-خـۅآستمبھتیـٰآدآۅر؎ڪُنم
ادآمھبدھتۅبھاندازھڪـٰآفۍخـۅبهَستۍ...!:)
#باقدرتادامهبده
چقدر زود واقعه ی شاهچراغ رو یادمون رفت... :)
چه جان ها که رفتند و در یاد نماندند :)
یادشون تا ابد زنده...
#شاهچراغ_خونین
#شاهچراغ
*خواب بودم نیمه شب در بسترم*
سایه ای افتاد ناگه بر سرم
*خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود*
سر بلند کردم که عزرائیل بود
*رنگ از رخسار گلگونم پرید*
آب پیشانی به دامانم چکید
*دست و پایم سست، تن خیس از عرق*
خِس خسی در سینه، جانم بی رمق
*التماسش کردم و گفتم : امان*
گفت : امر است از خدای آسمان
*زندگانی بر سرت پایان گرفت*
از تو باید این دقیقه جان گرفت
*گفتمش : مال و منالم مال تو*
تا رها یابم من از چنگال تو
*گفت : نه هنگامه ی هجران توست*
آنچه داری سهم فرزندان توست
*سالها از عمر خود دادی هدر*
از گناهان کاش میکردی حذر
*آن همه فرصت چه کردی تا کنون*
حال فرصت از کفَت آمد برون
*کن وداع با خانمان و زندگی*
رَو به عُقبی با چنین شرمندگی
*گفتم أشهد ، جان من تسلیم شد.*
روح من دست ملَک تقدیم شد
*سخت جانم را برون آورد مَلَک*
نالهام افتاد در گوش فلک
*لاشه ای دیدم زمن در بستر است*
چشمهایش بسته و گوشش کر است
*صبح شد دیدم عیال و خانمان*
آمدند بر بسترم گریه کنان
*دخترم می زد به صورت : کای پدر*
زود بستی از میان بار سفر
*آن طرف تر خواهرم خون میگریست*
داد می زد این مصیبت چیست؟ چیست؟
*یک نفر آمد لباسم را درید.*
آن دگر گفتا که تابوت آورید
*غسل میّت دادنم خویشان من*
در کفن پیچیده کردند جان من
*سوی قبرستان روان کردند مرا*
اهل منزل صد فغان کردند مرا
*زین پس از آنان سرایم دور بود.*
بعد از اینها منزل من گور بود
*بردَنم در قبر نهادند در لحد*
قبر شد منزلگه من تا ابد
*خاک را بسیار بر من ریختند.*
خود دعایی کرده و بگریختند
*آن زمان من بودم و تنگی گور*
ظلمتی گسترده بی یک ذره نور
*ناگهان آمد صدای گفتگو*
دو مَلَک ، با گرز دیدم روبرو
*گفت برخیز ای فلان ابن فلان*
لحظهی پرسش رسیده ست این زمان
*اولین پرسش : بگو ربّ تو کیست؟*
دومین پرسش : بگو دین تو چیست؟
*سومین پرسش : که بود پیغمبرت؟*
کو نماز و روزه ، حجّ اکبرت؟
*مانده بودم در جواب آن دو من*
مهر خاموشی مرا بُد بر دهن
*رَبّ؟ نمیشناسم نکردم طاعتش*
دین؟ نکردم پیروی یک ساعتش
*بی جوابم چون بدیدند آن زمان*
برسرم کوبید با گرزی گران
*آنچنان گرزی که آتش در گرفت*
شعله هایش گور من را بر گرفت
*وامصیبت این چه حال است ای خدا*
ناگهان آمد به گوشم این ندا
*بنده ی من : حُبّ دنیا داشتی*
عمر جاویدان به خود پنداشتی
*حُبّ عیش و نوش و ثروت بود تورا*
پیروی از نفس و شهوت بود تورا
*بر نماز خویش کاهل میشدی*
روزه میآمد تو غافل میشدی
*دست یاری با شیاطین داشتی*
بی خیالی از برِ دین داشتی
*غافل از یاد خدا بودی کنون*
از عذاب سخت کی آیی برون
*در غل و زنجیر کردند پای من*
پس نشان دادند به من مأوای من
*یک در از دوزخ برایم باز شد.*
ناله و درد و فغان آغاز شد.
*ضجّهها کردم خدایا الأمان*
شعله ای برخاست بند آمد زبان
*آه ، دیدم ناله ام بی حاصل است*
دیدم آنجا منزل این جاهل است
*آرزو کردم که : ای کاش این زمان*
بر بگردم ساعتی را در جهان
*تا تن از دوزخ دمی راحت کنم*
بی نهایت سجده و طاعت کنم
*آرزویم بود این ، اما چه سود*
راه برگشتی برای من نبود.
●•●💛●•●
گفتـــم خدآیا :
ازبیناون ھمهگناهے💔ڪہ ڪـردم...
ڪدومـومیبخشـے...
🔗اناللهیغفرالذنوبجمیعا
#همشـو ...
توفقطبیـــا ...!
منهمشومیبخشـمفدایسـرت:)🌿
از همــه نــاشــڪــرے هایــم خــجــالــت ڪــشــیــدمــ!😔
وقــتیــ پــســربــچــه فــلــجــے را دیــدم ڪــه مــیــگــفــتــ:
خــداےااز تــو مــمــنــونــم ڪــه مــرا در مــقــامــے آفــریــدے ڪــه هرڪــس مــرا مــیــبــیــنــد،
تــوراشــڪــر مــیــڪــنــد❤🙂
اگِہهَمیـڹجُمعِہ،
جُمعِہظُھـوࢪبـود؛
چِہڪآࢪبـٰایدبڪُنیم...؟!
چِقـدࢪآمـادھا؎...؟!
چِقـدࢪحِسـابوڪِتابتࢪودُࢪسٺڪَࢪد؎...؟!
چِقـدࢪحَقالنـآسگَـࢪدنِتهسـت...؟!
چِقـدࢪتـوبِہڪَࢪد؎...؟!
دَࢪیِہسࢪ؎ࢪِوآیـاٺاومَـدھ
ڪِہبَعدازظُھـوࢪدیگِہتـوبِہپَذیࢪفتِہنمیشِہ...!!!🖐🏻
-استادرائفيپوࢪ🌿-
اَݪلّهُـمَعَجـِّݪاݪِۅلیـِّڪالفـَرَج🕊
دلمبیقراردیدنِگنبدطلایِ توست
هرڪسڪہآمدهحرم،مبتلایِتوست :)!
#دلتنگی
#امـام_ࢪضا
گناه،ممڪناستتوفیقِ
عملۍرا،ازمابگـیرد
ڪهعمرۍبراۍِرسیدن
بهآندسـٺوپازدیـم:)
#تلنگرانه
ازفراقـتچشـمهایـم
غرقبـارانمیشـود!
عاشـقهجـرانڪشیده
زودگریـانمیشـود:)
#منتظرانه
حتیبرایرفعدلتنگےهم
چشمدوختنبهگنبدتکافیست
امابدانکہدیدنروۍماهت
عالمدیگریمیخواهد:)
#کربلا
🌹ســــــلام
🌸صبحتون به زیبـایی گَـل
🌹قـلبتون به زلالی آب
🌸وکارهای روزمرهتون روان و جاری
🌹چـون جویبار
🌸یک دنیـا خوشبختی بـرای
🌹تک تک شما عزیزان آرزومندم
🌸صبح زیبای چهارشنبه تون بخیر
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
📚داستان کوتاه
🔸 گرگی با مادر خود از راهی میگذشتند، بزی در بالای صخرۂ تیزی ایستاده بود و بر سر گرگ آب دهان میانداخت. گرگ مادر اهمیتی نداد و ردّ شد.
🔸 فرزند گرگ ناراحت شد و گفت: مادر! برای من سنگین است که بزی برای ما آب دهان بیندازد و تو سکوت کنی.
🔸 گرگ مادر گفت: فرزندم، نیک نگاه کن ببین کجا ایستاده و آب دهان میاندازد، اگر او نمیترسید این کار را از روی صخرۂ تیزی نمیکرد، چون مطمئن است من نمیتوانم آنجا بایستم و او را بگیرم. پس به دل نگیر، که بز نیست بر ما آب دهان میاندازد، جایی که ایستاده است را ببین که بر ما تف میکند.
👈 گاهی ما را احترام میکنند گمان نکنیم که محترم هستیم و این احترام قلبی و بخاطر شایستگی ماست، چه بسا این احترام یا بخاطر نیازی است که بر ما دارند یا بخاطر ترسی است که از شرّ ما بر خود میبینند. مانند: سکوت و احترام عروسی در برابر بدخلقیهای مادرشوهری بداخلاق، و یا سکوت و احترام کارگری در برابر کارفرمایی ظالم!!!
🌹 حضرت محمد (ص) فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که برای درامان ماندن از شرّ او، تکریم و احترامش کنند.
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
عبدالكريم كفاش ؛ پيرمرد كفاشي بود كه وجود نازنين بقيه الله هر هفته به مغازه او مي آمدند
روزي از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه مي كني ؟ عرضه داشت : آقا قطعا دق مي كنم .
آقا فرمودند : اگر غير از اين بود نمي آمدم
مرحوم سید عبدالکریم کفّاش اجاره نشین بود. روزی صاحب خانه ایشان را جواب کرد.
وی بلافاصله اسباب و اثاثیه خود را از منزل بیرون آورده و در کنار کوچه ای گذارده بود و از این بابت بسیار نگران به نظر می رسید.
در همان حال خدمت امام زمان – ارواحنا فداه – مشرّف می شوند. مرحوم آقا سید عبدالکریم می گوید: حضرت به من فرمودند: صابر باش.
عرض کردم: چَشم! اما مصیبت اجاره نشینی مصیبتی است که شما خانواده گرفتار آن نشده اید. آقا [لبخندي زدند و] فرمودند: برای تو منزل فراهم می شود. چیزی نگذشت که برخی از اهل خیر برای او منزلی خریدند و خیال ایشان از این جهت آسوده گردید.
منبع:کتاب روزنه هایی از عالم غیب
نویسنده:آیت اللَّه سید محسن خرازی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
امام رضا عليه السلام :
اَنَّ رَجُلاً اَتَى سَيِّدَنا رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فَقالَ يا رَسولَ اللّه ِ عَلِّمْنى خُلُقايَجْمَعُ لى خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ فَقالَ صلي الله عليه و آله لا تَكْذِبْ؛
امام رضا عليه السلام :
مردى نزد سرور ما رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خيردنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.
فقه الرضا عليه السلام ، ص 354
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
دعاهای بسیار زیبای رهبری
◇ پروردگارا مارا از جهنمی که خودمان برای خودمان برمیافروزیم نجات بده
اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_الخامنه_ای
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
کشف تک تیرانداز در لحظه خروج گلوله از سلاح توسط پهپاد ایران / قابلیت عجیبی که در مهاباد تست شد
ایران از ظرفیت آشوب ها برای تست چند قابلیت که در جنگ شهری به شدت مورد نیاز است استفاده کرده است. دوربین های حرارتی ایران به شیوه ای در این آشوب ها عمل کرده که شلیک کننده ی گلوله را به محض خروج گلوله از دهانه ی سلاح شناسایی کرده است...
خداهمیشه، باحق است..
الحمدلله کماهواهله
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
🌸آیت الله ناصری در مورد شهید حمید قبادی نیا فرمودند:
🍃«کمترین مقام ایشان در بهشت اینست که ایشان مستجاب الدعوه است»
توسل به این شهید را از دست ندهید.
صلوات برای شادی روح شهدا
تـٰامَسیرَمبِہدرِخـٰانِہاَتاُفتـٰادحُسِین
خـٰانِہآبـٰادشُدَم،خـٰانِہاَتآبـٰادحُسِین''!