eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
633 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
958 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه امیرالمومنین.ع......،،.mp3
زمان: حجم: 1.72M
..حاج آرمین غلامی ▪️نوحه شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام امشب همه عالم ز غم ماتم سرا شد در خانه ی حیدر به پا بزم عزا شد حیدر کرار خدانگهدار زینب به همراه حسن در غم نشسته نفس پیمبر مرتضی شد دیده بسته حیدر کرار خدانگهدار آمد کنار بسترش نور دوعینش میسوزد و می‌گرید از داغ حسینش حیدر کرار خدانگهدار سوزد از این ماتم دل مظلومه زینب جانش ز غربت پدر آمده بر لب حیدر کرار خدانگهدار مظلوم عالم مرتضی گردیده خاموش امشب به دست مجتبی گشته کفن پوش حیدر کرار خدانگهدار کوفه زداغ مرتضی غرق محن شد از داغ بابایش علی گریان حسن شد حیدر کرار خدانگهدار غربت دین مصطفی را کرده احساس هنگام غسل و کفن بابایش عباس حیدر کرار خدانگهدار چون فاطمه غسل و کفن گشته شبانه سوی نجف تابوت حیدر شد روانه حیدر کرار خدانگهدار ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅ =صَــــدَقِہ جاریِہ
نوحه غزه..mp3
زمان: حجم: 2.25M
غزه_درآتش_وخون_است... ..حاج آرمین غلامی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 غزّه درآتش وخون است بدادش برسید فتنه ی خصم زبون است بدادش برسید کوچه پس کوچه وهرخانه و بیمارستان لاله فام ولاله گون است بدادش برسید زین جنایت دگر از مردو زن وکودک آن طاقت وصبر برون است بدادش برسید غزه شد کرب و بلا کرب و بلا شد غزه یاری اش یک آزمون است بدادش برسید حرمله ها چو بُریدند سرِ اصغرها را ظلم رابین چه فزون است بدادش برسید پدری پیر که از بخت بدش زنده بماند برکَفَش نعش جوان است بدادش برسید قلب مهدی هم ازاین حادثهٔ تلخ شکست وقت یاریش کنون است بدادش برسید 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 ..حاج آرمین غلامی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
نوحه غزه..mp3
زمان: حجم: 2.25M
غزه_درآتش_وخون_است... ..حاج آرمین غلامی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 غزّه درآتش وخون است بدادش برسید فتنه ی خصم زبون است بدادش برسید کوچه پس کوچه وهرخانه و بیمارستان لاله فام ولاله گون است بدادش برسید زین جنایت دگر از مردو زن وکودک آن طاقت وصبر برون است بدادش برسید غزه شد کرب و بلا کرب و بلا شد غزه یاری اش یک آزمون است بدادش برسید حرمله ها چو بُریدند سرِ اصغرها را ظلم رابین چه فزون است بدادش برسید پدری پیر که از بخت بدش زنده بماند برکَفَش نعش جوان است بدادش برسید قلب مهدی هم ازاین حادثهٔ تلخ شکست وقت یاریش کنون است بدادش برسید 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 ..حاج آرمین غلامی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 روضه_امام_حسین_علیه_السلام 🏴 🏴 ..حاج آرمین غلامی گریه های شب جمعه چه خریدن دارد نوکرت بر حرَمت شوق رسیدن دارد دل من لک زده تا کُنجِ حرم بنشیند مرغکی ناله کنان میل پریدن دارد رخ یوسف اگرم هر چه که زیباست ولی چهره نه ، نام شما دست بریدن دارد من شفا یافته ی لطفِ شما بودم وبس شکر باذکر حسین قلب تپیدن دارد همه زَوّار تو بی دل شده بر میگردند دلِ بی دل شدگان وَه چه خریدن دارد هر کجا می نگرم عکسِ حرم میبینم این رهِ خانه عشق است دویدن دارد روزِ محشر که حسین بن علی وارد شد حال و روزِ دل عشاق چه دیدن دارد ... بعد صد سال اگر از سرِقبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سرگیرم وای شب جمعه است ... امشب امرِ واجب پروردگار است ، که اولِ غروب آفتاب بیایند کربلا ، همه بیایند حرم ، ابی عبدالله را زیارت کنند ، خیلی ازمردم هم ، امشب کربلا هستند اما ، همه انبیا ، همه اولیاء ، همه ائمه ، همه ارواح پاک ، همه اونهایی که توو دنیا هستند و امشب میایند حرم ... آینه کاری می بینند ، ضریح می بینند ، کاشی کاری می بینند ، گُنبد می بینند ، گُلدسته می بینند ... ولی زیارت همه اینها با فرق میکنه ، ... خواهر که اومد ، آینه کاری نبود ، بدن هم نبود ، انبوهی از نیزه شکسته ها بود ، شمشیر بود ، چوب و سنگ بود ، ...باید وارد گودال می شد ، اینهارو کنار میزد ، ... کنار زد ... اما چی دید ؟ وای وای وای ... چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو می‌آید بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭 فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭 راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭 انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن *یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد* مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان* خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟ حسین جان عزیز دلم چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو می‌آید با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید *یه گوشه گودال مادر و دیدم😭 که رفته بود ازحال دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من از میان شلوغی گودال چیزی از جسم تو نمی‌ماند بعد ازاین غارتی که شد دیگر ازتو جز اسم تو نمی‌ماند این یکی می‌کِشد تورا برخاک قصد دارد تورا بیازارد آن یکی آمده دراین گودال ازسر عمامه تورابردارد حسین حسین... می‌زند داد بس کنید اینقدر بدنش را به خاک خون نکشید باسر نیزه و نوک خنجر این همه بر دهان اون نزنید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ ..حاج آرمین غلامی
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 روضه_امام_حسین_علیه_السلام 🏴 🏴 ..حاج آرمین غلامی کن ظلمت من به نور تبدیل حسین بردند مرا ، نمای تعجیل حسین ای کاش که پرونده ی من می‌گردید با دست کرامت تو تکمیل حسین عمری دل من به شوقت آشفت حسین چون مرگ رسید این سخن گفت حسین از آمدنت کنار خود ممنونم قلبم به قدم های تو بشکغت حسین در کوی محبتت نشستیم حسین با شوق تو چشم خویش بستیم حسین آنروز که ما را به لحد بگذارند محتاج کرامت تو هستیم حسین آن روز که می شوم فراموش حسین یک باره شوم چون شمع خاموش حسین آیا شود ای بنده نواز ای مولا آیی و بگیری ام در آغوش حسین شمشیر بود ، چوب و سنگ بود ، ...باید وارد گودال می شد ، اینهارو کنار میزد ، ... کنار زد ... اما چی دید ؟ وای وای وای ... چشم خود بستم نبینم تا چه بلایی سرتو می‌آید بالای تل ایستاده ولی چشماش و بسته دستاش و رو سرش گذاشته هی داره میگه وامحمدا ،وا علیا ،وا اماه😭 فقط هر دفه از دور چشماش و وا میکنه ببینه کارحسین تمومه یانه ولی هی میبینه نه، هنوزکه هنوزه، دورش کردن دارن شمشیر میزنن😭 راوی میگه سه ساعت ابی عبدالله تو گودال دست وپا میزد سه ساعت اینا هی میزدنش اون یکی خسته میشد میرفت یکی تازه نفس میومد، شب جمعه ست مادرش داره گریه میکنه 😭 انقدر نیزه به بدنش زدن همین جور که نفس میکشه راوی میگه ازاین لابلای این شبکه های زِره خون جاری میشد،آخه نیزه میزدن دیگه درنمیاوردن،نیزه میشکوندن *یه جاهایی داره دلم میره گفتم نفس میکشید خون میومد* مادرشم تو بستر افتاده بود ،هرنفسی میکشید این پیراهن پرخون میشد،فضه میومد اسما میومد پیراهن عوض میکرد عجب دوباره که پیراهن خونی شده خانوم جان* خوب گریه کنید،آخرین روزی که تمومه کارمون کفنمون میکنن ،همچی میزارن تو قبر' سنگ آخره لحدو میزارن یهو اونجا به خودت میای عه تموم شد؟ یعنی دیگه نمیتونم برای حسین گریه کنم؟ حسین جان عزیز دلم چشم خون بستم تا نبینم چه بلایی سرتو می‌آید با دو گوش خودم شنیدم که ناله مادر تو میاید *یه گوشه گودال مادر و دیدم😭 که رفته بود ازحال دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من داداش؛ سرتو رو بردن دیر رسیدم من از میان شلوغی گودال چیزی از جسم تو نمی‌ماند بعد ازاین غارتی که شد دیگر ازتو جز اسم تو نمی‌ماند این یکی می‌کِشد تورا برخاک قصد دارد تورا بیازارد آن یکی آمده دراین گودال ازسر عمامه تورابردارد حسین حسین... می‌زند داد بس کنید اینقدر بدنش را به خاک خون نکشید باسر نیزه و نوک خنجر این همه بر دهان اون نزنید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ ..حاج آرمین غلامی
نوحه کردی،،،،،،،.mp3
زمان: حجم: 2.75M
بسم الله الرحمن الرحیم اشعار صفر/کردی .حاج آرمین غلامی اول صفر_۱۴۰۳_کرمانشاه ای سپهسالاره گم، دسم وه دامانت برا ((گیان وه قربانت برا،گیان وه قربانت برا)) بی کسی سخته کسم،، رحمی وه طفلانت برا ((گیان وه قربانت برا ،گیان وه قربانت برا)) ای برا بی کس ،م بیمه، بیکسم کردی ارا بین وه پای زولجناحت، سر نیامه،ای برا زینبت وه،سینه وو،وه،سر کوته دن،لی عزا هر زمان اوشه فدات بوم، گیان وه قربانت برا ((گیان وه قربانت برا،گیان وه قربانت برا)) گر وه،شوق وصل گیانان، ترکم ای سر کردیه ای برا آماده خود،له تیروخنجرکردیه م وداخ خودبرا،بی بال وبی پر کردیه زینبت شاها فدای نوجوانانت برا ((گیان وه قربانت برا ،گیان وه قربانت برا)) قامتت خم که براگیان، تاببوسم حنجرد بین وصیت کردیه ،او دالگه،غم پرورد خویشکد بوده، فدایه، او، دوچاونت برا یه ترحم وه منُ طفلان نالانت برا ((گیان وه قربانت برا،گیان وه قربانت برا)) وشاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) 🔴 حداکثری ☝️
شورابالفضلی،،،،،.mp3
زمان: حجم: 1.47M
( علیه السلام ) غلامی اول صفر_۱۴۰۳_کرمانشاه شهيد علقمه واويلا واويلا عزيز فاطمه واويلا واويلا ابوفاضل مدد واويلا واويلا گل اُم البنين واويلا واويلا شده قطع اليمين ‌واويلا واويلا فتاده بر زمين ‌واويلا واويلا به روي آن جبين ‌واويلا واويلا عمود آهنين واويلا واويلا گل ام البنين واويلا واويلا علمدار حسين واويلا واويلا سپه دار حسين واويلا واويلا عزيز يار حسين واويلا واويلا امير نشأتين ‌واويلا واويلا اميد زينبين واويلا واويلا اي نازنين برادرم واويلا واويلا خفته به خون برادرم واويلا واويلا خيز ز جا و كن نظر واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا آب نمي خورد دگر واويلا واويلا سكينه گر كند نظر واويلا واويلا مَشك دريده ی تو و واويلا واويلا رنگ پريده ی مرا واويلا واويلا جامعه ی صبر مي درد واويلا واويلا زينب اگر كه بنگرد واويلا واويلا دست بريده ی تو و واويلا واويلا قد خميده ی مرا واويلا واويلا زود بود كه دشمنان واويلا واويلا زنند بر سرِ سنان واويلا واويلا رأس بريده ی تو و واويلا واويلا رأس بريده ی مرا واويلا واويلا عزيز برادرم ، واويلا واويلا امير لشگرم ، واويلا واويلا ورود به شام👆👆 حضرت رقیه کردی اربعین شام آرمین غلامی شنبه۱۷مردادماه_ مهرابی اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 👇👇 🔴 حداکثری ☝️
|⇦•مرغ اسیر هم...🤞🤞 وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی 🖤❤️💛🖤 مرغ اسیر هم وطنش فرق می‌کند هم اینکه نوع پر زدنش فرق می‌کند شیرینِ زبان تو شده لکنت زبان پدر طرز تکلم و سخنش فرق می‌کند وقتی که بی هوا به کسی ضربه می‌زند حتما کبودی بدنش فرق می‌کند خیلی مرا زدند ولی بین این همه این شمر لعنتی زدنش فرق می‌کند *گفت: بابا پاهام درد میکنه، همه دخترای عالم وقتی بابا میاد اول میرن خودشونو مرتب میکنن، موهاشونو شونه میکنن، بهترین لباسشونو میپوشن، گفت: بابا موهام سوخته...* آتش رسید و موی سرم را به باد داد عاشق همیشه سوختنش فرق می‌کند گفتم به عمه روی زمین زیر نیزه ها بابا چقدر شکل تنش فرق می‌کند وقتی تمام دشت پر از بوی او شده حتماً مساحت کفنش فرق می‌کند با تازیانه های سنان راه می‌روم حتی شبیه مادرمان راه می‌روم *گفت بابا من یه لحظه از عمه جدا نشدم، همش دامن عمه رو گرفته بودم، اما نیمه شب بود، خسته بودم، تشنه بودم، دستام بسته بود.. یه مرتبه از ناقه افتادم... تا زین العابدین فرمود: به من بگید سرِ بریده ی بابام کدوم طرفو نگاه میکنه، گفتن چرا حرکت نمیکنه این نیزه؟ فرمود: حتما یکی از خواهرام افتاده.. من نمیدونم زجر چطور سراغش رفت. همچین که سرو آوردن، گفت: بابا !مگه جدت پیغمبر نفرمود: اگه بچه زمین خورد کمکش کنید، اگه پسربچه زمین خورد کمکش کنید، بگید تو مَردی باید بلند شی اما اگه دختربچه زمین خورد برید زود بغلش کنید نازش کنید. بابا همچین که نشسته بودم.. تا رسید به من گفت: دختر! تویی که کاروانو معطل کردی؟ یه سیلی زد، رو این بوته ها غَلت میخوردم، همچین که برگردوندن نه سمت عمه رفت نه سمت رباب رفت، دیدن اومد لابلای نیزه ها، همه ی سرهای شهدایی که بالای نیزه بود تیغ و شمشیر خورده بود، فقط یه سر بود که عمود خورده بود، اومد جلو گفت: عمو عباس! چشمت روشن، نامحرم سیلی تو گوشم زد...* ↫ .. حضرت رقیه آرمین غلامی چهار شنبه۱۷مردادماه_ کرمانشاه اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه 👇👇 🔴 حداکثری ☝️
10.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزاداری امام_رضا__ع شهادت امام رضا_۱۴۰۳ کرمانشاه آرمین غلامی 🔴 حداکثری ☝️
37.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عزاداری امام_رضا__ع شهادت امام رضا_۱۴۰۳ حضرت رقیه_ کرمانشاه_میدان لشکر آرمین غلامی 🔴 حداکثری ☝️
روضه حضرت زهرا.س.محسنیه.mp3
زمان: حجم: 41.71M
بسم الله الرحمن الرحیم از همگی عزیزان دو ماه عزاداری برای سید الشهدا قبول باشه🌱 در آستانه پایان ماه صفر و شروع ایام شهادت حضرت محسن پیشنهاد میکنم صحبت های مجنون کرمانشاهی را در این باره گوش کنید تا سوالی شکی و و گمراهی به وجود نیاد _حضرت,_ محسن_ 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇