4_5888838751991365891.mp3
4.09M
تندخوانی جز ۱۲ قرآن کریم
هود از آيه ۶ تا ۱۲۳ و يوسف از آيه ۱ تا ۵۲
@maktab_asheghan
4_5780745828289217521.mp3
5.22M
مـــــــناجـــــات و روضـــــــــــــه
بامداحی : حاج مهدی رســـــولی
سه شنبه ۱ خرداد مــــــــاه ١٣٩۷
@maktab_asheghan
🔘قدم اول برای متقاعدشدن به ترک گناه چیست؟
🔘اول باید بپذیری «با برنامه زندگی کنی»
🔻 #گناه_و_توبه (ج۶) - ۱
🔸یک انسان را چگونه میشود متقاعد کرد به اینکه گناه نکند؟ انسان در مسیر متقاعدشدن به ترک گناه، چه مراحلی را باید طی کند؟
🔸قدم اول برای متقاعدکردن انسانها به ترک گناه، این است که افراد را اهل برنامهریزی، تدبیر، دقت در رفتار و «منظم» بار بیاورید.
🔸در دوران دبستان (۷ تا ۱۴سالگی) اول باید این را برای بچهها جابیندازید که «ما برای اینکه بتوانیم زندگی خودمان را اداره کنیم باید برنامهریزی و نظم داشته باشیم» باید جا بیندازید که زندگی تصادفاً اداره نمیشود و برای رسیدن به هر منفعتی نیاز به تدبیر و تلاش منظم داریم.
🔸کسی که اهلِ «با برنامه زندگی کردن» نشده است و همیشه موجودی منفعل بوده و مدام او را-با تشویق و تنبیه و تهدید- به انجام کارها وادارش کردهاند، چنین انسانی نمیتواند دیندار خوبی باشد.
🔸تا وقتی این برای کسی جا نیفتاده باشد که «بدون برنامه و تدبیر، نمیشود زندگی کرد» شما اگر خدا را هم برایش جابیندازید، اثری ندارد؛ او نمیتواند خدا را اطاعت کند، لذا کمکم زیرآبِ خدا را میزند؛ چون برایش زور دارد که به او دستور بدهند.
🔸کسی که با برنامه و منظم زندگی نمیکند، وقتی میبیند یک کسی میخواهد او را منظم کند، قبول نمیکند. آدم بیبرنامه و منفعل، حاضر نیست ضابطهمند بشود؛ حالا چه خدا این ضابطه را از او بخواهد چه غیر خدا!
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۲.۲۱
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
📿 @maktab_asheghan
♡مڪـتبعاشـꨄـقان♡
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 🔰یا رفیق من لا رفیق له...🔰 🔳 #پسرک_فلافل_فر
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
🔰یا رفیق من لا رفیق له...🔰
🔳 #پسرک_فلافل_فروش 🔳
🌷 #فصل_هجدهم ، #تحول_اساسی 🌷
✳️از مدتها قبل شاهد بودم كه كتاب خصائص الحسينيه را در دست دارد و مشغول مطالعه است. هادي مرتب مشغول مطالعه بود.
🌸عشق و شوري كه از زيارت امام حسين(ع) در قلب ما پديد آمده بود، در او چند برابر بود.
✳️به ما مي گفت:
🔵امام صادق(ع) فرموده اند : هر كس به زيارت امام حسين(ع) نرود تا بميرد، در حاليكه خود را هم شيعه ما بداند، هرگز شيعه ما نيست.
🌸و اگر از اهل بهشت هم باشد، او مهمان بهشتيان است.
🔵در جاي ديگري مي فرمايند : زيارت حسين بن على(ع) بر هر كسى كه (ايشان) را از سوى خداوند، (امام) مىداند لازم و واجب است.
🌸هر كه تا هنگام مرگ، به زيارت حسين(ع) نرود، دينو ايمانش نقص دارد.
✳️از طرفي كلام بزرگان را نيز به ما متذكر مي شد كه مي فرمودند:
🔵براي اينكه دين شما كامل شود و نقايص ايمان و مشكلات اخلاقي شما برطرف شود ،
🌸حتماً به كربلا برويد.
🔘خلاصه آنچنان در ما شور كربلا ايجاد كرد كه براي حركت كاروان لحظه شماري مي كرديم.
🌸شهریور 1390 بود. مقدمات كار فراهم شد.
🔵با تعدادی از بچه های کانون شهید آوینی از مسجد موسي ابن جعفر(ع) راهی کربلا شديم...
✳️نه تنها من، كه بيشتر رفقا اعتقاد دارند كه هادي هرچه مي خواست در اين سفر به دست آورد.
🔵به نظر من آن اتفاقی که باید برای هادی می افتاد، در همین سفر رخ داد.
✳️در حرم ها که حضور می یافتیم حال او با بقیه فرق می کرد.
🌸این موضوع در سوز و صدا و حالات ایشان به خوبی مشخص بود.
🌸در زيارت ها بسیار عجیب و غریب بود.
🔵اتفاقی که در آن سفر افتاد، تحول عظيم در شخصیت هادي بود که ایشان را زیر و رو کرد.
✳️بالاخره همه ما که در آن سفر حضور داشتیم،اهل هیئت بودیم،
🔵اما همه احساس مي كرديم كه اين هادي، با هادي قبل از سفر به كربلا خيلي تفاوت دارد.
🌸ديگر از آن جوان شوخ و خنده رو خبري نبود!
🔵او در کربلا فهميد كجا آمده و به خوبي از اين فرصت استفاده كرد.
🔘پس از آن سفر بود كه با يكي از دوستان طلبه آشنا شد.
🌸از او خواست تا در تحصیل علوم دینی یاریش کند...
✳️بعد از سفر كربلا راهي حوزه علميه حاج ابوالفتح شد. ما ديگر كمتر او را مي ديديم.
🌸يكبار من به ديدن او در محل حوزه علميه رفتم.
🌸قرار شد با موتور هادي برگرديم.
✳️در مسير برگشت بوديم كه چند خانم بدحجاب را ديد.
🔵جلوتر كه رفت با صداي بلند گفت:خواهرم حجابت رو حفظ كن. بعد حركت كرد.
🌸توی راه با حالتي دگرگون گفت:ديگه از اينجا خسته شدم.
🔴اين حجاب ها بوي حضرت زهرا(س) نمي ده.
اينجا مثلاً محله هاي مذهبي تهران هست و اين وضعيت رو داره.
🔘بعد با صدايي گرفته تر گفت:خسته ام، بعد از سفر كربلا ديگه دوست ندارم توي خيابون برم.
🔵من مطمئن هستم چشمي كه به نگاه حرام عادت كنه خیلی چیزها رو از دست می ده.
🔴چشم گنهکار لايق شهادت نمي شه...
✳️هادي حرف مي زد و من دقت مي كردم كه
🌸بعد از گذشت چند ماه، دل و جان هادي هنوز در كربلا مانده.
🌸با خودم گفتم: خوش به حال هادي، چقدر خوب توانسته حال معنوي کربلا را حفظ كند.
🔵هادي بعد از سفر كربلا، واقعاً كربلايي شد.خودش را در حرم جا گذاشته بود و هيچگاه به دنياي مادي ما برنگشت. آنقدر ذكر و فكرش در كربلا بود كه آقا دعوتش كرد.
✳️پنج ماه پس از بازگشت از كربلا، توسط يكي از دوستان، مقدمات سفر و اقامت در حوزه علميه نجف را فراهم كرد. بهمن ماه 1390 راهي شد.
🔵دیگر نتوانست اینجا بماند. برای تحصیل راهی نجف شد. یکی از دوستان که برادر شهید و ساكن نجف بود، شرایط حضور ایشان در نجف را فراهم کرد و هادي راهي نجف شد.
🔘ادامه دارد
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
📿 @maktab_asheghan
اسمش را گذاشته اند
"شهید عطرے"
مادرش مے گوید:
از سن تڪلیف تا شهادتش،
نماز شبش ترڪ نشده بود.
#شهید_سیداحمدپلارک♥️✨
🌱ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
📿 @maktab_asheghan
🌴آنجا هم ( عراق ) دست از کار فرهنگی برنداشته بود. بچه های حشد الشعبی (بسیج عمومی عراق) حدود هشتاد میلیون پول به او داده بودند تا برایشان چفیه، پرچم و اقلام فرهنگی تهیه کند. به او اطمینان داشتند.
🌸حدود چهل هزار چفیه برای حشد الشعبی خریده بود. آخرین باری که آمده بود خانه، ماه مبارک رمضان بود.
🌴 مقدار زیادی پارچه زرد آورده بود و ما کمکش کردیم و آنها را در ابعاد 20 سانتیمتر برش دادیم، هادی اسامی معصومین را با خط زیبا نوشت و با خودش به نجف برد.
🍁یکی از اساتید اخلاق هادی در نجف بعد از شهادتش گفته بود :به مادر هادی سلام برسانید و بگویید او یک شبه ره صد ساله را پیمود.
من به حال او غبطه می خورم..
@maktab_asheghan