eitaa logo
نوڪࢪحســینیم
1.2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
22 فایل
『بسم‌اللھ‌ِ الذی‌خَلقَ‌الحُسَیۡن؏ :)!』 مولـودِ ۱۵-۶-۱۴۰۱ - خوشبخت ماییم ز کل ِجهان ك نوکر حسینیم:)! +محلِ‌اجتماعِ‌عاشقای‌امام‌حسین❤️‍🩹! کپی؟ التماس‌دعای‌فرج! اگه حرفی بود:) @HHanaanehh «ناشناسمون» @harfnashenass
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ مشهدی ها 🟢 ثبت نام دورهمی مشهد سوم دیماه شروع شد بزن روی لینک. فقط اگر همراه دارین تعداد دقیق و قطعی که تشریف میارین رو بزنین👇 www.roohbakhshac.ir/club/seminar
٠٠:٠٠
ظهور امام زمانمونو آرزو میکنیم:))
🍀حکایت انار روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. علی علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟ گفت: من از شما چیزی نمی خواهم. حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم. فاطمه علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است. حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود؟ آنها گفتند: یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟ گفت: ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است 📚ریاحین الشریعة، ج 1، ص142
هـر‌وقـت‌دلـتـون‌برای‌ امام‌زمان‌تنگ‌شد... به‌صفحات‌قرآن‌‌نگاه‌کنید...🌱✨ -آیَتْ‌اللّهْ‌بِهْجَتْ
رزق امروز امیر المومنین علیه السلام فرمودند : چون روایتی را شنیدید، آن را بفهمید و "عمل" کنید؛ نه اینکه بشنوید و نقل کنید، زیرا راویان علم فراوان، و عمل کنندگان آن اندکند. نهج البلاغه حکمت ۹۸
رفقا هروقت از درس خوندن خسته شدین به این عکسا نگاه کنید توی جبهه ، هم جنگیدن . . هم درس خوندن . . هم امتحان نهایی دادن . . هم کنکور دادن ! میدونستید خیلی از رزمنده‌ها توی جبهه‌ها کنکور دادن و قبول شدن ولی شهید شدن!:))
دوقشر از مردم همیشه بدبخت هستند!!! یکی آنهایی که حرف هیچکس را گوش نمی دهند. خود رای ها...⛔️ ودیگری آنها که به حرف همه گوش میدهند. دهن بین ها...⛔️
سرکلاس بحث درباره تاریخ ایران و مشاهیر شد. یکی از بچه‌های ۱۲ریاضی شروع کرد با من جدل کردن که آخوندا با فرهنگ و تمدن ایران دشمنن و همش فیلم مختار رو میسازن.. ضمن اینکه بهشون ثابت کردم درباره مشاهیر ایران هم سریال و فیلم ساختن مث سریال ابن سینا و.. انیمیشن‌های زیادی درباره شاهنامه و.. ساخته شده.. در آخر این عکس از حضور رهبر انقلاب در تخت جمشید و این جمله👇 تقدیم شما آیت الله خامنه‌ای: «هویت ایرانی، ، گذشته‌ی ایرانی، تاریخ ایرانی، اینها همه‌اش چیزهای باارزشی است.» ۹۷/۸/۲۴