فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠 #داستان_آموزنده🌠
✍وقتی حضرت یعقوب علیه السلام به مصر رو آورد، یوسف به استقبال او آمد و خواست به احترام پدرش پیاده شود؛
اما شوکت و عظمت سلطنت، او را گرفت و این کار را نکرد، سپس به یعقوب علیه السلام سلام کرد.
🌸جبرئیل بر او نازل شد و گفت: ای یوسف! خدای تبارک و تعالی می فرماید:
"چه چیز تو را بازداشت از این که برای بنده صالح من پیاده شوی؟"
✋دستت را بگشا.
🍃وقتی دستش را گشود، نوری از بین انگشتان حضرت خارج شد.
پرسید: ای جبرئیل! این چه بود؟
🌸گفت: این نور نبوت بود و به خاطر پیاده نشدنت به احترام یعقوب(علیه السلام) !
دیگر پیامبری از نسل تو به وجود نخواهد آمد.🍂🍂
📚ینابیع الحکمه، ص ۱۱۹.
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅
📚#داستان_آموزنده
روزی #حضرت_موسی ( علیه السلام ) در كوه طور ، به هنگام مناجات عرض كرد :
ای پروردگار جهانیان !
جواب آمد : لبیك!
سپس عرض كرد : ای پروردگار اطاعت كنندگان!
جواب آمد :لبیك!
سپس عرض كرد :ای پروردگار گناه كاران !
موسی علیه السلام شنید :لبیك، لبیك ، لبیك!
حضرت گفت : خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم ، یكبار جواب دادی ؛ اما تا گفتم : ای خدای گناهكاران ،
سه مرتبه جواب دادی ؟خداوند فرمود :
ای موسی ! عارفان به معرفت خود و نیكوكاران به كار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند ؛ اما گناهكاران جز به فضل من پناهی ندارند و اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسی پناهنده شوند؟
📚:قصص التوابین/ص 198
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
✨﷽✨
#داستان_آموزنده
✍روزی مردی بغدادی از بهلول پرسید: جناب بهلول من چه بخرم تا منافع زیاد ببرم؟ بهلول جواب داد: آهن و پنبه.
آن مرد با سرمایه خود مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود و پس از چند ماه فروخت و سود فراوانی برد و ثروتمند شد.
مدتی بعد آن مرد باز هم به بهلول برخورد؛ این بار به او گفت: «بهلولِ دیوانه» من چه بخرم تا منافع ببرم؟
بهلول این بار گفت پیاز و هندوانه بخر.
آن مرد این بار با تمام سرمایه خود پیاز و هندوانه خرید و انبار نمود؛ پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانههای او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوانی کرد.
فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت بار اول که با تو مشورت نمودم، گفتی آهن بخر و پنبه ، که سود زیادی بردم؛ ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود که کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت!
بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول مرا صدا زدی آقای شیخ بهلول! و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم؛ ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم.
مرد از رفتار و بیادبی که در زمان پولدار بودن داشت خجل شد و رفت.
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب !
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش بر همه آفاق زد ...!
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╮
@ketabkhaneomeabiha
╰┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅╯
#داستان_آموزنده
🔆چوپان مطیع
💥ابراهیم ادهم گفت: به چوپانی گذشتم و گفتم: آیا جرعهای آب یا شیر نزد تو هست؟ گفت: آری کدام یک را بیشتر دوست داری؟
💥گفتم: آب
پس با عصایش به سنگ سختی که هیچ شکافی نداشت، زد؛ پس آب از آن جوشید که از برف سردتر و از عسل شیرینتر بود.
💥من در شگفت شدم. گفت: تعجب مکن، چون بنده از مولایش اطاعت کند، همهچیز از او اطاعت خواهند کرد.
📚بحرالمعارف، ج 2، ص 361
ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
#داستان_آموزنده
🔆اسراف مکن
🔅شخصی بر امام صادق علیهالسلام وارد شد و عرض کرد: «مقداری به من (پول) قرض عنایت کنید تا وقت استطاعت، قرض شما را ادا کنم.»
امام فرمود: «آیا کشت و زراعتی داری که هنگام برداشت حاصل، #قرضت را ادا کنی؟»
🔅عرض کرد: «نه به خدا قسم.»
فرمود: «آیا تجارت و بازرگانی داری که هنگام فروش، قرضت را ادا کنی؟» عرض کرد: «نه به خدا قسم.»
🔅فرمود: «آیا مال و ملکی داری که بفروشی و قرضت را ادا کنی؟» عرض کرد: «نه به خدا قسم.» فرمود: «اینک تو از کسانی هستی که خداوند برای تو در مال و ثروت ما حقی قرار داده است.» آنگاه دستور داد کیسهای را که در آن پول بود آوردند. امام دست در آن کرد و مشتی پول بیرون آورد و به او داد.
بعد فرمود:
🔅از خدا بترس و اسراف مکن. سختگیر مباش و میانهرو باش، زیادهروی و تبذیر هرآینه اسراف است که خداوند فرمود: «زیادهروی نکنید».
📚نمونه معارف، ج 1، ص 190؛ تفسیر عیاشی
ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
#داستان_آموزنده
🔆محرم راز
روزی پس از ختم درس عارف بالله، مرحوم ملّا محمّد کاشی (متوفی 1333) یکی از طلاب به مدرس آن بزرگوار آمد و گفت:
«این آقا شیخ چه میگوید که دیشب به وقت سحر دیده که از در و دیوار صدای این تسبیح «سبّوحٌ قدّوسٌ ربُّ الملائکۀِ و الرّوح» برمیآید؛ چون نگریسته، دیده آقای آخوند این تسبیح را در سجده میگوید؟»
آخوند کاشی فرمود: «اینکه در و دیوار به ذکر متذکّر گشته باشند، مهم نیست؛ مهم این است که او کجا محرم این راز گشته است.»
📚(تاریخ حکما و عرفا، ص 75)
ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
#داستان_آموزنده
🔆اسراف مکن
🔅شخصی بر امام صادق علیهالسلام وارد شد و عرض کرد: «مقداری به من (پول) قرض عنایت کنید تا وقت استطاعت، قرض شما را ادا کنم.»
امام میفرمایند: «آیا کشت و زراعتی داری که هنگام برداشت حاصل، #قرضت را ادا کنی؟»
🔅عرض کرد: «نه به خدا قسم.»
فرمود: «آیا تجارت و بازرگانی داری که هنگام فروش، قرضت را ادا کنی؟» عرض کرد: «نه به خدا قسم.»
🔅فرمود: «آیا مال و ملکی داری که بفروشی و قرضت را ادا کنی؟» عرض کرد: «نه به خدا قسم.» فرمود: «اینک تو از کسانی هستی که خداوند برای تو در مال و ثروت ما حقی قرار داده است.» آنگاه دستور داد کیسهای را که در آن پول بود آوردند. امام دست در آن کرد و مشتی پول بیرون آورد و به او داد.
بعد فرمود:
🔅از خدا بترس و اسراف مکن. سختگیر مباش و میانهرو باش، زیادهروی و تبذیر هرآینه اسراف است که خداوند فرمود: «زیادهروی نکنید».
📚نمونه معارف، ج 1، ص 190؛ تفسیر عیاشی
ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@maktab_ommeabiha
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯