هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🥲|| محمدابراهیم، علیاڪبرے بود.
نمیشد جایی روضه علیاڪبر باشد و محمدابراهیم نباشد.
💚|| هرسال شب شهادت حضرت علیاڪبر بانی میشدیم.
خانهمان مجلس میگرفتیم و یا اگر جایی روضه بود نذرے میبردیم.
🥀|| شهادتش هم مثل حضرت علیاڪبر شد.
هم در جوانی به شهادت رسید و هم اربا اربا شد.
😔|| پیڪرش هیچوقت برنگشت!
نتوانسته بودند پیڪرش را از دریا پیدا ڪنند.
اما شنیدم ڪه گفتند محمدابراهیم اربا اربا شده!
🌷شـهـیـد مدافع حرم #محمدابراهیم_کاظمی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
「🕊 شهادت آروزی قلبی و دیرینهاش بود و به گفته بسیاری از نزدیکانش بیشتر اوقات و مراسمهای ویژه را در کنار قبور مطهر شهداء میگذارند.
「🌤 صبحها زودتر از سایرین به مسجد محل میرفت و در آنجا با حالتی خاشعانه و خاضعانه مشغول به خواندن نماز شب میشد و در اکثر اوقات سعی میکرد که با وضو باشد.
「💐 زمانی که محمد برای خواستگاری به منزل ما آمد، مهمترین موضوعی که روی آن تاکید ویژهای داشت، رعایت حجاب و عفاف فاطمی بود...
「🌸 و به من گفتند که اصلیترین معیار ازدواج برایشان زندگی در کنار زنی است که به حجاب پایبند بوده و الویت نخست آن باشد.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #محمد_زهرهوند
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🌹| سیر زندگی آدمها، زمانهایی دارد که میبینی عزیز زندگیات چقدر عزیزتر از قبل است.
🌼| در یک سال و نیم آخر زندگی ما هم اینطور بود. واقعا نمیتوانستم تصوری بهتر و زیباتر از این برای زندگیام بکنم.
🌺| حالا که فکر میکنم هیچ چیز زیباتر از این نبود که همسرم را اینطوری از دست بدهم با شهادت.
🌻| من خوشحال بودم که از همسرم بچه دارم. گاهی میگویم کاش بچههای بیشتری ازش داشتم.
🌸| بچههای من پدر و حتی بهتر از پدر دارند. کسی که همسرم من را به او سپرده خیلی مهربانتر از خودش است.
🌷| من ایمان دارم هوایمان را دارد. وجود بچههایم یک فرصت است. آنقدر خوشحالم که پسر دارم.
🍀| این امید دارم که دو حمید دیگر تربیت کنم. همسرم همه چیزم بود. من همه چیزم را از دست دادم.
💐| آنقدر دوستش داشتم که بقیه مرا دست میانداختند. اما او مرا به امام زمان سپرد. دیگر حرفی باقی نمیماند.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #حمیدرضا_اسداللهی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
. #عاشقانههایشهدا
.
☎️• کاش زمانی که تلفن آخرش را زد میتوانستم جواب بدهم. شاید دلیل اینکه نشد جواب بدهم این بود که به واسطه من دلش اینجا میماند و نمیتوانست دل بکند.
🌟• همه اینها نشانه است. اینکه خبر شهادتش را در سالگرد عقد به من میدهند. نشانه است یعنی من در همان تاریخ دارم زندگی جدیدی را شروع میکنم.
🥺• مادرم حتی به من گفت که کم کم لباسهای حمیدآقا را جابه جا کن. گفتم برای چی این کار را بکنم؟
گفتم: جا دارم میخواهم زندگی کنم چیزی از من کم نشده است.
🌱• هرکسی هم میآید میگویم امیدوارم انرژی و ایمانی که دارم همچنان ادامه داشته باشد.
🪴• افکار و اعتقادات همسرم خیلی زیباتر و وسیع تر از این بود که با زیرخاک رفتن تمام شود. من باید این فکرها را حفظ کنم تا بتوانم حمیدهای دیگری تربیت کنم.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #حمیدرضا_اسداللهی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🍃🌸🍃
محمد آقا با برادرم دوست بود و با هم هیئت میرفتند. خانواده او چند باری مرا دیده بودند. خیلی تمایل داشتند وصلتی صورت بگیرد. اما چون فاصله سنیمن و محمد آقا زیاد بود قبول نمیکردم، من متولد مرداد 67 و محمد آقا شهریور 56.
محمد آقا در سفری که به کربلا داشته در حرم حضرت عباس(ع) متوسل به این بزرگوار شده و از ایشان همسر مؤمن و محب اهلبیت(ع) را میخواهد.
همزمان با این موضوع برادرم یک بار دیگر این موضوع را به من گفت و خواست بیشتر فکر کنم. نمیدانم چه شد که موافقت کردم که بیاید.
از امام حسین(ع) هم خواستم هرچه خیر و صلاح است پیش روی من بگذارد.
وقتی محمد آقا به خواستگاریام آمد تازه از کربلا برگشته بود، ابتدای صحبتهایمان یک روایت برایم گفت: « نجات و رستگاری در راستگویی است.»
تا این حرف را شنیدم و اندکی دلهره را هم که داشتم برطرف شد. گفت من خواب دیدهام که خدا به من 2دختر دوقلو میبخشد و همسری خوب و مهربان دارم، ولی همه این چیزها را میگذارم و شهادت در راه خدا را انتخاب میکنم.
خوابهای محمد آقا همیشه رؤیای صادقه بود، ولی او در خواب دیده بود موقع شهادتش دخترانش بزرگ هستند.
محمد آقا در همان جلسه اول خواستگاری هر چه در دل داشت را برایم گفت.
محمد آقا شرایط مالی خوبی نداشت، طلبه بود، اما ایمان و اعتقاداتش برایم مهمتر از هر چیز دیگری بود. درباره ملاکها و معیارهایش گفت: «شاید با من زندگی راحتی نداشته باشی و من در راه امام حسین(ع) فرش زیر پایم را هم میفروشم.»
وقتی صحبتهای محمدآقا تمام شد گویا من نیمۀ گم شدهام را پیدا کردم.
🍃🌸🍃
🌷شـهـیـد مدافع حرم #محمد_پورهنگ
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
🇮🇷#شبکه_امامت_پابدانا | #نماز_جمعه
http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
【☔️】 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباسها و ظرفها.
【🧺】 همین طور که داشتم لباس میشستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار میکنی. مگه فردا امتحان نداری؟»
【😔】 دو زانو کنار حوض نشست و دستهای یخ زدهام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت:
«ازت خجالت میکشم. من نتونستم اون زندگیای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس میشسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه ...».
【😊】 حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار میکنم. همین قدر که درک میکنی و میفهمی و قدرشناس هستی برام کافیه».
🌷شـهـیـد دفاع مقدس #عبدالحمید_قاضی_میرسعید
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
🇮🇷 #شبکه_امامت_پابدانا | #نماز_جمعه
http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🎀|• نخستین عید فطر بعد از ازدواج، همسرم ماموریت بود. احساس دلتنگی میکردم. همان روز تماس گرفت و مثل همیشه، احساسم را از لرزش صدایم حس کرد. هر قدر سعی کردم عادی صحبت کنم، نشد.
🦋|• نیمه شب پیامک داد که تا چند ساعت دیگر به خانه میآیم. برای عید خودش را به خانه رساند و شیرینی آن عید برای همیشه در ذهنم ماندگار شد.
🎀|• از آنجایی که دور از خانواده زندگی میکردیم، بسیار مراعات حال مرا میکرد. در انجام کارِ خانه و نگهداری از فرزندمان کمک حالم بود.
🦋|• علیرغم اینکه خسته بود؛ اما همیشه با خوشرویی و مهربانی با من برخورد میکرد. آنقدر غرق در خوشبختی بودم که هیچ وقت نبودش را تصور نمیکردم.
🎀|• چندین مرتبه با لحن شوخی از شهادت صحبت کرد؛ اما آن زمان جدی نگرفتم. از آنجایی که میدانست من طاقت دوری اش را ندارم، به طور جدی موضوع شهادت را مطرح نمیکرد.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #صادق_شیبک
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
🇮🇷 #شبکه_امامت_پابدانا | #نماز_جمعه
http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
محمد حسین پسرعموی من بود.
ما هفتم مهر سال ۹۰ عقد کردیم
و یک سال بعد هم به خانه خودمان رفتیم ..💞..
برای انتخاب نام محمد یاسا کلی تحقیق کردیم؛ یاسا به معنی پاک و دور از گناه است ..👼🏻..
همسرم به ندرت عصبانی میشد و اگر هم به آن نقطه میرسید پس از ناراحتی و عصبانیت برای اینکه از دلم در بیاورد هرکاری از دستش بر میآمد انجام میداد و جبران میکرد ..😊..
اما وقتی عصبانی و ناراحت میشد، کمی طول میکشید تا دلش را به دست بیاوری ..❤️🩹..
همیشه در تنگناهای مالی خیالم از بابت محمدحسین راحت بود با رفتارهای مردانهاش خیلی امیدوارم میکرد.
به او ایمان داشتم که مشکل را حل میکند و تا جایی که ممکن بود نمیگذاشت شرایط سخت شود ..😇..
🌷شـهـیـد مدافع حرم #سید_محمدحسین_میردوستی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
🇮🇷 #شبکه_امامت_پابدانا | #نماز_جمعه
http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
|🌹🍃| من در سن بیست و یک سالگی با محمدحسین ازدواج کردم. این برای من مهم بود که با آدمی زندگی کنم که معیارهایم همخوانی داشته باشد و لذا محمدحسین جزو کسانی بود که همه جوره با معیارهای من همخوانی داشت.
|🌸🍃| محمدحسین دو مرتبه به خواستگاری من آمد که بار اول، به دلیل این که برخی از شرایط من مثل اشتغال را قبول نکرد، نتوانستیم به توافق برسیم. اما بار دوم این موضوع را قبول کرد و ازدواج کردیم.
|🌹🍃| بعد از مراسم عروسی بلافاصله به مشهد رفتیم اما بعد از این که از مشهد برگشتیم، محمدحسین حدود 12 الی 13 روز به ماموریت رفت.
|🌸🍃| در آن ابتدای زندگی از وضعیت مالی چندان خوبی برخوردار نبودیم و تمام وامهایی که بابت مراسم ازدواج گرفته بود، از حقوقش کسر میشد.
|🌹🍃| محمد حسین در سپاه مشغول به کار بود و برخلاف آن چیزی که در تصور برخی وجود دارد، حقوق چندان زیادی دریافت نمیکرد.
|🌸🍃| بیشتر حقوق محمد حسین خرج اقساط وام میشد و لذا مجبور بود در برخی موارد برای گذراندن زندگی با ماشین پدرش کار کند.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #محمدحسین_مرادی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
🌱 http://eitaa.com/najm_aldini_ir
هدایت شده از شبکه امامت پابدانا | 🇮🇷
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
🕊| من هیچ وقت فکر نمیکردم که روزی در سن جوانی همسر شهید شوم، اما همیشه ترس از دست دادن محمدحسین را داشتم.
🥰| زیرا به حدی او خوب، دوست داشتنی و ایدهآل بود که همیشه فکر میکردم که زود از دستش میدهم.
😇| محمدحسین نه فقط برای من، بلکه برای همگی انسان خوبی بود؛ او در میان خواهران و برادرانش هم شاخص بود و رفتارش با پدر و مادرش فرق داشت. او سعی میکرد در ارتباط با همه، جزو بهترین افراد باشد و به همه خوبی کند.
📚| محمدحسین با توجه به این که دوران دانشجویی مشغول به کار بود، تمام تلاش خود را برای تحصیل و درسش هم انجام میداد.
📿| محمدحسین به شدت نماز اول وقت حساس بود طوری اگر هنگام اذان در خیابان بودیم، اولین مسجد برای اقامه نماز میایستاد.
🌸| او علاقه زیادی به حضرت زهرا(س) داشت چرا که ایشان اولین شهید راه دفاع از حریم ولایت بود.
🌷شـهـیـد مدافع حرم #محمدحسین_مرادی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌>
🌱 http://eitaa.com/najm_aldini_ir