⁨🔥بر مامون زنازاده و پدرش لعنتتتتتت

🐒 تولد مأمون لعنت الله علیه به واسطه بازی شطرنج🐒 ✅حکایت شده که مأمون (پس از کشتن امین برادر خود) با زبیده مادر وی ملاقات کرد در این بین متوجه شد که زبیده دو لبش حرکت می کند و زیر زبانی سخنانی می گوید ولی نمی فهمید چه می گوید. مأمون به زبیده گفت: ای مادر! مرا نفرین می کنی چون پسرت را کشتم و حکومتش را گرفتم ؟! زبیده گفت: نه سوگند به خدا ای امیرالمومنین. مامون گفت پس اگر آن را نگفتی چه گفتی ؟! زبیده گفت امیرالمومنین مرا معاف دارد ولی مامون همچنان اصرار ورزید تا بداند زبیده چه می گوید، تا این که زبیده چنین گفت: گفتم خداوند لجاجت و اصرار دو طرفه را زشت گرداند. مامون گفت برای چه ؟! قضیه آن چیست ؟! 👈زبیده گفت: برای اینکه روزی با پدرت امیرالمومنین هارون الرشید شطرنج بازی می کردیم، به شرط آن که هر کس ببرد، آنچه از فرد بازنده خواست عملی کند. در این بازی پدرت بر من پیروز گردید و مرا امر کرد که عریان شوم و در اطراف قصر و تمام دهلیزها و دالان های قصر به صورت لخت  بچرخم. پس من از او خواستم درگذرد و منصرف شود و برای او اموال و دارایی هایی که شمارشی نداشت بذل و بخشش کردم تا منصرف شود پس دست از سر من برنداشت و من لخت و عریان کل قصر را گشتم در حالی که نسبت به هارون کینه به دل گرفتم. پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم و پیروز شدم و به وی امر کردم باید در آشپزخانه قصر با قبیح ترین و زشت ترین کنیزان عمل زناشویی را انجام بدهی! و پدرت از من عذر خواست و هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که خراج یک سال مصر و عراق را به من می دهد، ولی من قبول نکردم و گفتم سوگند به خدا باید با آن کنیز نزدیکی کنی و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه. و خوب گشتم و کنیزی بدشکل تر و نجس تر از مادر تو مراجل را پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، آن عمل را انجام بدهی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفه تو منعقد شد؛ پس من خودم باعث کشتن پسرم امین و گرفتن پادشاهی اش شدم. پس مامون روی برگرداند در حالی که میگفت خداوند آدم لجوج را لعنت کند و بکشد. 📚 حیات الحیوان ٫ جلد 1 ٫ صفحه 115 #شادی قلب نازنین امام رضا جان ، بر هارون و مامون لعنتتتت

چشم و آبرویی مرا دیوانه کرد..... خداموگم کردم بین گیسوی حسین... 🌪چه مستانه👌(حتما گوش کنید) #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

خواب هرشبم...

چشم و دل.. هردو به رخسارِ تو آشفته و مست!....

چشم ابرویی مرا دیوانه کرد

داشت زاهد به سرم ز خوف محشر میگفت؛ خنده ای بران زدم و گفتم"" بهشتم حیدر است .""... 🎤توکلیان 🌪چهههه مستانه👌(حتما گوش کنید.. #برعمر لعنتتت🔥 #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

❤️مولا امیرالمومنین علیه السلام: "گذشت" تاج مکارم اخلاق است...... 📚غررالحکم #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

استوری❤️ درمیزنم که سائل این خانه ام کنی.... #برعمر لعنتتت🔥 #شب جمعست گرهوایت نکنم میمیرم... ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

#فضیلت مولا ❤️امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: 🍃من یعسوب مومنان هستم.... 📚کتاب سلیم بن فیس الهلالی ،ص۲۵۶،حدیث۱۷ #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

❤️ ⁨⁨شاهنشاه

#شعر استخوانم‌ همگی‌ شانه‌ شود بعد از مرگ بس‌ که‌ در آرزوی‌ زلف‌ِ پریشانِ توام...