☑️ دختر بود.👈📜
☑️ شریف و با اصالت👈📜
☑️ بسیار ثروتمند 👈📜
☑️ بسیار زیبا رو، اما عفیف 👈📜
☑️ به او شاهزاده خانم میگفتند 👈📜
☑️ دارای بزرگترین تشکیلات بازرگانی و تجارتی در میان بازرگانان مهم شهر👈📜
☑️ تمام بزرگزادگان شهر و ثروتمندان خواستار ازدواج با او بودند. 👈📜
☑️شرافت و اعتبار اجتماعی بالایی داشت.👈📜
اما او سعادت، و خوشبختی را در امانت داری و صداقت، و رسیدن به حقیقت و معنویت میجست!
او جوانی که پدر و مادر خود را از دست داده، تهی دست، اما مشهور به امانت داری و صداقت بود؛ را استخدام کرد.
مدیریت یک سفر تجاری را به او سپرد و شخصی از خدمتکاران مخصوص خود را مأمور کرد تا احوالات آن جوان را زیر نظر داشته باشد. و برای او گزارش نماید.👈📜
او وقتی خوش اخلاقی و صدق و امانت و خبرهایی از آیندهی بسیار رفیعِ معنوی آن جوان را شنید، آنچنان عاشق و دلداده شد که یا با واسطه👈📜 📜 و یا خودش بی واسطه از او خواستگاری کرد.👈📜
آن جوان با عموی بزرگ خود به خواستگاری آن دختر رفت.
بعد از خواستگاری و اجرای خطبه عقد، آن جوان با عمویش بلند شد تا به خانه برگردند. اما آن دختر به آن جوان رو کرد و گفت:
به خانه می روید؟!
آری؛ خانه من، خانه توست!
و من خود کنیز تو هستم!👈📜
نزدیکان و مردم به انتخاب او خرده میگرفتند و به او طعنه میزدند که؛ نگاه کنید که دختری با این همه فضیلت با چه کسی ازدواج کرده است!
اما او آنچنان عاشق آن جوان بود که تمام ثروتش را در راه هدفی که آن جوان برگزیده بود، فدا کرد.
خدای متعال در قبال این همه عشق و محبت و فداکاریش، او را مادر زهرای مرضیه، صدیقه طاهره (سلام الله علیها) گردادند.
آری او خدیجه بود، و آنگونه بود که پیامبر براییش گریه کرد و در حق او فرمود:
خديجه! و کجاست مثل خديجه؟
خَدِيجَة! وَ أَينَ مِثْلُ خَدِيجَةَ؟! 👈📜
مجنون کرمانشاهی
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذکر طوفانی..
#معارف_حسینی #مصیبت_عطش
🩸از کودکی به جای همه «تشنگی» کشید / ای عهدهدار مردم بیدست و پا، حسین ...
{طولانی، اما خواندنی}
در برخی از نقلها آمده است:
🔹وجود مبارک سیدالشهداء علیهالسلام پنج ساله (یا در نقلی هشت ساله) بودند، که یک روز را روزه گرفتند؛ از قضا آن روز، روز بسیار گرمی بود؛ همین که آفتاب بلند شد، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دید که لبهای مبارک حسینش خشکیده و رنگ مبارکش زرد شده است.
🔸 لذا فرمود: ای نور دیدهام؛ چه شده است که چنین شدهای؟ سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: بهجهت رضای حق تعالی روزه گرفتهام. صدیقه کبری سلاماللّهعلیها فرمود: به جهت رضای حق تعالی روزه مگیر! بیا افطار کن!
🔹 در همین حال، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امیرالمؤمنین علیهالسلام وارد شدند و مطلع گردیدند که سیدالشهداء علیهالسلام روزه گرفته و از شدت گرما و حرارت عطش به ضعف و غش افتاده و سرش در دامن فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است و آن حضرت با دیدهای گریان به حسینش مینگرد.
🔸 ایشان هم به گریه در آمدند! آب و طعامی طلبیدند و امر به افطار او فرمودند. سیدالشهداء علیهالسلام خطاب به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمود: اطاعت شما واجب است ولکن این روزه را به جهت رضای حق گرفتهام، التماس دارم که مرا معاف دارید تا به اتمام برسانم.
🔹 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چون این حال را مشاهده نمود، دست به دعا برداشت و فرمود: خدایا مرا طاقت دیدن لبهای خشکیده حسین علیهالسلام نیست و نمیخواهم که او را دل شکسته ببینم، خدایا رحم نما و زود روز را به شام برسان که جگر گوشه من تشنه نباشد.
🔸 ناگاه جبرئیل نازل شد، عرض کرد: یا رسول اللّه، حق تعالی سلامت میرساند و میفرماید: دل خوش دار که هفتاد هزار فرشته را امر فرمودهایم که قرص آفتاب را زودتر به جانب مغرب بکشند تا نور دیدهات تشنه نباشد! وقتی که شما و فاطمه و علی علیهمالسلام به جهت تشنگی حسین علیهالسلام به گریه درآمدید، ملائکه هفت آسمان به گریه درآمدند و دست از عبادت کشیدند و گفتند: خدایا! ما نمیتوانیم حسین علیهالسلام را تشنه ببینیم!
🔹 هنوز سخن جبرئیل تمام نشده بود که یک دفعه آفتاب به محل غروب فرو رفت. پس فاطمه زهرا سلاماللهعلیها ظرف آبی را بر روی دست گرفته و فرمود: ای نور دیدهام، افطار کن! سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: ای مادر! هر طفلی که بار اول روزه میگیرد، هدیهای به او میدهند!
🔻 صدیقه کبری سلاماللّهعلیها فرمود: ای نور دیدهام!پخدای متعال آب و نمک دنیا را مهر من قرار داد؛ آنها را به دوستان تو بخشیدم؛
🔻 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز فرمودند: خداوند حوض کوثر را به من داده است، چون روز قیامت شود دوستان تو را از حوض کوثر سیراب میکنم و همگی را داخل بهشت میگردانم.
🔻 امیرالمومنین علیهالسلام نیز فرمودند: ایحسینم! خداوند اختیار تقسیم بهشت و جهنم را به من واگذاشته، آن را به تو بخشیدم که هر کس از دوستان خود را خواسته باشی به بهشت ببری و دشمنان خود را به جهنم؛ حال افطار کن!
🔖 سیدالشهداء علیهالسلام سر خود را پیش انداخته بود و انتظار امر خدای متعال را میکشید که ناگاه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: من هم خادم این آستانم و گهواره جنبان این بزرگوارم! من هم باید نثاری بدهم. یا رسول اللّه! ستارهای در گوشه فلک است که هر سی هزار سال یک بار طلوع میکند و من زیاده از سی هزار بار آن را دیدهام، گواه باش که هر عبادتی که در این مدت کردهام، به دوستان حسین علیهالسلام بخشیدم.
📌 اما خداوند عالم فرموده است: حسین علیهالسلام این روزه را برای رضای من گرفته است و هدیه او، بر من واجب است نه بر شما؛ از جانب من حسین علیهالسلام را سلام برسان و بگو: در حالی که روزه بر تو واجب نبود به جهت رضای من روزه گرفتهای!
📜 قسم به ذات ذوالجلالم که در روزی که خلائق بر من عرضه میشوند، این قدر دوستان و گریه کنندکان و زیارت کنندگان تو را به تو ببخشم تا که راضی شوی و گردکدورت از خاطرت محو شود؛ حال افطار کن. چون سیدالشهداء علیهالسلام ایچنین بشارتی را شنید، خوشحال شد و فرمود:«بسم اللّه الرحمن الرحیم» و سپس افطار کرد.
📚جامع النورین،سبزواری، فصل۱۱ ص۱۱۰
📚انوار الشهاده، یزدی، ص۱۴۲
📚بحر المصائب،تبریزی، ج۱ ص۲۳۶
✍ شخصیتی که زحمت ما را کشیده است
عالم از ابتدای وجودش ندیده است
دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم
خیلی حسین زحمت ما را کشیده است
منت نهاده بر سرمان، اشک، جاری است
از دل بگو «حسین»، تو را او خریده است
مارا به حالت خودمان ول نکرده است
چون بوی کربلا به مشامم رسیده است
https://eitaa.com/majnon1396
28.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محشره رقیه ..
#حاج آرمین غلامی
28.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محشره رقیه ..
#حاج آرمین غلامی
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاسیدالغریب
حاج آرمین غلامی
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهمانی هفتصد نفره جابر بن عبدالله
#داستان | #پیشنهاد
کߺانߺال | ܩَܥܼܝ̇ߺون👇
https://eitaa.com/majnon1396
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیا به آخر برسه ، این زندگی سر برسه❤️🩹:)!حاج آرمین غلامی