eitaa logo
- مجنون‌ِ لیلی 🇵🇸 -
985 دنبال‌کننده
930 عکس
504 ویدیو
20 فایل
. یه طلبه دهه هشتادیِ متعلق به سال ۵۷" پریشانِ نجف🍇 . {مرید‌حضرت‌صدو‌هجده💚} . . میشنوم" https://daigo.ir/secret/7141800654
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فکر کنید تو راهپیمایی یهو یه عده‌ای با این تیپ شروع کردن جلوی سردار سلامی شعار دادن که زن، زندگی.... یهو همه جمعیت برگشت که نکنه اغتشاش‌گر هستند و محافظ ها اومدند که واکنش نشون بدن که داد زدند زن زندگی شهادت فدایی ولایت همه لبخند زنان و ای ول گویان شروع کردند به تشویق و سردار ازش تشکر کرد 🔻می‌گفت مادرم در خونه را روم قفل کرده بود که نرو اما با هر زوری بود باز کردم و دست دخترم را گرفتم و از صبح زود رفتم همه دوستام را جمع کردم و آوردم اینجا. صداش دائم می‌گرفت از بس فریاد زده بود اما تند و تند آب می‌خورد و می‌گفت نگران نباشید الان درستش میکنم لشکر زنان خاموش نباشید تا من رفرش بشم 😅 🔻 یک تنه کل جمعیت اونجا را رهبری میکرد. طوری که مردها انگشت به دهن از شعارهای ارزشی و زیبایی که میدادند مونده بودند. یعنی آنقدر به وجد آمدم که رفتم جلو و گفتم به قول خودت دمت گرم، زن یعنی این. گفت من جونم را هم برای آقا میدم. من همون دختر کم حجاب حاج قاسم هستم. باید از روی نعشم رد بشن و بخوان این مدل آزادی را برام رقم بزنند. اشکهام ناخودآگاه ریخت و گفتم مطمئن باش تو جزو همون دسته ای هستی که آقا ویژه برات دعا کرده و می‌کنه. اومد بوسم کرد و گفت تا جون دارم کنارتم و نمی‌زارم چادر از سرت جا به جا کنند. یعنی آنقدر حالم را خوب کرد که نگم براتون | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
ذکر گفتن فقط ذکر گفتن نریمان پناهی..(:
هیچ خوابی خواب دیشب نمی‌شه .
تمام زندگیمو خواب دیدم از فشار خستگی بود .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اما دهه هشتادیا... دهه هشتادیا انقلاب رو به نتیجه میرسونن...
ظبط اسنپ : عشق نه درمونه و نه بیماریه .. درد بی درمونه که بدجوری دوسش داریه .. هیجان ترس و از دست دادن و تنهاییه لذت مرگ و به جون خریدنه هر ثانیه ..
هدایت شده از حُبِ‌پِلآکِ1357
‌‌في عينيك أسافر"
سرگردانم در چشمانت.
هدایت شده از ‌ ‹ وصلھ‌ۍ‌ناجور ›
أسافر میدونید چه فعلیه؟ به باب رفته باب مفاعله ... صیغه ۱۳ ؛ باب مفاعله هم یکی از معانیش تکثیره تکثیر هم یعنی زیادَت . یعنی انقدر زیاد توی چشمات سِیر کردم که سرگردون شدم :) ... همینقدر کلام ِ عرب قشنگه ... به جای اینکه از یک کلمه معمولی استفاده کنه اینجوری توصیف میکنه که به عمق ِ سرگردونی ِ عاشق اشاره کنه ! اصلا اسم اینو باید گذاشت سیر و سلوک به قول سجاد افشاریان باید برا چشماش و ان یکاد بخونی و یقولون انه لمجنون :)
یاد این شعر افتادم : چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه! من میبینمش :)
-درد ِسرت‌ هستم‌ ولی‌ از خود‌ نَرانم . . . 💔
ادبیات شیرین ترین درس دنیا ولی تف در زبان انشالله انشالله
حقیقتا ناراحتم ' حقیقتا .