اشک وناله امام صادق برا امام زمان.ع..mp3
2.42M
🎆گريه امام صادق علیه السلام برای غيبت #امام_زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
#مداح.حاج آرمین غلامی
✅سدير صيرفى مى گويد:
من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق رسيديم ، ديديم آن بزرگوار بر روى خاك نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته گريه مى كرد.
✳️ آثار حزن و اندوه از چهره اش نمايان است و اشك، كاسه چشمهايش را پر كرده بود و چنين مى فرمود:
🌹سرور من، غيبت (دورى ) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ كرده و آرامشم را از دلم ربوده.
✨آقاى من غيبت تو مصيبتم را به مصيبتهاى دردناك ابدى پيوسته است.
✅گفتم :
خدا ديدگانت را نگرياند اى فرزند بهترين مخلوق !
⁉️ براى چه اين چنين گريانى و از ديده اشك مى بارى؟
چه پيش آمدى رخ داده كه اين گونه اشك مى ريزى؟
🌸حضرت آه دردناكى كشيد و فرمود:
واى بر شما، سحرگاه امروز به كتاب ((جفر)) نگاه مى كردم و آن كتابى است كه علم منايا و بلايا و آنچه تا روز قيامت واقع شده و مى شود در آن نوشته شده..
🌿درباره تولد غائب ما و غيبت و طول عمر او دقت كردم .
✨و همچنين دقت كردم در گرفتارى مؤمنان آن زمان و شك و ترديدها كه به خاطر طول غيبت او كه در دلهايشان پيدا مى شود
💥و در نتيجه بيشتر آن ها(دو سوم) از دين خارج مى شوند و ريسمان اسلام را از گردن برمى دارند....
اينها باعث گريه من شده است...
🌕یا الله یا رحمن یا رحیم،یا مقلب القلوب.ثبّت قلبی علی دینک
📚 بحارالانوار ج 51،ص219
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
🔴 به این میگن مذاکره کننده!🤞🤞
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دهه سوم محرم۱۴۰۳_کرمانشاه
✍براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد.
حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد :
از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على!
🔹اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش!
حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت :
از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم.
🔸به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك :
من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم "
سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد.
🔹دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم .
حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح !
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش...
طرماح گفت :
سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد
🔸معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند.
معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد .
طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت!
🔹سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!
اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن!
اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد!
🔸عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند.
معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ،
از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟
🔹طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان!
معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند،
گفت : نامه را بده ببينم!
🔸طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم.
معاويه گفت :
نامه را به عمرو عاص بده
طرماح گفت :
اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم.
🔹معاويه گفت :
نامه را به يزيد بده
طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش!
بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند.
🔸بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد :
على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش "
طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت.
🔹سپس خواست برود كه معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت.
معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند!
🔹عمرو عاص گفت :
بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!!
رجز حسینی.ع.mp3
4.95M
گلویی تشنه با دشنه بریدن
به سیلی معجر از سرها کشیدن
شنیدن این سخن ها را ولیکن
«شنیدن کی بُوَد مانند دیدن
#مداح.حاج آرمین غلامی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه امام حسن(ع)
#مداح.حاج آرمین غلامی
🔶جانم فدای آن بنایی که نداری
🔶قربان آن گلدستههایی که نداری
🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری
🔶بابالرضا رفتم نشستم گریه کردم
🔶با یاد بابالمجتبایی که نداری
🔶قالیچهی ارثیهی مادر بزرگم
🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری
🔶من هر شب جمعه سلامی میدهم به
🔶ششگوشهی کرببلایی که نداری
🔶ما سینهزنهایت حسن کم گفتهایم آه
🔶در مجلس دارالبکایی که نداری
🔶دردی که داری در خودت میریزی آقا
🔶حق میدهم درد آشنایی که نداری
⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
🔸دلی پر زتب و پرازغم
🔸نه طبیب ونه دعوایی
🔸چه کند غریب و بی کس
🔸که ندارد آشنایی
حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم
حسین جان بیاید برادر
چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر
مکن گریه ز مرگم ای برادر
مریز از دیدگان اشکت چه گوهر
یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن
اخ مرا باشدپرستاران بسیار
اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار
پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار
اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭
زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین
یا حسین یا حسین یا حسین
درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند
مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه
🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان
🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن
🔸سرش بریده ای بادو صد خواری
🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری
(یا بقیه الله امام زمان )
🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است
🔸خدا نکرده امام تو حسین من است
⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید
🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد
🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نوحه شام بلا۵.mp3
1.98M
(نوحه مجلس یزید)
#مداح.حاج آرمین غلامی
شامی بی حیا،گرچه هستیم اسیر
از کرامات حق،بر شماییم امیر
وا غریبا غریب۲
از شما شامیان،کینه افزون شده
زین همه ظلم و کین،دل ما خون شده
وا غریبا غریب۲
زین همه ظلم و کین،شده دل ها کباب
از چه جای همه،شده بزم شراب
وا غریبا غریب۲
داخل تشت زر،سر ببریده است
این حسین من و،نور دو دیده است
وا غریبا غریب۲
داخل تشت زر،نور عین من است
سر غرق به خون،این حسین من است
وا غریبا غریب۲
پر ز خون گشته است،لب خون خدا
بر لب او ز چه،زنی چوب جفا
وا غریبا غریب۲
#سبک_همه_جا_کربلاست
#مجلس_یزید
نوحه شام بل۳.mp3
1.95M
(نوحه مجلس یزید)
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دهه سوم محرم۱۴۰۳
وای از شام بلا
بدتر از کرب و بلا
زین همه رنج و غم،غربت شده معنا
خون شد دل جمله،طفلان بی بابا
ای وای امان از شام۲
رفته در شام خراب
وارد بزم شراب
زینب غمدیده،رنج و ستم دیده
در تشت زر دیده،یک سر ببریده
ای وای امان از شام۲
چوب در دست یزید
قامت زینب خمید
حسین گل زهرا،دم می زد از محبوب
بر لب او می زد،یزید دون با چوب
ای وای امان از شام۲
ظلم و کینه شد عیان
بر تمام کاروان
خون شد دل طفلان،با دیده ی گریان
نگاه آن ها بود،بر قاری قرآن
ای وای امان از شام۲
#سبک_با_نوای_کاروان
#مجلس_یزید
نوحه شام بل۲.mp3
1.42M
(نوحه مجلس یزید)
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دهه سوم محرم۱۴۰۳
در شهر خراب شام(خون شد دل آل الله)۲
نمک زده بر زخمم(آن دشمن ثار الله)۲
از بهر ما همه دل ها کبابه
ما را برده عدو کنج خرابه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
خون شد دل ما از این(ظلم و ستم آن ها)۲
چه ظلم و ستم ها شد(بر نور دل طاها)۲
مهمان مردم شام خرابیم
خونین دل عازم بزم شرابیم
واویلا واویلا آه و واویلا۲
رأس گل زهرا را(در تشت طلا دیدم)۲
طفلان حسین را من(در شور و نوا دیدم)۲
شام غم بدتر از کرب و بلا بود
غرق شور و شعف آن بی حیا بود
واویلا واویلا آه و واویلا۲
تابنده بود این سر(چون ماه درخشنده)۲
این صورت زهرایی(نوری به دل افکنده)۲
در تشت زر سر قاری قرآن
در دست یزید دون چوب خزران
واویلا واویلا آه و واویلا۲
در تشت طلا باشد(نور بصر زینب)۲
از این همه ظلم و کین(خون شد جگر زینب)۲
حسین زهرا می زد دم ز محبوب
یزید بی حیا زد بر لبش چوب
واویلا واویلا آه و واویلا۲
زین منظره گردیدند(طفلان همگی گریان)۲
زن های ستمدیده(در رنج و غم و حرمان)۲
چوب می زد بر لب ماه مدینه
بر سر و صورتش می زد سکینه
واویلا واویلا آه و واویلا۲
#سبک_زینب_زینب_زینب
#مجلس_یزید
نوحه شام بل۱.mp3
1.42M
(نوحه مجلس یزید)
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه سوم
بر آل فاطمه ستم فزون کرد
واویلا واویلا
چه با گلان دین یزید دون کرد
واویلا واویلا
گرچه همه غمگین و خسته بودند
واویلا واویلا
اهل حرم با دست بسته بودند
واویلا واویلا
دستان آن ها بسته با طناب است
واویلا واویلا
روان ز دیده ی همه گلاب است
واویلا واویلا
از این مصیبت هر دلی کباب است
واویلا واویلا
دخت علی در مجلس شراب است
واویلا واویلا
سجاد در شام بلا غریب است
واویلا واویلا
زینب در آن مجلس چه بی شکیب است
واویلا واویلا
در مجلس یزید دون چه غوغاست
واویلا واویلا
در تشت زر رأس حسین زهراست
واویلا واویلا
اشک از دو چشمان سکینه جاری است
واویلا واویلا
این رأس در تشت طلا سر کیست
واویلا واویلا
زینب بگوید این عزیز طاهاست
واویلا واویلا
این رأس بابایت حسین زهراست
واویلا واویلا
زند یزید بی حیا به خزران
واویلا واویلا
بر لب قاری تمام قرآن
واویلا واویلا
قاری قرآن دم زند ز محبوب
واویلا واویلا
زد بر لبش یزید بی حیا چوب
واویلا واویلا
#سبک_طفل_یتیمی_زحسین_گمشده
#مجلس_یزید
_نوحه شام بلا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه سوم
#,بیت مقدسی _کرمانشاه
حسینیه حقیقی زاده_ کرمانشاه
#شنبه۱۳مرداد👇
نوحه ااااا.mp3
2.01M