eitaa logo
♡مڪـتب‌عاشـ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ꨄـقان♡
135 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
122 ویدیو
13 فایل
🌷 تعریف‌مڹ‌از ؏ــــشق هماڹ‌بودڪہ‌گفتم دربــــــــــندڪسےباش‌ ڪہ‌دربــــــــــند حســــ♥ــــــین‌ اســــــــــت🌷 ❤ڪپےمطالب‌با‌ذڪر5صلوات‌ بہ‌نیت‌حضرت‌زهرا(س) وشهداےعزیزمان‌بلامانع‌هست❤ ارتباط با مدیرکانال🌷 ⬇️ @Asheghe_shahadat_313
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸✨ قصابی می گفت: زمان قدیم که زن ها پوشیه می زدند. روزی زنی به مغازه من آمد که گوشت بخرد در حالی که پوشیه نزده بود. ولی صورتش را با چادر پوشانده بود. و فقط نوک بینی او از چادر بیرون بود، گفتم خانم صورتت را وبا می آید، او هم سریع صورت را پوشاند. در قدیم ارزش بود الان اگر دختران موهـای خود را از جلو یا عقب بیرون بیندازند یا آرایش کرده و معطر باشند ارزش و مد است. پدرم می گفت دیدم پیرزنی هم و هم پوشیه دارد و دخترش چادری و نوه اش با مانتو است، جلو رفتم و گفتم پیرزن، اگر کسی تو را نگاه کند باید کفاره بدهد، این چادر و پوشیه را به نوه و دخترت بده . "از بیانات آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)" ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
میگفت : همه دنیا شدند میخوان همه چی مون رو بگیرند ... ... همه چی رو ... اینا هشت سال جنگ کردند دیدند نمیشه با این جنگید ... باورشون ... میدونی چیکار کردند⁉️ اومدند شبکه های مجازی رو به راه کردند .. اومدن و رو دادن به ما ... گفتند همه چی اینطوری راحت تر میشه ... امریکایی برای ،ثانیه ما برنامه ریختند که... رو ازمون بگیرند ۲۴ ساعته دارند کار میکند بخاطر همیناااا با این کارهایی که میکنیم ترویج داریم میدیم برنامه هاشون رو... میگیم از این کارامون کار فرهنگی هست اما نمیدونیم که داریم با همین دست که میگریم میدیم برنامه های اونارو،و این یعنی ... پس قبلش فکر کنید ... 👈و بعد عمل کنید .. مواظب دل تون باشید ... ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
🔻شهید هادی کجا و من کجا؟ مذهبی بودم، کارم شده بود چیک و چیک📸 سلفی و یهویی...✌️ عکس‌های مختلف با و لبنانی! من و دوستم یهویی توی کافی‌شاپ من و زهرا یهویی ... !! من و خواهرم یهویی... !!! عکس لبخند با های ریز دخترانه... دقت می‌کردم که حتما چال لپم نمایان شود در تمامی عکس‌ها... یکی در میان احسنت و فتبارک الله👌... پر شده بود از تعریف و تجمیدها... از نظر خودم کارم اشتباه نبود📛 چرا که حجاب داشتم ، کم کم در عکس‌هایم رنگ و لعاب‌ها بالا گرفت، تعداد هم خدا بدهد برکت! کلافه از این صف طویل مزاحمت... ♨️یکبار از خودم جویا شدم چیست علت؟!؟!؟!؟! چشمم خورد به کتابی📚 رویش نشسته بود ... هاا کردم و خاک‌ها پرید از هر طرف... 📖« » بود عنوان زیر خاکی من. " هادی" خودمان... همان گل پسر و روی فرم و ورزشی شکست خود را... شیک پوشی را بوسید و گذاشت کنج خانه... ساک ورزشی‌اش هم تبدیل شد به کیسه پلاستیکی! رفتم سراغ و پست‌ها نگاهی انداختم به کامنت‌ها؛ ۸۰ درصدش جنس بود!!!📛🔞 با احسنت ها و درودهای فراوان! لابه لای کامنت‌ها چشمم خورد به حرف‌های برادرها! دایرکت‌هایم که بماند! ⚡️عجب لبخند ملیحی... ⚡️عجب حجب و حیایی... انگار پنهان شده بود پشت این حرف‌های نسبتا ساده؛ 💥عجب هلویی... 💥عجب قند و نباتی، ای جان! از خودم بدم آمد شرمسار شدم از این همه عشوه و دلبری... کجا و من کجا باید نفس را قربانی می‌کردم... پا گذاشتم روی نفس و خواستم کمی بشوم شبیه ابراهیم و ابراهیم‌ها... ✨🌷 دعا میکنم اگر تا حالا این رو نخوندین، توفیق خوندنش نصیبتون بشه. ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
💫 🔰روزهای اول جنگ، شهر اشغال شده‌ی ... جوانی را به همراه مادرش به مقر بعثی ها می‌آورند یکی از مسئولین (ستوان عطوان) دستور می‌دهد دختر را به داخل بیاورند! را بیرون سنگر نگه می‌دارند؛ لحظه ای شیون مادر قطع نمی شود... 🔰دقایقی بعد بانوی جوان با حالتی مضطرب، دستان و و لباس پاره شده سراسیمه از داخل سنگر به بیرون فرار می کند... تعدادی از سربازان به داخل سنگر می روند و با ستوان عطوان مواجه می شوند دختر جوان حاضر نشده را به بهای آزادی بفروشد و با سرنیزه، ستوان را به هلاکت رسانده و حتی اجازه نداده از سرش برداشته شود... 🔰خبر به گوش فرمانده مقر می رسد؛با دستور سرهنگ یک گالن روی دختر جوان خالی می کنند... در چشم بهم زدنی آتش تمام بانو را فرا می‌گیرد و همانند شعله ای به این سو و آن سو می‌دود... و لحظاتی بعد جز دودی که از بلند می‌شود چیزی باقی نمی ماند!!... فریادهای دلخراش برای بعثی ها قابل تحمل نیست، مادر را نیز به همان سبک به جگر گوشه اش می رسانند... 😔 ♥️🍃
گاهی اوقات تو #چادر مشغول به خودمون بودیم که محمد تقی #غیبش میزد! می رفتیم دنبالش، می دیدیم در حال شستن #جوراب و یا مشغول #واکس زدن پوتین بچه هاست....! #شهید_محمدتقی_سالخورده 🌷 #شهید_مدافع_حرم
امام‌باقر‌علیه‌السلام: 🚩 حیاء و ایمان در کنار هم در یک ظرف قرار دارد(وچنان به‌هم پیوسته اند که) اگر یکی از آنها برود دیگری هم به دنبالش خواهد رفت خواهرم #چادر بدون #حیاء هیچ است @maktab_asheghan
ی که انسان را یاد خاطرات سختی می اندازد 📌خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند: 🔻یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. 🔷 در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. 🔺وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. 🔸همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم… چادرم در مشتش بود که شهید شد. از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.🌹 💠 پایگاه نشر آثار ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 📿 @maktab_asheghan
می گفت: #چادر یادگار حضرت زهرا(س) است، ایمان یک زن وقتی کامل می شود← که حجاب را کامل رعایت کند . .👌🌸🍃 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 #مواظب‌باشیم‌خون‌شهداپایمال‌نشود @maktab_asheghan
می گفت: #چادر یادگار حضرت زهرا(س) است و ایمان یک زن وقتی کامل می شود← که حجاب و حیا را به خوبی خصوصا" در مقابل نامحرم در رفتار و عملش رعایت کند . .👌🌸🍃 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 #مواظب‌باشیم‌خون‌شهداپایمال‌نشود @maktab_asheghan
💢 💢 📜کودک کہ بودم، گاهے احساس مے‌کردم عروسک‌هایم چیزے کم دارند! راستش دوست داشتم خانوم‌تر شوند و خانوم بودن را در نیمه‌برهنه‌ بودنشان نمے‌دیدم!!🙁 از این رو مدام در کمد مادرم دنبال تکه پارچه‌هایے مے‌گشتم کہ بتوانم با آن‌ها عروسک‌هایم را بپوشانم و برایشان و تهیہ کنم... ✅از کودکے باور داشتم هر چہ یک کامل‌تر شود او با شخصیت‌تر و بہ قول خودم خااانووم‌تر مے‌شود😌 این را از شخصیت خانم‌ معلم‌هاے باحجاب مدرسہ‌ام دریافتم... خانم معلم‌هاے باحجابے کہ مهربانے از وجودشان مے‌بارید🌸، باعث مے‌شدند من تصور کنم کہ یک زن هر قدر محجبہ‌تر باشد، و نیز هست!👌 و دلم مے‌خواست عروسک‌هاے دلبند و نازنینم هم خانوم‌تر شوند...😍😉 🔺بزرگتر کہ شدم، ربط حجاب بہ مهربانے را بے‌معنے و تنها تصورے کودکانہ پنداشتم!😏 📌تا این کہ بعدها بہ رابطہ‌ے حجاب و مهربانے پے بردم... و دانستم؛ زن اگر حقیقتا مهربان باشد را برمی‌گزیند☝️ 👈چرا کہ زنان ، هرگز بخاطر خواستہ‌هاے نفسشان، و دیگران را زیر پا نخواهند گذاشت🚫 و با و ، غریزه‌ے جنسے مردان را شعلہ‌ور نخواهند کرد و زنان دیگر را بہ رقابتے نا سالم با خود نخواهند کشید... 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 📿 @maktab_asheghan
🔹نزدیک سال نو بود، مثل هر سالے کہ سالِ جدید رو در کنار شروع مےکردیم راهے جنوب شدیم، پدرم گفت: تحویل امسال رو تو باشیم، یک ساعتے بہ شروع سال جدید مونده بود، آهستہ و آرام بر رمل هاے فکہ قدم گذاشتم تابلو نوشتہ اے کہ بر رمل هاے نرم فکہ قد کشیده بود، نگاهے بہ چادرم انداختم، متوجہ نشدم، یعنے چے‼️ حجاب، خونِ شهید، چہ ربطے داره .... 🔸چراهایم شروع شد🙂 وقتےبرگشتم، سراغ وصایاےشہدا رفتم در همہ شان مشترک بود ... 🔹چادرِمن خون بها 🙄 آخہ چرا بهاے چادر باید برابرِ خون باشہ🤔 ..... 🔸قلم رو گرفتم و روے کاغذے سفید نوشتم ــــ چ ـــ ا ـــ د ـــ ر ـــ از کجا اومده کہ شده چادر‼️ 🔹فکر کردم ــــ چ مثل ـــ ا مثل ـــ د مثل ـــ ر مثل ، کنار هم چیدمشان خوانده شد 🌹 🔸آره از همین جا اومده از خونہ اے کہ بوے مےده بوے بوے 😍 🔹و اما بوے ... مادرمان فاطمہ سلام اللہ علیہا خونے شد، شد تا کہ رویش را نبیند هر کسے 😢 🔸حالا دیگہ از روے عادت سرم نمےکنم، من و چادرم یکے شدیم و قلبم براے چادرم مےتپہ😇 چون بهایش خونِ کسے است کہ نامش است ❤️ جان مادر حرمتش را نشکن 🙏✋ 😍 ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 📿 @maktab_asheghan
✨﷽✨ #تلنگـــــر #خواهرم 🔺حواسـت باشد کودکانی در سن کم پدرانشان به خاطر امنیت من و تو فدا شده‌اند مبادا با بدحجابی خونشان را پایمال کنیم؛ مخصوصا شهدای مرزی ما که خیلی مظلومند 🔻پس حواست باشد؛ مبادا با #بدحجابی خون به دل فرزندان شهدا کنی... چون هیچ کداممان نمی‌توانیم دلتنگی خانواده شهدا را درک کنیم.... #حجاب #شهدا #بد_حجابی #چادر @maktab_asheghan