رفتۍواینشھربۍتوخـالۍشد؛
نمۍشودمعجـزھاۍرخدهدوبرگردۍ . . .😔❤️!
🌹ســــــلام
🌸صبحتون به زیبـایی گَـل
🌹قـلبتون به زلالی آب
🌸وکارهای روزمرهتون روان و جاری
🌹چـون جویبار
🌸یک دنیـا خوشبختی بـرای
🌹تک تک شما عزیزان آرزومندم
🌸صبح زیبای چهارشنبه تون بخیر
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
📚داستان کوتاه
🔸 گرگی با مادر خود از راهی میگذشتند، بزی در بالای صخرۂ تیزی ایستاده بود و بر سر گرگ آب دهان میانداخت. گرگ مادر اهمیتی نداد و ردّ شد.
🔸 فرزند گرگ ناراحت شد و گفت: مادر! برای من سنگین است که بزی برای ما آب دهان بیندازد و تو سکوت کنی.
🔸 گرگ مادر گفت: فرزندم، نیک نگاه کن ببین کجا ایستاده و آب دهان میاندازد، اگر او نمیترسید این کار را از روی صخرۂ تیزی نمیکرد، چون مطمئن است من نمیتوانم آنجا بایستم و او را بگیرم. پس به دل نگیر، که بز نیست بر ما آب دهان میاندازد، جایی که ایستاده است را ببین که بر ما تف میکند.
👈 گاهی ما را احترام میکنند گمان نکنیم که محترم هستیم و این احترام قلبی و بخاطر شایستگی ماست، چه بسا این احترام یا بخاطر نیازی است که بر ما دارند یا بخاطر ترسی است که از شرّ ما بر خود میبینند. مانند: سکوت و احترام عروسی در برابر بدخلقیهای مادرشوهری بداخلاق، و یا سکوت و احترام کارگری در برابر کارفرمایی ظالم!!!
🌹 حضرت محمد (ص) فرمودند: مبغوضترین بنده نزد خداوند کسی است که برای درامان ماندن از شرّ او، تکریم و احترامش کنند.
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
عبدالكريم كفاش ؛ پيرمرد كفاشي بود كه وجود نازنين بقيه الله هر هفته به مغازه او مي آمدند
روزي از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه مي كني ؟ عرضه داشت : آقا قطعا دق مي كنم .
آقا فرمودند : اگر غير از اين بود نمي آمدم
مرحوم سید عبدالکریم کفّاش اجاره نشین بود. روزی صاحب خانه ایشان را جواب کرد.
وی بلافاصله اسباب و اثاثیه خود را از منزل بیرون آورده و در کنار کوچه ای گذارده بود و از این بابت بسیار نگران به نظر می رسید.
در همان حال خدمت امام زمان – ارواحنا فداه – مشرّف می شوند. مرحوم آقا سید عبدالکریم می گوید: حضرت به من فرمودند: صابر باش.
عرض کردم: چَشم! اما مصیبت اجاره نشینی مصیبتی است که شما خانواده گرفتار آن نشده اید. آقا [لبخندي زدند و] فرمودند: برای تو منزل فراهم می شود. چیزی نگذشت که برخی از اهل خیر برای او منزلی خریدند و خیال ایشان از این جهت آسوده گردید.
منبع:کتاب روزنه هایی از عالم غیب
نویسنده:آیت اللَّه سید محسن خرازی
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
امام رضا عليه السلام :
اَنَّ رَجُلاً اَتَى سَيِّدَنا رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله فَقالَ يا رَسولَ اللّه ِ عَلِّمْنى خُلُقايَجْمَعُ لى خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ فَقالَ صلي الله عليه و آله لا تَكْذِبْ؛
امام رضا عليه السلام :
مردى نزد سرور ما رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و عرض كرد: به من اخلاقى بياموزيد كه خيردنيا و آخرت در آن جمع باشد، حضرت فرمودند: دروغ نگو.
فقه الرضا عليه السلام ، ص 354
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
دعاهای بسیار زیبای رهبری
◇ پروردگارا مارا از جهنمی که خودمان برای خودمان برمیافروزیم نجات بده
اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_الخامنه_ای
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
کشف تک تیرانداز در لحظه خروج گلوله از سلاح توسط پهپاد ایران / قابلیت عجیبی که در مهاباد تست شد
ایران از ظرفیت آشوب ها برای تست چند قابلیت که در جنگ شهری به شدت مورد نیاز است استفاده کرده است. دوربین های حرارتی ایران به شیوه ای در این آشوب ها عمل کرده که شلیک کننده ی گلوله را به محض خروج گلوله از دهانه ی سلاح شناسایی کرده است...
خداهمیشه، باحق است..
الحمدلله کماهواهله
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
🌸آیت الله ناصری در مورد شهید حمید قبادی نیا فرمودند:
🍃«کمترین مقام ایشان در بهشت اینست که ایشان مستجاب الدعوه است»
توسل به این شهید را از دست ندهید.
صلوات برای شادی روح شهدا
تـٰامَسیرَمبِہدرِخـٰانِہاَتاُفتـٰادحُسِین
خـٰانِہآبـٰادشُدَم،خـٰانِہاَتآبـٰادحُسِین''!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستامخالیهدستاموبگیرآقا
محتاجتوامیانعمالامیرآقا
#یااباعبداللهالحسین
میشودبیاییـد ؟
بهخُـداکهبیاییدخوندررگ
نـرگسهامیدود،چمنهاطراوٺ
بیشترۍخواهندداشتوجمڪران
بهحتممنورترخواهدبود:)
#منتظرانه
📚حکایتهای پندآموز
🔴درویش و کریم خان
🏷درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟ درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟ کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟ درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد ! روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت :《 نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست .》
📚 مجموعه شهر حکایات
https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3