eitaa logo
مکروبه !
2.1هزار دنبال‌کننده
274 عکس
24 ویدیو
1 فایل
میان لشکری از گرگ‌های درنده؛ مظلومِ مقتدریم! جان می‌دهیم اما خاک هرگز!" #زهرا_سادات #ابناء‌الحیدر آرامش: @Rakiz_1 _انتشار مطالب آزاد🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
من هنوز نمی‌تونم شهادت حاج احمد رو باور کنم. انگار یه گوشه از قلبم به تپش قلب حاج احمد توی یه گوشه از این خاک ایمان داره اون روز از نظر من، اون روزیِ که ما فلسطین رو آزاد کردیم و در به در توی زندان‌های صهیونیستی دنبالِ حاج احمدیم💔 ابناء‌الحیدر"
من معتقدم؛ امام حسن مجتبی شجاع‌ترین چهره‌یِ تاریخ اسلام است... شجاعت واقعی این است که انسان بر طبق آنچه مصلحت فکر و ایدئولوژی او است اقدام کند، اگر چه کسی نفهمد و امام حسن حاضر شد خود را و نام خود را و وجهه‌یِ خود را و محبوبیت خود را در میان دوستان نزدیکش فدایِ مصلحتِ واقعی کند. حاضر شد که او را نشناسند؛ برایِ اینکه اسلام را بشناسند و اسلام بماند. 🌱[ دو امام مجاهد/ص۴۳ ]
می‌گفت: جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ می‌مونه چـون نـه صـدا داره نـه سـوت…! فقط وقـتــی متـوجه مـی‌شی که دیـگه رفیقت نه مــسـجـد می‌ یاد نه هیئت... 🌱
تو تاریکیِ کوچه‌ پس کوچه‌های کوفه، زیر نورِ ماه و کور سوی عابرها و چراغِ یکی درمیون روشن و خاموشِ خونه‌ها، به ظاهر صدای قدم‌های خسته‌ی کاروانمون سکوت شب رو می‌شکست، ولی به واقع فقط یک صدا موسیقیِ حاکم بر نیمه شب‌های کوفه‌ست؛ اونم صدای قدم‌های مولا علی با کوله باری از نون و خرمای بر دوش... -کوفه، اربعین 1401 زهراسادات "
یه وقت‌هایی تو زندگی هست که دیگه دلت بند زمین نیست. دوست داری پرواز کنی، بری بالا، بری تا خودِ ابرها و با ابرهایِ تیره بنشینی و یه دل سیر اشک بریزی و بباری و بباری. ولی پریدن؛ هنر می‌خواد، بال می‌خواد، دلِ سبک می‌خواد. من نه هنر پرواز دارم نه بالش رو. با بال و پرِ شکسته از گناه، از همین جا، از همین گوشه‌ی زمین، دونه‌های اشک آسمون رو می‌شمارم و نمی‌دونم دقیقا از کی! از کجای قصه، ابر دلم بارونی می‌شه. نمی‌دونم از کی آسمون اشکش را با شوریِ اشک‌هام شریک می‌شه. نمی‌دونم چه وقت، چه موقع، مثالم می‌شه از زمین به آسمون باریدن. فقط این رو می‌دونم که خدایی دارم که این شب‌ها کریمانه سقفِ آسمونش رو وسیع‌تر کرده. پر شکسته و دل شکسته و روسیاه هم نداره، همه رو طلبیده. 🌱زهرا سادات"
این شب‌ها با نردبونیِ از جنس دعای جوشن، زمین و آسمون رو به هم وصل کردند. دعایی که هر بندش پله‌ایی می‌شه که دل شکسته‌هایی مثل من دل‌هاشون رو بر دارن و با چشم‌هایِ خیس سبحانک یا الله گویان خودشون رو به آسمونِ عشق برسونن و اشک‌هاشون پیوند بخوره به دریایِ رحمتِ الله. تو این شب بارونی اگه دلتون پرواز کرد و بارونی شد ما رو هم به خاطر بیارید که سخت محتاج دعاییم.🌱
برایِ مظلومینِ‌ عالم دعا کنید شیعیان و مسلمانان فلسطین و یمن...
این شبا ته دلتنگی اونجاست‌که‌جسمت نمی‌تونه اونجایی‌بره که‌جونت‌ می‌ره..:) ابناءالحیدر🌱 |
مکروبه !
این شب‌ها با نردبونیِ از جنس دعای جوشن، زمین و آسمون رو به هم وصل کردند. دعایی که هر بندش پله‌ایی م
امشب هم بارون زده‌ست؛ زیر بارونِ خدا، کنارِ ذراتِ خاکی که قطراتِ ریزِ بارون رو به جون خریدن، با هر دَم و بازدمی که رایحه‌یِ خاک خیس رو به مشام می‌کشه زیر لب زمزمه می‌کنم: پریدن از قفس که بال و پر نمی‌خواهد، عشق است بالِ پریدن... امشب عاشق‌ترینیم، عشقِ مولای غریبی رو دلامونِ که نیمه‌شب‌ها با کیسه‌یِ نان و خرما کوچه‌های تاریک کوفه‌ رو قدم می‌زد... این شب‌ها با یادِ ابوتراب جنس دعاکردنمون هم فرق داره. الهی بعلی العفو... -زهرا سادات 🌱
سلام بر فلسطین🌱 بر مادری سبز از درختانِ زیتون که ایستاده بر نقشه‌یِ جهان؛ زیتون‌هایِ خونینش را در آغوش می‌کشد، شاخه‏هایش را در هوا می‌تکاند و مقاومت از ریشه‌هایش تنیده می‌شود در خاکِ فلسطین... -زهرا سادات
مکروبه !
سلام بر فلسطین🌱 بر مادری سبز از درختانِ زیتون که ایستاده بر نقشه‌یِ جهان؛ زیتون‌هایِ خونینش را در آغ
سنگ، ای حماسه‏ای که هرگز نخواهی شکست! بدان که سرزمینت، مهم‏ترین مسئله و پرونده خمینی بود؛ مردی که دهانش بوی نهج البلاغه می‏داد. انگار هنوز روی آن صندلیِ سفید نشسته است و به چشم‏های آن عروس به تاراج رفته، خیره شده است؛ مردی که مقیاس زمانی‏اش هنوز معلوم نیست. انگار هنوز هم دغدغه این سرطانِ درمان‏پذیر را دارد! صدایش را بعد از سال‏ها، به وضوح می‏توان شنید؛ صدای مهربانی که هنوز دست می‏گیرد و پیش می‏برد: «فلسطین پاره تن اسلام است».🌱