شب جمعه-اشعار مقتل-حضرت حسین (ع)
ِ نبض ِ زینب دگر ازهر ضربان افتاده
به رویِ خاک تن شاه جهان افتاده
همه در بُهت فرو رفته انداز هلهله ها
بدن دلبر زینب بی نشان افتاده
یک طرف جسم حسین در وسط گودال است
بین خیمه زینبش گریه کُنان افتاده
بین گودال حسین بی کس و بیجان شده بود
سوی او نیزه و شمشیر و کمان افتاده
برگریزانِ قدش در وسط گودال است
پیکرش وای که از بادِ خزان افتاده
لب خشکش شده تر وای ز خون بدنش
فک او رابشکستند و دهان افتاده
زیر پا له شده بود زیر ثم مرکبها
استخوانش بشکست وبی نشان افتاده
-آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_اشعار امام حسین(ع)گودال....
به دست شمرمده اختيار گيسویت
گمانم کنم که بدستش بود سر مویت
به خنجری سرمویت به باد خواهد داد
عزيز! فاطمه ازدور میرسد بویت
برای کشتنت آمد که تا کندفتحی
نهاده برسرگودال ازقفا رویت
پناه خیمه ی من معجري هراسان است
مگر نمي شنوي هق هق فراسویت
به خواهرت تو دمی رحم كن! ز جا برخيز
شنیده ام که شکسته تمام زانویت
كنار داغ تو، داغ همه فراموش است
گرفته نیزه ی مردک شكاف پهلویت
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
-گودال قتلگاه
در زیر پای مرکب اعدا بهم مریز
خورشید خانواده ی زهرا، بهم مریز
چشم انتظاری من ه خواهر کفایت است
تنهاترین مسافر دنیا بهم مریز
شمروسنان سرازتن نازت ربوده اند
ای سربریده ی دل صحرابهم مریز
گویاکه چشم ودست وسرت جابجاشده
من که نمرده ام زبلایا بهم مریز
خاکی به سر کنم که تنت راکشیده اند
جسمی نمانده برتنت آقا بهم مریز
شال تورا ز گو دی گودال برده اند
غارت نموده پیکرت اعدا بهم مریز
حال وهوای خواهرتو دیدنی شده
ازمردنم میانه ی صحرا بهم مریز
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#یـا_حسین
تمام اهل زمین سینہ ﭼﺎڪ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺍﺳﺖ
گدای روی مهت ای شہید بے ﺗﺎﺏ ﺍﺳﺖ
ﺩل گرفته ام عمری اسیرصحنت بود
نوای تشنگی ام ﺑﺎ ﺿﺮﯾﺢ ﺳﯿﺮﺍب ﺍﺳٺ
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
ڪلنا_فداڪ_یا_حسین_س
🔴اشعارناب حسینی..
تنورخولی...
تو در تنور افتاده ای تنها حسینم
گردد به دورت مادرت زهراحسینم
درپای عقدخودنوشتم باتوهستم
داری به همره زینب کبراحسینم
باورنمیکردم سرت درطشت بینم
یادرتنور خانه ی اعداحسینم
هرقدرهم خاکستری روی توباشد
من میشناسم روی ماهت راحسینم
میشویم ای خونین دهن باچادرخود
خون لبان وریشهایت راحسینم
ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون
افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم
شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار
ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم
خنده به حرفت میزد وآبت نداده
این نامسلمانان دراین صحراحسینم
گویا زن خولی برایت گریه میکرد
چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
..
..
🙏یازینب...
بنگر که خواهرت درکوفه شدغریب
شلاق کوفی ودستان پرعجیب
بنگر به خواهرت سیلی شد ه نصیب
انگشترتو دریک دست نانجیب
📝..شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
حسین جان..
سرتوبرفرازنیزه هابود
لبانت قاری طشت بود
سرت زخمی زسنگ کوفیان شد
سرت مجروح چوب خیزران بود
سرت از بهرمن دریای نور است
سرتوسوخته ی کنج تنوراست
لبانت بوسه گاه بوتراب است
سر توشاهدبزم شراب است
چودیدم نیزه ی روزخیانت
بدیدم جای چوبی برلبانت
عدومیزدمراباصدجسارت
ببین اموال مارا کرده غارت
تنت راپیش مامسلوب کردند
سرت آویزه بریک چوب کردند
طلای دختران غارت نمودند
ببین(مجنون)که معجر می ربودند
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
ارباب
آیه ی والطور روی نیزه ای
قاری مشهور روی نیزه ای
قاریا آن منبر ورحلت کجاست
سوره ی مستور روی نیزه ای
دیده ی این شهر مبهوتت حسین
نور رب النور روی نیزه ای
نیزه ازخون گلویت مست شد
خوشه ی انگور روی نیزه ای
زینبم موسی صحرای غمت
شمس کوه طور روی نیزه ای
📝..شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹سالار زینب...
آه ای سالار زینب...لشگرت پاشیده شد
پیکره عون و زهیر و جعفرت پاشیده شد
آه ای سالار زینب .بی سر افتادی چرا
دربره توپیکره آب آورت پاشیده شد
شدتنت آمال ضرب نیزه ها وتیرها
قامت آن دلربای اکبرت پاشیده شد
خیز ازجا وببین تنهابه کوفه میروم
قامت مانند سرو خواهرت پاشیده شد
کشتگان کربلا رایک به یک کردم نظر
بی تو دیگر ناز روی دخترت... پاشیده شد
ای رباب خسته دیگر پیش ما گریه مکن
ای عروس مادر من اصغرت پاشیده شد
زینب کبری به جسمت پیرهن پوشانده بود
دستباف یادگار مادرت پاشیده شد
یاد داری باسرشکم بدرقه کردم تو را
رفتی ودیدی که ناز خواهرت پاشیده شد
مثل جدم بودی وتنهاامید م یاحسین
وای من عمامه ی پیغمبرت پاشیده شد
آه(مجنون)درهوای کربلا دلها گرفت
دیدی ای ارباب غم .انگشترت... پاشیده شد
📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
..
✴اشعارامام حسین ع..⛔
شاه عشاق جهان کرببلایت عشق است
توتیاکردن خاکِ کفِ پایت عشق است
روضه ی خانگی ماهمه لطف زهراست
قندش از مادر تو مزه ی چایت عشق است
جان به راه روضه های توسپردن چه خوش است
ناله از ما زدن و مرثیه هایت عشق است
در رهت جامه دریدن شده کارم همه شب
دم گرفتن زغم وسوز ه نوایت عشق است
خوشم از اینکه شدم به روضه ها پاگیرت
ناله از داغ فراق کربلایت عشق است
مادرم شیربه اشک غم تو داده به من
گریه های پدرم دراین عزایت عشق است
چه شود پای پیاده به زیارت آیم
نیمه شب ناله در ایوانِ طلایت عشق است
باز (مجنون)حرم کرببلا دعوت شد
باز آقابخدا لطف وعطایت عشق است
📝آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)...
🔵🔵سلطان کربلا🔴🔴.....
🔴رجز زیبای محرم...
برهمه شاهان حسین فرمانرواست
حاکم کل جهان در کربلاست
..
سلطنت برکل شاهان میکند
شاه ما بر کل شاهان، پادشـاست
هرکه را داردجنونی مست اوست
جزحسین بر هر که می نازی خطاسـت
سلطنت باشدبه دستان حسین
بر همه شاهان حسین فرمانرواســت
هرچه میخواهی بیا از اوطلب،
این حسین سلطان ملک اولیاســـت
کل گنج عالمین در دست اوست
باب رحمت بعدحق دراو، رواســـــت
امپراطور است درعالم حسین
کیست او.هرچه از اوگویم رواســــت
هرچه سلطان است ای (مجنون )بدان
بر سرای این حسین جمله گداســــت..
📝.شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)....
🔴🔴🔴🔴🌋🌋🌋🔴🔴🔴..
✒مقتل شام ..
شدم از روز ازل حلقه به گوش دره تو
شده ازکوفه به شام بر سر نیزه سره تو
شدمعطل چقدر عمه ی سادات زینب
شدمعطل پشت دروازه ساعات زینب
بنگرشهر پر از هلهله گردیده به شام
نوبت آمدن قافله گردیده به شام
دلقکان دور و بر عمه ی ما رقصیدند
همه بر وضعیت لباس ما خندیدند
قافله آمده و وای چقدر آشفتند
شامیان خارجی ازبس که به زینب گفتند
پیش چشم عمه ها سنگ به سرها زده اند
حرف طعنه به خود زاده ی زهرا زده اند
.
📓شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)...