ولی یادش بخیر عیدفطر چقدر خوب بود :)))))
به بابام گفتم میشه دوستامم بیارم نماز عید حضرت آقا و براشون کارت بگیرید بریم صف سوم چهارم بابام گفت باشه فقط کدملی هاشونو بگیر بفرس منم رفتم زنگ زدم به بچها کدملی هارو گرفتم ؛ فکر کردم با خودم امسال امتحان نهایی داریم پس گفتم مدیر مدرسه مونو باید حتما ببرم آخر سال نیازم میشه😂😔 رفتم کدملی ایشون هم گرفتم فرستادم خلاصه ۷ نفرو اسم دادم . بعد دو روز کارت های نماز عید فطر رسید رفتم پخش کردم بین بچها همه خوشحال بودن ؛ الحمدالله که باعث لبخند بچها شدم ؛ همه منتظر روز نماز بودن قرار شد ۲ شب راه بیوفتیم با بچها ؛ بابام یه کارت دیدار مسئولین نظام داشت داد به من گفت بعد نماز عید فطر خودت برو منم گرفتم :))) شب شد راه افتادیم تو راه یه سر مرقد امام رفتیم زیارت کردیم و انقدری که ترافیک بود ساعت ۷:۳۰ رسیدیم داخل مصلی ؛ نیم ساعت مونده بود تا آقا نماز بخونن سریع رفتیم کارتو نشون دادیم رفتیم تو داخل ؛ یه کارت اضافی داشتم دم در دادم به یه طلبه که اونم بره تو خیلی خوشحال شد رفتیم تو دیدیم همه بودن از سردار حاجی زاده گرفته تا نوه های حضرت آقا .
نشستیم صف پنجم آقا نماز شروع کردن و همه بهشون اقتدا کردیم ؛ حس خوبی داشتیم آخه ایندفعه با رفقااا خیلی چسبید. آقا نمازو تموم کردن رفتن شروع کردن خطبه نماز رو خوندن ؛ ولی خیلی کم حرف زدن وقتی تموم شد یکی از بچها رفت بغل سردار حاجی زاده :/ یکیو دیدم داشت سربازی خودشو پیش سردار سلامی اوکی میکرد تا بتونه بیشتر کسری بگیره🗿
یکی رفت پیش رییس‌جمهور از گرونی گف
و در آخر تموم شد سوار ماشین شدیمو
بچها منو گذاشتن دم بیت رهبری من رفتم دیدار مسئولین نظام بعد خودم با رفیق بابام برگشتم خانه و تمامممم
خلاصه خییییلی خوش گذشتتت :)
۱۴۰۳/۰۱/۲۲
#دلنوشته
