🖕🖕بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج)
#متن سخنرانی 9 ذی الحجّه
ازحاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
2 ـ شهادت حضرت مسلم و هانی رَحِمَهُ الله
در این روز در سال 60 هـ محمّد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السّلام به شهادت رسیدند.
در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هـ که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند. (3)
← خاندان حضرت مسلم علیه السّلام
نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرش عَلِیّه، و همسر آن حضرت رقیّه دختر امیر المؤمنین علیه السّلام است. (4)
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرّب الهی بر او درود می فرستند».
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست تا اینکه اشک های چشم حضرت بر سینه ی مبارکش ریخت، و فرمود :
به خدا شکایت می کنم از آنچه عترتم بعد از من می بینند. (5)
امام حسین علیه السّلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند :
«برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم».
هنگامی که امام حسین علیه السّلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید، چند بار فرمود :
«انا لله و انا الیه راجعون».
سپس فرمود :
«خیری در زندگی بعد از آنها نیست».
از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السّلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید.
← شهادت و دفن بدن حضرت مسلم علیه السلام
در غربت و مظلومیّت آن حضرت همین بس که از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و عقیل گشود.
در بالای دار الإماره با لب تشنه سر از بدن نازنیش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پائین انداختند.
بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند.
سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهّرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهّر دو نظر است :
یکی اینکه جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدنهای مطهّر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند. (6)
دیگر اینکه نیمه شب زوجه ی میثم تمّار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (7)
← هانی بن عروه
اما جناب هانی که پدرش عروه است، از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبّت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، و در جنگهای صفّین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود. (8)
جنابِ هانی بزرگِ طایفه مِذحَج بود و در قبیله خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفائی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد.
پس از آن محمّد بن اشعث خبیث جناب هانی و عدّه ای از شیعیان را دستگیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام و شکستن سر و بینی جناب هانی توسّط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد.
📚 منابع :
3. ارشاد : ج 2، ص 66. و ... .
4. مراقد المعارف : ج 2، ص 307، 316. و ... .
5. امالی صدوق : ص 191. و ... .
6. مراقد المعارف : ج 2، ص 318. فرسان الهیجاء : ج 2، ص 102.
7. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 209 _ 208.
8. مراقد المعارف : ج 2، ص 318، 359، 361. و ... .
#کانال_متن_روضه_حاج آرمین غلامی
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج):
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 #روضه_امام_رضا (ع)
#متن_روضه / *بخش اول*
ویژه #شهادت_امام_رضا (ع)
مداحیهای حاج آرمین غلامی
آهسته میآمد ولی بی بال و پر بود
یک دست بر پهلو و دستی بر جگر بود
زیر سر مهمانی اجباریاش بود
وقتی که میآمد عبایش روی سر بود
از بس میان کوچهها افتاد بر خاک
روی لباسش ردپای هر گذر بود
با آه میافتاد و بر میخواست اما
آهش زمان راه رفتن بیشتر بود
وقتی عصای پیری آدم نباشد
باید به زیر منت دیوار و در بود
آری شبیه قصهی آن کوچهی تنگ
فرسنگها انگار خانه دورتر بود
بال و پرش زخمی شد از بس دست و پا زد
هر جای حجره رد و پاهای جگر بود
سختی کشید اما چقدر آرام جان داد
آخر سرش بر رو پاهای پسر بود
باید که اهل کشف باشی بین روضه
باید میان روضهها اهل نظر بود
وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد
پا روی زخم سینهاش پر دردسر بود
وای از دمی که رفت بالا خنجر کُند
وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود
همچین که امام رضا (ع) میخواست راه بیفته همهی مردم هلهله میکردن، شادی میکردن؛ چهخبره! امام رضا اومده...
گفتن آقا میشه ازتون یه درخواستی بکنیم حالا که دارید میرید؛ یه حرفی، یه روایتی، یه کلامی. که آقا اون حرف معروف رو فرمودن:
" کَلِمَةُ لا اله الا الله حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی "
وقتی امام رضا میخواست این روایت رو بگه، یه نفر داد زد گفت ساکت باشید؛ پسر فاطمه میخواد حرف بزنه. همهی جمعیت ساکت شدن....
یه آقایی هم من سراغ دارم
پسر فاطمه بود؛ اما اونجا نذاشتن حرف بزنه؛ کف زدن، هلهله کردن....
هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند
روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند
حرمله خیر نبینی ، گل من نورس بود
کشتنش تیر نمیخواست ، نسیمی بس بود
سبک گل پونه ها
من باغبان دشت سرخ لاله هایم
من یادگار مرتضی و مصطفایم
پرپر شده گلهای من از قهر دشمن
من مانده ام تنهای تنها ای خدایم
فقدان عباس آتشم زد آتشم زد
مرگ گل یاس آتشم زد آتشم زد
سه تا،بلندیاحسین..۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_متن_روضه_حاج آرمین غلامی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🖕🖕بسم الله الرحمن #یامهـــدے(؏ج)
#متن سخنرانی 9 ذی الحجّه
ازحاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
2 ـ شهادت حضرت مسلم و هانی رَحِمَهُ الله
در این روز در سال 60 هـ محمّد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السّلام به شهادت رسیدند.
در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هـ که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند. (3)
← خاندان حضرت مسلم علیه السّلام
نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرش عَلِیّه، و همسر آن حضرت رقیّه دختر امیر المؤمنین علیه السّلام است. (4)
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرّب الهی بر او درود می فرستند».
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست تا اینکه اشک های چشم حضرت بر سینه ی مبارکش ریخت، و فرمود :
به خدا شکایت می کنم از آنچه عترتم بعد از من می بینند. (5)
امام حسین علیه السّلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند :
«برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم».
هنگامی که امام حسین علیه السّلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید، چند بار فرمود :
«انا لله و انا الیه راجعون».
سپس فرمود :
«خیری در زندگی بعد از آنها نیست».
از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السّلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید.
← شهادت و دفن بدن حضرت مسلم علیه السلام
در غربت و مظلومیّت آن حضرت همین بس که از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و عقیل گشود.
در بالای دار الإماره با لب تشنه سر از بدن نازنیش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پائین انداختند.
بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند.
سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهّرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهّر دو نظر است :
یکی اینکه جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدنهای مطهّر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند. (6)
دیگر اینکه نیمه شب زوجه ی میثم تمّار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (7)
← هانی بن عروه
اما جناب هانی که پدرش عروه است، از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبّت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، و در جنگهای صفّین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود. (8)
جنابِ هانی بزرگِ طایفه مِذحَج بود و در قبیله خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفائی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد.
پس از آن محمّد بن اشعث خبیث جناب هانی و عدّه ای از شیعیان را دستگیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام و شکستن سر و بینی جناب هانی توسّط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد.
📚 منابع :
3. ارشاد : ج 2، ص 66. و ... .
4. مراقد المعارف : ج 2، ص 307، 316. و ... .
5. امالی صدوق : ص 191. و ... .
6. مراقد المعارف : ج 2، ص 318. فرسان الهیجاء : ج 2، ص 102.
7. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 209 _ 208.
8. مراقد المعارف : ج 2، ص 318، 359، 361. و ... .
#کانال_متن_روضه_حاج آرمین غلامی
🖕🖕بسم الله الرحمن الرحيم #یامهـــدے(؏ج)
#متن سخنرانی 9 ذی الحجّه
ازحاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
2 ـ شهادت حضرت مسلم و هانی رَحِمَهُ الله
در این روز در سال 60 هـ محمّد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السّلام به شهادت رسیدند.
در شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام به منزل طوعه رفتند. در روز عرفه سال 60 هـ که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند. (3)
← خاندان حضرت مسلم علیه السّلام
نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل، و مادرش عَلِیّه، و همسر آن حضرت رقیّه دختر امیر المؤمنین علیه السّلام است. (4)
پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود :
«چشم مؤمنان بر او گریان است، و ملائکه مقرّب الهی بر او درود می فرستند».
سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله گریست تا اینکه اشک های چشم حضرت بر سینه ی مبارکش ریخت، و فرمود :
به خدا شکایت می کنم از آنچه عترتم بعد از من می بینند. (5)
امام حسین علیه السّلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند :
«برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم».
هنگامی که امام حسین علیه السّلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید، چند بار فرمود :
«انا لله و انا الیه راجعون».
سپس فرمود :
«خیری در زندگی بعد از آنها نیست».
از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السّلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید.
← شهادت و دفن بدن حضرت مسلم علیه السلام
در غربت و مظلومیّت آن حضرت همین بس که از پشت بام ها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند. همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت امیر المؤمنین و امام حسین علیهما السّلام و عقیل گشود.
در بالای دار الإماره با لب تشنه سر از بدن نازنیش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پائین انداختند.
بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند.
سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهّرش را به دمشق فرستادند.
در دفن بدن مطهّر دو نظر است :
یکی اینکه جمعی از قبیله ی هانی آمدند و بدنهای مطهّر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند. (6)
دیگر اینکه نیمه شب زوجه ی میثم تمّار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروه، بدن ها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند. (7)
← هانی بن عروه
اما جناب هانی که پدرش عروه است، از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبّت امیر المؤمنین علیه السّلام بود، و در جنگهای صفّین، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود. (8)
جنابِ هانی بزرگِ طایفه مِذحَج بود و در قبیله خود دارای نفوذ فراوانی بود. هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفائی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه داد.
پس از آن محمّد بن اشعث خبیث جناب هانی و عدّه ای از شیعیان را دستگیر کرد.
بعد از شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام و شکستن سر و بینی جناب هانی توسّط ابن زیاد ملعون، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السّلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد.
📚 منابع :
3. ارشاد : ج 2، ص 66. و ... .
4. مراقد المعارف : ج 2، ص 307، 316. و ... .
5. امالی صدوق : ص 191. و ... .
6. مراقد المعارف : ج 2، ص 318. فرسان الهیجاء : ج 2، ص 102.
7. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 209 _ 208.
8. مراقد المعارف : ج 2، ص 318، 359، 361. و ... .
#کانال_متن_روضه_حاج آرمین غلامی