eitaa logo
🇮🇷مـ‌ـڪ‌‌ٺـ‌بـ حـ‌آجـ‌‌ـ‌ے🇸🇩
102 دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
89 فایل
«اینجا آغوش حاج قاسم می‌باشد» میگفت: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! "آنکس که باید ببیند، می‌بیند...!" #حاج‌قاسم🌱 * آیدی مدیر* @ya114zeinab ﴿شروع خادمیت ¹⁴⁰²_³_¹⁵﴾ "پایان انشاالله شهادت در آغوش امام زمان" کپی حلال فقط برای ظهور✌️تا صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی نامه: باید از ارزش های دینی تا پای جان، دفاع کرد و برای حفظ اسلام و حجاب در جامعه، به جبهه می روم تا به دیدار حق نائل شوم🌷 این حرف‌های دل برادرم سید رضا جانم بود که بر زبان جاری شده بود.بسیار باایمان بود🌷 مادر عزیزم می گوید:« گفته‌هایش را نمی‌توانستم باور کنم. هر چند با خوشرویی این کلمات را تکرار می‌کرد، اما خیلی جدی بود. وقتی این جمله را شنیدم دلم لرزید. می‌خواستم او را از رفتن منصرف کنم ولی دیدم ساکش را برداشت، خداحافظی کرد و رفت.» چند سالی بیشتر طول نکشید تا خبر مفقود شدنش را آوردند و مادر هر روز و هر شب برای آمدنش با چشمانی اشک بار دست به دعا بر می‌داشت، تا خبری از برادرم به دست بیاید. و ما شش سال چشم به راه بودیم تا خبری از برادرمان برسد، خدا دعایمان را مستجاب کرد و با پیکر پاک برادر وداع کردیم.😭🌷چقدر دلم برایش تنگ شده 🌷داداش رضاجانم برای همه ی ما دعا کن و شفاعتمون کن🌷 شهید سیدرضا حسینی فرزند سیدحسین از خاندان جلیله‌ی سیادت و ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) بود که در سال 1347 در شهرستان خمین و در خانواده‌ای مذهبی و متقی دیده به جهان هستی گشود. تربیتش را بر پایه اسلام آغاز کردند و خانواده در این امر مهم کوشا و فعال بودند. تحصیلاتش دوره راهنمایی را به پایان رساند و قصد رفتن به جبهه داشت. سال‌های آخر جنگ بود و می‌خواست تا کاری مهم صورت دهد. چند بار به مرخصی آمد و نامه هم می نوشت که متاسفانه نامه هایش را در دسترس نداریم 🌷سال 1367 بود که در منطقه‌ی مریوان به دیدار معبود شتافت. پیکرش پس از شش سال به دیدار خانواده آمد و در گلزار شهدای خمین آرام گرفت.
مشمول دعای شهدای گرامی و بسیار عزیزمون و داداش رضاجانم باشید🌹🌹🌹🌹🌹الهی آمین🤲🏼
خیلی ممنون از خواهر بزرگوار مون که قبول کردن باهاشون مصاحبه کنیم و وقتشون و در اختیارمان گذاشتن❤️🌹 رفقا سوالی دارید ناشناس بپرسید یا پیوی تا من برای خواهر عزیزمون بفرستم🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرانماز‌نمیخونے😔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
چه‌قشنگ‌گفت: شهیدشوشتری🌱 دیروز‌دنبال‌ بودیم وامروزمواظبیم گم‌نَشود... جبهه‌بوی می‌داد و اینجا بومی‌دهد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ •°•بسم الله الرحمن ارحیم°•° سلام به همگی✋ علی خلیلی هستم..👦😊 متولد سال ۱۳۷۱ در تهران به دنیا اومدم..😊 طلبه👳 پایه۴. تحصیلاتمو تا دیپلم 📄ادامه دادم ؛ از دوره نوجونی هم وارد موسسه فرهنگی دینی بهش شدم. تعریف از خود نباشه😉😉 انگیزه و استعداد خوبی هم در این زمینه داشتم و همینم باعث شد خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل بشم😅☺ بعد از گرفتن دیپلم 📄هم وارد حوزه علمیه شدم✊👳✌ نیمه شعبان سال ۹۰ساعت ۱۲شب 🌃بود که قرار شد ۲.۳تا از بچه ها👬رو برسونیم خونه هاشون..با موتور 🚲یکی از دوستان به راه افتادیم. که بین راه دیدیم ۵.۶نفر دارن ✌۲تا خانوم اذیت میکنن😱 من از موتور پیاده شدم رفتم بهشون تذکر دادم😠.. گل اویز شدیم اون ۲.۳نفری که همراه من بودن کتک خوردن.. یهو یه چاقو🔪نمی دونم از پشت بود جلو بود نثارما شد(تو ناحیه گردنم بود) من افتادم همونجا تو خیابون. اون رفقایی هم که زده بودن فرار کردن..البته به قید وصیغه ازاد شدن. اون شب ۲۶.۷تا بیمارستان🏥🏥 پیگیری کردن اما هیچکدومشون قبول نکردن منو پذیرش کنن😞😒 نمی دونم بخاطر چی بودحالم وخیم بود..نمیدونم نهایتا با کلی پیگیری یه بیمارستان پذیرش شدم..✊😌 وبعد عملم یه سکته مغزی کرده بودم که همه خون بدنم خالی شده بود.😔😫 من راستیتش این کاری که کردمو اسمشو امر به معروف نمیذارم..اسمشو دفاع از ناموس میذارم. دفاع از ناموس👊✊✌هم برهر مسلمانی واجب است. متأسفانه بعد اون درگیری زنده موندم😞😒 اخرشم ۵فروردین سال ۹۲به ارزوی همیشگیم یعنی شهادت رسیدم😊😊 |‌‌ eitaa.com/hedaiat_hadi |
‍ ‍ •°•بسم الله الرحمن ارحیم°•° سلام به همگی✋ علی خلیلی هستم..👦😊 متولد سال ۱۳۷۱ در تهران به دنیا اومدم..😊 طلبه👳 پایه۴. تحصیلاتمو تا دیپلم 📄ادامه دادم ؛ از دوره نوجونی هم وارد موسسه فرهنگی دینی بهش شدم. تعریف از خود نباشه😉😉 انگیزه و استعداد خوبی هم در این زمینه داشتم و همینم باعث شد خیلی زود به یکی از مربیان موفق این مجموعه تبدیل بشم😅☺ بعد از گرفتن دیپلم 📄هم وارد حوزه علمیه شدم✊👳✌ نیمه شعبان سال ۹۰ساعت ۱۲شب 🌃بود که قرار شد ۲.۳تا از بچه ها👬رو برسونیم خونه هاشون..با موتور 🚲یکی از دوستان به راه افتادیم. که بین راه دیدیم ۵.۶نفر دارن ✌۲تا خانوم اذیت میکنن😱 من از موتور پیاده شدم رفتم بهشون تذکر دادم😠.. گل اویز شدیم اون ۲.۳نفری که همراه من بودن کتک خوردن.. یهو یه چاقو🔪نمی دونم از پشت بود جلو بود نثارما شد(تو ناحیه گردنم بود) من افتادم همونجا تو خیابون. اون رفقایی هم که زده بودن فرار کردن..البته به قید وصیغه ازاد شدن. اون شب ۲۶.۷تا بیمارستان🏥🏥 پیگیری کردن اما هیچکدومشون قبول نکردن منو پذیرش کنن😞😒 نمی دونم بخاطر چی بودحالم وخیم بود..نمیدونم نهایتا با کلی پیگیری یه بیمارستان پذیرش شدم..✊😌 وبعد عملم یه سکته مغزی کرده بودم که همه خون بدنم خالی شده بود.😔😫 من راستیتش این کاری که کردمو اسمشو امر به معروف نمیذارم..اسمشو دفاع از ناموس میذارم. دفاع از ناموس👊✊✌هم برهر مسلمانی واجب است. متأسفانه بعد اون درگیری زنده موندم😞😒 اخرشم ۵فروردین سال ۹۲به ارزوی همیشگیم یعنی شهادت رسیدم😊😊
12-maddahi.188.mp3
4.88M
به غروب کربلا قســــــــم💔 تو رو دوست دارم حسیـــــــــن 🖤
میگن: «عشقی که به گریه رسیده باشه هرگز دروغ نبوده!» امام حسینِ عزیزم! من برات خیلی گریه کردم، خیـلی..