها تویی درشجاعت تالی سلطان تاسوعاتویی باغبان گلشن سرسبز این دنیاتویی تا ابد رزم وشجاعت ازجمالت منجلی است جنگ و رزم تو نشانی از رجز های علی است جان عالم شدفدا درصبح عاشورای تو میشوم قربانی چشمت ازاین آوای تو گشته تفصیراز وجود قدسیت معنای تو ازازل گردیده ام مست تو وآوای تو تا حسین از داغ تو برسر زنان بی تاب شد دین وآیین از زلال خون تو سیراب شد یاکریم بن کریم بنمانظربرسائلت یادی ام کن از منه دربه دره ناقابلت شدبه شوق طوف کویت عاشقانه مایلت توکرم فرما شها بر عاشقان محفلت درهوایت گرچه قلبی شاد دارد دل طلب همچو «مجنون» عیدی میلاد دارد دل طلب -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
نوری ازلطف خداوند کریم است این پسر باغ فردوس برینی را شمیم است این پسر جلوه ای زیبا ز رحمان ورحیم است این پسر آیتی از جلوۀ خُلق عظیم است این پسر لعلی از گل های جنّت مست لبخند ش شده حضرت باریتعالی بین که خرسندش شده باوجودت دردل ما عشق توافزون شده عاشقی با نام اکبر واله و مفتون شده مات رویت تا قیامت دیدۀ گردون شده امّ لیلا مادرت با نام تو مجنون شده عالمی محو جمال یوسف لیلا شده مژده براهل جهان ارباب ما بابا شده تو گل لیلایی و،اما زگلها برتری یوسف زهرایی وامّا تواز یوسف سری مه جبینی، دلفریبی نازنینی، دلبری گلعذاری، دلنوازی توعلی اکبری حسن خلق احمدی درصورت ودرسیرتت حق به خود صدآفرین گوید زحسن خلقتت نور تو درانعکاس رویش آئینه ها مهر تو از روز اول سرزده درسینه ها شان وقدرت برتر ازپیدایش گنجینه ها ذکرنامت حک شده روی لب آدینه ها سرعالم را فقط نام تو زینت بوده است نوکرت بانام تو در اوج رفعت بوده است توعلی اکبر ی آرامش بابا تویی آن نبی دیگری در گلشن طاها تویی درشجاعت تالی سلطان تاسوعاتویی باغبان گلشن سرسبز این دنیاتویی تا ابد رزم وشجاعت ازجمالت منجلی است جنگ و رزم تو نشانی از رجز های علی است جان عالم شدفدا درصبح عاشورای تو میشوم قربانی چشمت ازاین آوای تو گشته تفصیراز وجود قدسیت معنای تو ازازل گردیده ام مست تو وآوای تو تا حسین از داغ تو برسر زنان بی تاب شد دین وآیین از زلال خون تو سیراب شد یاکریم بن کریم بنمانظربرسائلت یادی ام کن از منه دربه دره ناقابلت شدبه شوق طوف کویت عاشقانه مایلت توکرم فرما شها بر عاشقان محفلت درهوایت گرچه قلبی شاد دارد دل طلب همچو «مجنون» عیدی میلاد دارد دل طلب -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
زمان دروقت خودهرگز ندارد از تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
اللهم عجل لولیک الفرج: زمان دروقت خودهرگز ندارد از تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
نوری ازلطف خداوند کریم است این پسر باغ فردوس برینی را شمیم است این پسر جلوه ای زیبا ز رحمان ورحیم است این پسر آیتی از جلوۀ خُلق عظیم است این پسر لعلی از گل های جنّت مست لبخند ش شده حضرت باریتعالی بین که خرسندش شده باوجودت دردل ما عشق توافزون شده عاشقی با نام اکبر واله و مفتون شده مات رویت تا قیامت دیدۀ گردون شده امّ لیلا مادرت با نام تو مجنون شده عالمی محو جمال یوسف لیلا شده مژده براهل جهان ارباب ما بابا شده تو گل لیلایی و،اما زگلها برتری یوسف زهرایی وامّا تواز یوسف سری مه جبینی، دلفریبی نازنینی، دلبری گلعذاری، دلنوازی توعلی اکبری حسن خلق احمدی درصورت ودرسیرتت حق به خود صدآفرین گوید زحسن خلقتت نور تو درانعکاس رویش آئینه ها مهر تو از روز اول سرزده درسینه ها شان وقدرت برتر ازپیدایش گنجینه ها ذکرنامت حک شده روی لب آدینه ها سرعالم را فقط نام تو زینت بوده است نوکرت بانام تو در اوج رفعت بوده است توعلی اکبر ی آرامش بابا تویی آن نبی دیگری در گلشن طاها تویی درشجاعت تالی سلطان تاسوعاتویی باغبان گلشن سرسبز این دنیاتویی تا ابد رزم وشجاعت ازجمالت منجلی است جنگ و رزم تو نشانی از رجز های علی است جان عالم شدفدا درصبح عاشورای تو میشوم قربانی چشمت ازاین آوای تو گشته تفصیراز وجود قدسیت معنای تو ازازل گردیده ام مست تو وآوای تو تا حسین از داغ تو برسر زنان بی تاب شد دین وآیین از زلال خون تو سیراب شد یاکریم بن کریم بنمانظربرسائلت یادی ام کن از منه دربه دره ناقابلت شدبه شوق طوف کویت عاشقانه مایلت توکرم فرما شها بر عاشقان محفلت درهوایت گرچه قلبی شاد دارد دل طلب همچو «مجنون» عیدی میلاد دارد دل طلب -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اللهم عجل لولیک الفرج: زمان دروقت خودهرگز ندارد از تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
زمان دروقت خودهرگز ندارد از تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
نوری ازلطف خداوند کریم است این پسر باغ فردوس الهی را شمیم است این پسر جلوه ای زیبا ز رحمان ورحیم است این پسر آیتی از جلوۀ خُلق عظیم است این پسر لعلی از گل های جنّت مست لبخند ش شده حضرت باریتعالی بین که خرسندش شده باوجودت دردل ما عشق توافزون شده عاشقی با نام اکبر واله و مفتون شده مات رویت تا قیامت دیدۀ گردون شده امّ لیلا مادرت با نام تو مجنون شده عالمی محو جمال یوسف لیلا شده مژده براهل جهان ارباب ما بابا شده تو گل لیلایی و،اما زگلها برتری یوسف زهرایی وامّا تواز یوسف سری مه جبینی، دلفریبی نازنینی، دلبری گلعذاری، دلنوازی توعلی اکبری حسن خلق احمدی درصورت ودرسیرتت حق به خود صدآفرین گوید زحسن خلقتت نور تو درانعکاس رویش آئینه ها مهر تو از روز اول سرزده درسینه ها شان وقدرت برتر ازپیدایش گنجینه ها ذکرنامت حک شده روی لب آدینه ها سرعالم را فقط نام تو زینت بوده است نوکرت بانام تو در اوج رفعت بوده است توعلی اکبر ی آرامش بابا تویی آن نبی دیگری در گلشن طاها تویی درشجاعت تالی سلطان تاسوعاتویی باغبان گلشن سرسبز این دنیاتویی تا ابد رزم وشجاعت ازجمالت منجلی است جنگ و رزم تو نشانی از رجز های علی است جان عالم شدفدا درصبح عاشورای تو میشوم قربانی چشمت ازاین آوای تو گشته تفصیراز وجود قدسیت معنای تو ازازل گردیده ام مست تو وآوای تو تا حسین از داغ تو برسر زنان بی تاب شد دین وآیین از زلال خون تو سیراب شد یاکریم بن کریم بنمانظربرسائلت یادی ام کن از منه دربه دره ناقابلت شدبه شوق طوف کویت عاشقانه مایلت توکرم فرما شها بر عاشقان محفلت درهوایت گرچه قلبی شاد دارد دل طلب همچو «مجنون» عیدی میلاد دارد دل طلب -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) کانال جدید اشعار ناب
ز،هرشهزاده ای هستی علی اکبر ،تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
سرود ولادت حضرت علی اکبر.ع...mp3
743K
(سرودولادت حضرت علی اکبر.ع.) شاعر..آرمین غلامی(مجنون) ازقدوم اکبرلیلاچه غوغایی شده گشته لیلامادرو ارباب بابایی شده خنده برلب وا شده شادی دنیا شده از قدومش شادمان حضرت مولا شده یا علی اکبر مدد۴ بیت اربابم حسین بن علی،پر گلشن است دیده ی لیلا عروس بیت زهرا، روشن است روی اکبر، جلوه‌گر شدازاو،دین پر ثمر دریغل دارد حسین امشبی قرص قمر یا علی اکبر مدد٢ درسرای اهلبیت ماهی درخشان آمده هدیه برارباب ما،ازحی سبحان آمده جلوه اکبر،بود بر حسین نور دو عین ام لیلابرلبش یا علی بن الحسین یا علی اکبر مدد٢ امشب از بحر شرف،زیباترین گل شدعیان کعبه ی دل ها رسیده،برزمین وآسمان این پسر بایک نگه ازملائک دل ربود آمداز حی ودود بر علی اکبردرود یا علی اکبر مدد٢ درسرای ام لیلا ،آمده نوری جلی میدهد عیدی به ما، امشب حسین بن علی ماه رخساره علی دربرش داردحسین خلقا و خلقا شبیه بر رسول عالمین یا علی اکبر مدد٢ تاابد ریزه خور، خوان سرای اکبرم اهل عالم ،تاقیامت من گدای اکبرم خلق وخو پیغمبر است زوربازو، حیدر است کیست اوجان حسین این علی اکبر است یا علی اکبر مدد٢ همچون(مجنون)بوده ام، مهمان شاه کربلا در شب میلاد اکبر ،حاجتم گشته روا چون کبوتر رفته ام در حریم کبریا یاعلی اکبرمدد من گدایم برشما یا علی اکبر مدد٢ (مجنون)
ولادت علی اکبر.ع..mp3
1.1M
بسم الله الرحمن الرحیم .آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) دوباره عاشقان نخل،ولاامشب ثمر داده به لیلا وحسین امشب،خدا قرص قمر داده بیاشادی بپابنما،که آمدشبه پیغمبر در آغوش حسین باشد،چوقرص ماه، علی اکبر تویی خلقا ،تویی خلقا ، چوپیغمبر،هستی علی اکبر یل میدان،همه ایمان توچون حیدرهستی ،علی اکبر علی اکبر...علی ،علی اکبر... ز یمن مقدم اکبر،،مدینه گلشن است امشب شداز ناز دوچشمانش ،دوچشمان حسین روشن حسین امشب زسرمستی،زند بوسه برآن رویش که لیلاامشب ازشادی، کشد شانه برآن مویش تویی ماه،شبای من نمی‌خوای جزخوبی برای من به خلق وخو،کمان ابرو چوپیغمبر،هستی علی اکبر یل میدان،مه دوران تو چون حیدرهستی ،علی اکبر علی اکبر...علی ،علی اکبر... توبردل ها صفا داری،تونور ازکبریا داری علی اکبرتو بویی از،دیارکر بلا داری علی اکبر،توچون حیدر،تو ماه مه جبین هستی علی اکبرتو چون عباسی و،حامی دین هستی به خلق وخو،کمان ابرو چوپیغمبر،هستی علی اکبر یل میدان،مه دوران تو چون حیدرهستی ،علی اکبر علی اکبر..۴_۲ .،علی اکبر... تودرخوی و خصال خود، چوپیغبر،ره آوردی الاجنگاورمیدان،تودرمیدان فقط مردی تودرجاه و جلال خود، مثال حیدری ،اکبر توباجادوی چشمانت،شدی برعالمی دلبر به خلق وخو،کمان ابرو چوپیغمبر،هستی علی اکبر یل میدان،مه دوران تو چون حیدرهستی ،علی اکبر علی اکبر..۴_۲ .،علی اکبر... - غلامی(مجنون کرمانشاهی) صوت سبک👇👇 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 ..حاج آرمین غلامی آن شب که از جام لبت انگور می ریخت در پیش پاهای تو کوه طور می ریخت از چهره ی مشکل گشایت نور می ریخت لیلا تمام غصه ها را دور می ریخت اشک دو چشمت عمه را بی تاب می کرد زهرا تو را تقدیم بر ارباب می کرد اسرار قرآن در تجلّی تو گُم بود اشک تو تفسیر "سَقاهُم رَبُّهُم" بود تصویر حج در برکه ای نزدیک خُم بود عشق حسین و خواهش روز دهم بود از خاک پای تو طلا می آفریدند از ذکر لب هایت دعا می آفریدند این قدّ و بالا قدّ و بالای حسین است این نور سیما نور سیمای حسین است لبخندهای تو مسیحای حسین است نام قشنگت نام بابای حسین است تو آمدی هرچه گدا آقا شد امشب تو آمدی آقای ما بابا شد امشب یک طیف در دنیا سعادت می پسندند یک قوم تسبیح و عبادت می پسندند یک عده مجنونند ارادت می پسندند ما را گدای خانه زادت می پسندند لیلاترین لیلای عالم دلبری کن حیدر که بودی یا علی، پیغمبری کن الله، اسم اکبرش را در تو دیده حیدر روی پیغمبرش را در تو دیده زهرا جلال حیدرش را در تو دیده زینب حیای مادرش را در تو دیده یک بار علی اکبر نوشتم پنج تن شد خواندم تو را ابن الحسین، ابن الحسن شد از عرش می گیرم سراغ یا ربت را تشنه شدم توحیدِ اذکار لبت را تقدیس خواهم کرد کار هر شبت را آن جا که می گیری رکاب زینبت را زهرا به تو اجر عبادت داده اکبر این کار را عباس یادت داده اکبر می خواستم پیدا کنم شور و شعف را گم کرده ام در بین مضمون ها هدف را دیوانه ام بر هم زدم هر وعده صف را دیدم به عشق چشم تو خواب نجف را گرچه نخوردم باده اما مستِ مستم این چشم مست تو چه کاری داده دستم عمامه بسته بر سرِ اکبر، اباالفضل دارد روی لب یکسره اکبر، اباالفضل در کربلا بال و پرِ اکبر، اباالفضل از میمنه تا میسره اکبر، اباالفضل اسم شب عباس و اکبر یا علی بود در اصل، در کرب و بلا سقا علی بود بیگانه رفت از کوی تو درد آشنا نه من می روم از عالم از پیش شما نه درمان کن امراض دلم را با دوا نه سال هزار و چارصد، بی کربلا نه پایین پا بر عاشقانت جا ندادند سهمیه ی شش گوشه ی ما را ندادند آمد حسین و گفت نایی که نداری ممنونم از دست جدایی که نداری زانو کشانم پیش پایی که نداری من ماندم و این تکه هایی که نداری افتادنت در بین صحرا دردسر داشت ای کاش می شد بوسه از کام تو برداشت افتادی و بی معطلی آتش گرفتم بابا در این مستاصلی آتش گرفتم دیدم تو را هر جا علی آتش گرفتم عمه کنار من ولی آتش گرفتم مرگ من و داغ تو با هم بود این جا صد تا عبا هم داشتم کم بود این جا
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 مداح..حاج آرمین غلامی نَبی خَلق و نَبی خُلق و نَبی سیما،علی اکبر چه غوغایی نموده حق تعالیٰ با علی اکبر! جمالش حضرت طاها،جلالش رَبِّیَ الاعلا رخش‌جنت،لبش کوثر،قدش طوبی،علی اکبر امیرالمؤمنین بر حضرت زهرا تبسم کرد همین که خنده زد بر صورت لیلا،علی اکبر خدا دیدم،نبی دیدم،علی دیدم به یک صورت شدم مجنون،زدم فریاد مولانا علی اکبر... نمی دانم بگویم یا علی بن ابیطالب؟ و یا گویم رسول الله حالا،یا علی اکبر؟ تمنا دارد این لحظه،تماشا دارد این صحنه روی دست علــیِّ عــالیِ اعـــلا،علی اکبر بنی هاشم وصال مصطفی راذخواستند از حق نــدا آمــد کــه «اِنّا نَحنُ نَزَّلنٰا» علی اکبر بنازم این شرافت را،بنازم این اصالت را علی بن حسین بن علی ،آقا علی اکبر قمر می گفت لٰاحَولَ ولٰا...تا دید خوابیده به روی دست های حضرت سقا،علی اکبر شبی در محفلی ذکر علی بود،عاشقی فرمود علی مولا علی مولا علی مولا علی اکبر اَوَلَسْنا عَلیَ الحَق گفت،با این جمله ثابت کرد که حیدر جای خود دارد،بگو حق با علی اکبر حسین بن علی اسم علی را دوست می دارد دلش می خواست گیرد از خدا صدها علی اکبر حسین بن علی مَمسوسْ فی ذات اللَّهَش گوید عجب نزدیک شد با حضرت مولا،علی اکبر اگر مَمسوسْ در ذات خداوند است،پس حتماً بود عالِم به عِلمِ عَلَّمَ الاَسمٰا،علی اکبر چنان مانند حیدر یک تنه می تاخت در میدان که لشکر نعره می زد«لافتی الا»علی اکبر اَنابنُ قاتلُ الکُفار،انابن حیدرِالکَرّار بود ذکر رجزخوانیِّ مولانا علی اکبر نوای اشهد اَنَّ علیـّــاً حُجت اللَّــه را شنیدن دارد از لعل لب آقا علی اکبر قسم ‌بر حرمت ‌مُصحَف،ابوفاضل ‌به ‌یُومُ الطَٓف کَفیلِ زینبِ الحَوراست، اما با علی اکبر هم آقایی هم آقازاده، اِی جانم به قربانت چه نسلی!هل اتی،تطهیر،اعطینا،علی اکبر سِزد گوئی به گهواره سَلامُ الله عَلَیّْ یَومَ وُلِدتُ وَ اَموتْ ، وَ اُبعَثُ حَیّٰا،علی اکبر نقابی زن به سیمایت.که ترسم جای پیغمبر بَرَندَت تا مقام قُربِ اَو اَدنی،علی اکبر! چه کردی با دل زینب،چه کردی با دل لیلا چه کردی با پدر با این قد و بالا علی اکبر دلت انگور اگر خواهد،خداوند امر فرماید شود انگور کل جنت الاعلی علی اکبر همیشه سفره ات مثل امام مجتبی پهن و زِ هر دروازه نور خانه ات پیدا،علی اکبر حرم رفتم،زیارت خواندم و عرض ادب کردم و پرسیدم‌ چرا خوابیده ‌پایین‌پا،علی‌اکبر؟ ندایی آمد از پایین پا،این است جُبرانِ محبت های پایانی بابا، با علی اکبر پدر بوسید رویم ‌را میان‌ خاک ‌و خون،باید ببوسد پای بابای غریبش را،علی اکبر مرو میدان که بابایت به حال احتضار افتاد ترحم کن به اشک زینب کبری،علی اکبر به یوم الطف تمامیِ شهیدان،لحظه ی آخر در آغوش حسین جان باختند،الاّ علی اکبر دو چشم او سیاهی رفت،و مرکب اشتباهی رفت خدایا مانده بین لشکری تنها...،علی اکبر پسر تنهای تنها شد،زمین خورد ارباً اربا شد پدر بر سر زنان می گفت واویلا علی اکبر
مولودی شورولادت علی اکبر.ع......mp3
1.02M
بسم الله الرحمن الرحیم منی مست ولای تو منم،عزیزلیلامددی مولا گدای تو منم،یوسف دنیامددی به حق زینب علی،از در مرانی ام زخود چه می شودکه از کرم،امشب بخوانی ام زخود یاعلی اکبر مددی۴ در شب میلاد شما، در،محفلت نشسته ام ای نور پاک منجلی،دل رابه عشقت بسته ام کعبه ی دل ها اکبره روح روان ما تویی امید مادردوجهان ای محشر و عقبی تویی یاعلی اکبر مددی۴ مهمان توامشب منم،یاعلی اکبرمددی نام تورابرلب منم،یاعلی اکبرمددی گرچه که خاره این درم،تویی قرارم همه شب بعد از خدا نام تورو،آقامیبرم روی لب یاعلی اکبر مددی۴ از مقدم پور حسین،روزجوونااومده مژده بدید که عاشقا،،راده لیلا اومده در ماه شعبان ای خدا،زنسل لیلا،زاده شد پیاله ی خالی ما،امشب زمی وباده شد یاعلی اکبر مددی۴ تبارک الله جاریه،به روی لب های حسین اومده میلاد علی ،چراغ شب‌های حسین شیعه داره،خنده به لب ،ام لیلا شد شادمان از سوی حق آمده است،انوار سماواتیان یاعلی اکبر مددی۴ خلقا و خلقا او مث، پیغمبردوعالمه مشی و مرامش چون حسین،در صبوری چوفاطمه لاله ی احمر اومده،ثانی حیدر اومده نور دل فاطمه آن،شبه پیمبر اومده یاعلی اکبر مددی۴ همه جا عطر و بوی تو،پیچیده در وجوده ما از مهر اکبرپرشده،تموم تار و پوده ما خورشید و ماهم اومده هادی راهم اومده در عالم و روز جزا پشت و پناهم اومده یاعلی اکبر مددی۴ یه نگاهی بر این دلم، گل ولایت بنما بر این مشام تو،عطری از، کرب وبلایت بنما بهشت من کوی شما،گرفته ام بوی شما گرچه بدم تابه ابد،دو دست من سوی شما یاعلی اکبر مددی۴
ز،هرشهزاده ای هستی علی اکبر ،تو عالی‌تر نباشد در زمین هرگز از این عالی تعالی‌تر به خلق وخو وهم سیرت شبیه خاتم مرسل به حمدِالله وَالمِنَّه رسیده ماه عالی تر نبی صورت علی سیرت حسن تمثال باشد او نبوده در کفِ دستش از این عالم سفالی‌تر اگر فرش درت گردم به عالم محترم گردم شداز قالیچه‌ی کرمان و کاشان سینه قالی‌تر علی باید ؛ شود ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین حیدر علی ه دیگری آمد که باشداو علی اکبر اگر زلفش شبی افتد به دست این دلِ شیدا "به عطرو بوی او بخشم سمرقند و بخارا را" علی اکبر در آغوشِ حسین است و به لب خنده ببین ارباب ما ‌بخشد به یومنش ملک این دنیا اگر پروانه ای دیدی لب گهواره اکبر بدان جبریل آورده است مبارک بادِ حیدر را بیا بابابزرگ بین برای این نوه غوغاست اذانش را علی سر داده و داذه به دستش اکبرلیلا علی سرور علی دلبر علی آن شبه پیغمبر علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر علی اکبری آمد که شاهِ شهریاران بود علی اکبری آمد که ماهِ ماه شعبان بود چو زهرا خنده ای میزد خدا این نکته میفرمود برای هرملک طفلی چو اکبر پاره ی جان بود که زهرا طورِ دیگربا عروسش ام لیلا بود میانِ این عروسانش عزیز قلب جانان بود تبسمهای زیبایش ببین که میبرد امشب دلِ مادربزرگش را  کناره اوپدر جان بود رسیده دلبرلیلا رسیده جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشداوعلی اکبر یل گردان عاشورا یی وتو میرِ میدانی علی ه اکبر لیلا امیرِ تیغ دارانی برایت لافتی الا علی می‌آید از خیمه چو سربند علی راتو ببندی رویِ پیشانی حسین، الله‌اکبر را به بازویِ تو می‌خواند که با شمشیر می‌گردی علیِ حیدرِ ثانی علیِ اکبرِ اینجا نه تو بالاتر از آنی یل گردان عاشورا ، تو طوفان‌تر زِ طوفانی علی آن چارده تصویر علی آن جلوه ی داور علی ه دیگری آمد که باشد او‌علی اکبر حسین گریان جسمت تو زِ سوزِ استخوانت بود که زخمِ کهنه‌ی لشگربه زخمِ بی زبانت بود زِ چشمان تو پرسیده کنار نعش بی جانت به شام وکوفه لبهایت به روی خیزرانت بود قنوتت را که می‌دیده نگاه خواهرت می‌گفت امان از دزدِ انگشتر امان از ساربات بود خدایاچون حسین یکجاهمه پیراهنش بردند؟ دلت آزرده تر آقا زِ لبخندِ سنانت بود علی آمد که عاشورا شودچون صحنه ی محشر علی ه دیگری آمد که باشد او علی اکبر غلامی(مجنون کرمانشاهی)_