eitaa logo
🇮🇷مـ‌ـڪ‌‌ٺـ‌بـ حـ‌آجـ‌‌ـ‌ے🇸🇩
97 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
89 فایل
«اینجا آغوش حاج قاسم می‌باشد» میگفت: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! "آنکس که باید ببیند، می‌بیند...!" #حاج‌قاسم🌱 * آیدی مدیر* @ya114zeinab ﴿شروع خادمیت ¹⁴⁰²_³_¹⁵﴾ "پایان انشاالله شهادت در آغوش امام زمان" کپی حلال فقط برای ظهور✌️تا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام رفقا😍😍 یه خبر خوب امروز خواهر بزرگوار شهید سید رضا حسینی زحمت کشیدن و وقتشون و در اختیار ما گذاشتن تا باهاشون مصاحبه کنم إنشاءلله ساعت ۱۹:۳۰مصاحبه رو میزارم خوشحال میشم همراهمون کنید و این پیام و برای دوستانتون بفرستید🌹
سلام خواهر جان لطفا خودتون و شهید بزرگوار و معرفی کنین
سلام 🌺عصر و عاقبتتون به خیر💐 ان شاء الله همیشه سلامت و شاد و حاجت روا و عاقبت به خیر در زندگیتون باشید🌸الهی آمین🤲🏻 من زهراسادات حسینی خواهر سید رضا حسینی هستم🌹
برادر بسیار عزیزم متولد شهرستان خمین در استان مرکزی هستند و تاریخ تولد ایشون ۱۳۴۷ و تاریخ شهادتشان ایشون ۱۳۶۷ می باشد🌹ایشون بسیار مهربان و خوش اخلاق و باایمان بودند و من و همه ی اعضای خانواده ،ایشون رو بسیار دوست داشتیم 🌹مدرک تحصیلی ایشون سوم راهنمایی (سیکل)بود🌹
ویژگی های اخلاقی شون رو برامون بگید بامحبت و مهربان و خوش اخلاق و باایمان بودند و با احترام با پدر و مادر و سایر اعضای خانواده رفتار می کردند🌹
ایشون فرزند اول خانواده هستند و چهار برادر دارند و سه خواهر هستیم🌷
لطفا ازخاطرات شهید برامون بگید🙏 خیلی بهشون وابسته بودم❤😭زمانی که برای آخرین بار به مرخصی اومد ،پای من بین زنجیر چرخش موند و گریه می کرد و من هم گریه می کردم و به بیمارستان رفتیم و انگشتم را بخیه زدند😭❤یک دفعه ،پوست انگشت دستم با دوچرخه اش ،بلند شد و بخیه خورد.🌹باهم به نانوایی و خرید می رفتیم💞هر موقع به مرخصی می اومد،برایم یک چیزی هدیه می آورد و من را محکم بغل می کرد.❤😭یک دفعه یک بلوز آبی که عکس یک پروانه روش بود،برام آورد و تا چند روز اون لباس رو عوض نمی کردم💝بی نهایت عاشق برادرم بودم و هستم و خواهم ماند❤یاد و خاطراتش ،خیلی برام عزیزه💝زمانی که مفقود الاثر بود،لحظات سختی رو می گذراندیم و بعد از ۶ سال،مفقودالاثر بودن،خبر شهادتشون رو از طرف بنیاد شهید برامون آوردند و گریه ی بابام خدابیامرز و مادر سختی کشیده ام را برای اولین بار دیدم و برای من و خانواده ی عزیزتر از جانم خیلی سخت بود ❤😭دلم برای بغل کردنش،خیلی تنگ شده❤😭وقتی از چیزی می ترسیدم،من رو بغل می کرد تا نترسم💗با همسایه ها،خیلی مهربون بود💝به همه کمک می کرد🌷عاشق پدر و مادرم و همه ی اعضای خانواده بود🌷یادشون گرامی🌸روحشون شاد🌸
نام کوچک ایشون، سید رضا بود🌷شهید سید رضا حسینی به آقا امام رضا(علیه السلام که همیشه با پدرم از خاطرات کودکی که به مشهد رفته بود و در کنار ضریح مطهر آقا امام رضا(علیه السلام)عکس گرفته بودند،تعریف می کردند و آقا امام رضا(ع)را خیلی دوست داشتند 💚
وقتی دلم می گیره،به یاد آقا امام رضا(علیه السلام )که غریب هستند و من هم در شهر ساوه، از خانواده ام که در خمین زندگی می کنند ،دور هستم،متوسل به آقا امام رضا(علیه السلام)به نیت اسم برادر شهید عزیزتر از جونم که آقا امام رضا(علیه السلام )و آقا امام حسین(علیه السلام)رو خیلی دوست داشتند،متوسل میشم و از این امامان بسیار عزیزم (ع) مدد می خوام که واسطه ی برآوردن حاجات شما دوستان عزیزم و من در نزد خدای بزرگ و مهربون، شوند🌸الهی آمین🤲🏻
۶ سال مفقودالاثر بودند🌷تحصیلات ایشون ،سیکل(سوم راهنمایی) بود.در ۱۷ سالگی به جبهه رفت و در سال ۶۷ به شهادت رسیدند🌷
در عملیات بیت المقدس ۵ بیسیم چی همراه فرمانده بوده جلوی لشکر که بعثی ها لشکر را قیچی میکنند وقسمت جلویی لشکر را زیر آتش میگیرند و به شهادت رسید 🌹تا 6 سال مفقودالاثر بود تا اینکه جنگ تمام شد وگروه تفحص پیکر او را پیدا کردند😭🌹 تصورش هم خیلی سخته و برای پدر و مادرم و ما اعضای خانواده بسیار سخت جانگداز بود😭🌹
برادرتون مجرد بودن؟ بله داداش رضاجانم مجرد بودند 🌹
درباره حجاب توصیه ای نکردن؟ تصویری از وصیتنامه نداریم عزیزم🌷ایشون همیشه در نامه هاشون که در سربازی می نوشتند، سفارش می کردند که برای من گریه نکنید و برای آقا امام حسین(علیه السلام)گریه کنید.به خواهرانم توصیه می کنم که حجابشون رو حفظ کنند.ایشون نمازشون رو می خوندند و ما را هم به نماز خواندن و دعا کردن،سفارش می کردند و این یک انگیزه برای من بود که کلاس های قرآن سازمان تبلیغات را ادامه دهم و مربی قرآن دارالقرآن امام خمینی(رحمت الله علیه)در خمین شوم و ۵ سال مربی در دارالقرآن و حوزه های بسیج و پایگاه های مساجد بودم و ۱۲ ساله که در ساوه زندگی می کنم و دو پسر ۱۱ ساله و ۵ ساله دارم و سعی می کنم آنها رو مثل دایی رضای عزیزشون،مودب و صالح و باایمان ،تربیت کنم و الگوشون رو دایی رضا قرار داده ام و مهربان بودن را از دایی رضاشون،به ارث برده اند🌷من بی نهایت عاشق برادر عزیزتر از جانم بودم و خیلی دوستشون داشتم و دارم و خواهم داشت.در هفته،دو مرتبه جزء قرآن کریم را به نیت پدر بسیار عزیز و بزرگوارم و دو جزء قرآن کریم را به نیت برادر عزیزتر از جونم ،تلاوت می کنم🌸🌸تا آخر عمرم هم به این تلاوت قرآن که برادرم و من،خیلی دوست داشتیم،به یاد پدر بسیار عزیزم و برادر شهید عزیزتر از جانم،ادامه خواهم داد🌷
انتظار دارم در جامعه حجاب و نگهداری ارزش ها ی اسلامی بیشتر رواج داشته باشه تا شهدای بسیار عزیز و گرانقدرمون،از ما راضی باشند و مسئولان دولت از شهدا و خانواده های شهدا به خصوص همسران شهدا،بیشتر حمایت کنند 🌹همسران شهدا و فرزندان شهدا به کمک مسئولین، بیشتر حمایت شوند. 🌷از شما و همه ی عزیزان که از خون شهدای بسیار عزیزمون دفاع می کنيد و به خون شهدای گران قدر و بسیار عزیزمون که برای دفاع از ارزش های اسلامی ریخته شده ، بها می دهید ،خیلی ممنون و سپاسگزارم💐
موقع عصبانیت چکار میکردن؟؟؟ خیلی آروم و صبور بودند و زمان عصبانیت سکوت می کردند 🌹خودشون رو به خوندن دعای توسل و تلاوت قرآن کریم مشغول می کردند و من هم از کودکی از ایشون یاد گرفتم 🌹
وقتی دیگ نیومد داداشتون و خبر شهادتش به شما رسید خانواده چه واکنشی داشتن؟؟ خیلی برامون سخت بود و گریه ی پدر و مادرم رو اولین بار بود می دیدم و همگی گریه می کردیم و با این حال خدای بزرگ و مهربون رو شکر می کردیم که به آرزوشون رسیدند 🌹😭 همیشه با عکسشون که در بغل می گیرم،حرف می زنم و در نزد خدای بزرگ و مهربون،واسطه شون می کنم❤دلم براشون خیلی تنگ شده😭❤کاش کنارم بود و محکم بغلشون می کردم تا از دلتنگی شون دربیام😭❤ شهادت در عملیات بیت المقدس ۵🌷ارتشی بیسیم چی همراه با فرمانده بودند و در مریوان شهید شدند🌹
اگه عکس و فیلمی از شهید بزرگوار دارین بفرستین برامون🙏🌸 ایشون 6 سال مفقودالاثر بودند و صوت و فیلم نداریم ازشون😭🌹
خواهر اگه توصیه هم به ما جوانان دارین در خدمتیم شهدای گرامی بسیار عزیزمون و داداش رضاجانم خونشون رو دادند تا ما در امنیت باشیم 😭🌹 حفظ ایمان و حجاب رو به همه ی جوان های کشور بسیار عزیزمون توصیه می کنم 🌺ان شاء الله همه ی جوان های عزیز جامعه ی اسلامی مون عاقبت به خیر بشن 🌸الهی آمین🌸
داداش رضا بی نهایت عاشقتم ❤پیش خداوند یکتا ،شما رو واسطه می کنم که همه ی دوستانم با دعای شما در حقشون،همیشه در زندگیشون،سلامت و شاد و حاجت روا و عاقبت به خیر باشند🌸الهی آمین🤲🏼
شهرستان خمین در استان مرکزی🌷قطعه ی شهدا در بهشت شهدای خمین در ابتدای جاده ی اراک🌹در خدمتتون هستیم 💝پاینده و سلامت باشید🌸
زندگی نامه: باید از ارزش های دینی تا پای جان، دفاع کرد و برای حفظ اسلام و حجاب در جامعه، به جبهه می روم تا به دیدار حق نائل شوم🌷 این حرف‌های دل برادرم سید رضا جانم بود که بر زبان جاری شده بود.بسیار باایمان بود🌷 مادر عزیزم می گوید:« گفته‌هایش را نمی‌توانستم باور کنم. هر چند با خوشرویی این کلمات را تکرار می‌کرد، اما خیلی جدی بود. وقتی این جمله را شنیدم دلم لرزید. می‌خواستم او را از رفتن منصرف کنم ولی دیدم ساکش را برداشت، خداحافظی کرد و رفت.» چند سالی بیشتر طول نکشید تا خبر مفقود شدنش را آوردند و مادر هر روز و هر شب برای آمدنش با چشمانی اشک بار دست به دعا بر می‌داشت، تا خبری از برادرم به دست بیاید. و ما شش سال چشم به راه بودیم تا خبری از برادرمان برسد، خدا دعایمان را مستجاب کرد و با پیکر پاک برادر وداع کردیم.😭🌷چقدر دلم برایش تنگ شده 🌷داداش رضاجانم برای همه ی ما دعا کن و شفاعتمون کن🌷 شهید سیدرضا حسینی فرزند سیدحسین از خاندان جلیله‌ی سیادت و ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) بود که در سال 1347 در شهرستان خمین و در خانواده‌ای مذهبی و متقی دیده به جهان هستی گشود. تربیتش را بر پایه اسلام آغاز کردند و خانواده در این امر مهم کوشا و فعال بودند. تحصیلاتش دوره راهنمایی را به پایان رساند و قصد رفتن به جبهه داشت. سال‌های آخر جنگ بود و می‌خواست تا کاری مهم صورت دهد. چند بار به مرخصی آمد و نامه هم می نوشت که متاسفانه نامه هایش را در دسترس نداریم 🌷سال 1367 بود که در منطقه‌ی مریوان به دیدار معبود شتافت. پیکرش پس از شش سال به دیدار خانواده آمد و در گلزار شهدای خمین آرام گرفت.