💠 عنایت حضرت زینب (س)
یكى از شیعیان ، به قصد #زیارت قبر بى بى حضرت زینب (س ) از ایران حركت كرد تا به گمرك ، در مرز بازرگان ، رسید. شخصى كه مسئول گمرك بود، پیر زن را خیلى اذیت كرد و به شدت او را آزار روحى داد. مرتب سؤ ال مى كرد: براى چه به شام مى روى ؟ پولهایت را جاى دیگر خرج كن .
زن گفت : اگر به شام بروم ، شكایت تو را به آن حضرت مى كنم .
گمركچى گفت : برو و هر چه مى خواهى بگو، من از كسى ترسى ندارم .
زن پس از اینكه خودش را به حرم و به قبر مطهر رساند، پس از زیارت با دلى شكسته و گریه كنان عرض كرد: اى بى بى ! تو را به جان حسین ات انتقام مرا از این مرد گمركچى بگیر.
زن هر بار به حرم مشرف مى شد، خواسته اش را تكرار مى كرد. آن شب در عالم خواب بى بى زینب (س ) را دید كه آن را صدا زد.
زن متوجه شد و پرسید: شما كیستید؟
حضرت زینب (س ) فرمود: دختر على بن ابى طالب (ع ) هستم ، آیا از این مرد شكایت كردى ؟
زن عرض كرد: بله ، بى بى جان ! او به واسطه دوستى ما به شما مرا به سختى آزار داد من از شما مى خواهم انتقام مرا از او بگیرید.
بى بى فرمود: به خاطر من از گناه او بگذر.
زن گفت : از خطاى او نمى گذرم .
بى بى سه بار فرمایش خود را تكرار كرد و از زن خواست كه گمركچى را عفو كند و در هر بار زن با سماجت بسیار بر خواسته اش اصرار ورزید. روز بعد زن خواسته اش را دوباره تكرار كرد. شب بعد هم بى بى را در خواب و به زن فرمود: از خطاى گمركچى بگذر.
باز هم زن حرف بى بى را قبول نكرد و بار سوم بى بى به او فرمود: او را به من ببخش ، او كار خیر كرده و من مى خواهم تلافى كنم .
زن پرسید: اى بانوى دو جهان ! اى دختر مولاى من ، این مرد گمركچى كه شیعه نبود، این قدر مرا اذیت كرد، چه كارى انجام داده كه نزد شما محبوب شده است ؟
حضرت فرمود: او اهل تسنن است ، چند ماه پیش از این مكان رد مى شد و به سمت بغداد مى رفت . در بین راه چشمش به گنبد من افتاد، از همان راه دور براى من تواضع و احترام كرد. از این جهت او بر ما حقى دارد و تو باید او را عفو كنى و من ضامن مى شوم كه این كار تو را در قیامت تلافى كنم .
زن از خواب بیدار شد و سجده شكر را به جاى آورد و بعد به شهر خود مراجعت كرد.
در بین راه گمركچى زن را دید و از او پرسید: آیا شكایت مرا به بى بى كردى ؟
زن گفت : آرى اما بى بى به خاطر تواضع و احترامى كه به ایشان كردى ، تو را عفو كرد. سپس ماجرا را دقیق بازگو كرد.
مرد گفت : من از قوم قبیله عثمانى هستم و اكنون شیعه شدم . سپس ذكر شهادتین را به زبان جاى كرد
📚📚 ۲۰۰ داستان از فضایل مصایب و کرامات حضرت زینب (س)
✍ #تواضع
🌹
🍃
🍃
#چرایی_نه_به_سند_2030
#حق_تحفظ
#بخش_اول
✍️ گروهی معتقدند، میتوانیم خوبهای 2030 را بگیریم و بدهای آن را واگذاریم (تقریباً همان حق تحفّظ)؛
✴️این سخن در نگاه اول درست است. اگر مطلبی به دست ما میرسد، باید سعی کنیم سره را از ناسره تشخیص دهیم و سند ۲۰۳۰ به عنوان یک مقالۀ علمی! جا دارد که چنین برخوردی با آن شود؛ ولی ۲۰۳۰ یک سند دارای چارچوب و #راهنمای_عمل است، نه یک متن علمی؛ بنابراین باید به سؤالات زیر #پاسخ دهیم:
1️⃣چرا سراغ سند ۲۰۳۰ برویم؟ آیا سند بالادستی آموزشی مان را باید از کشورهای دیگر بگیریم؟
🔷پاسخ به این سؤال خیلی دشوار نیست. تمام قواعد علمی و دانش مطالعات برنامه درسی، چنین راهنمایی می کنند که هر کشوری باید بر اساس #فرهنگ خودش، #نظام_آموزشی اش را #تدوین و ترسیم نماید.
2️⃣فارغ از مسئله مربوط به سؤال یک، آیا #منفعتی از اتخاذ برخی مواضع مثبت این سند، وجود نخواهد داشت؟
🔷پاسخ خیلی روشن آن است که اگر مطالبی کاملاً نو و راهگشا در سند ۲۰۳۰ هست که در اسناد بالادستی نظام ما نیست، لازم باشد که در اسناد خود #تجدیدنظر کنیم و به هر روی، یک سند (یعنی سند بومی خودمان) باید در جبهۀ کار #تربیت قرار گیرد.
3️⃣آیا این سؤال واقعاً مسئله ما است؟
🔷زمانی این سؤال منطقی است که واقعاً بررسی نشان دهد که ۲۰۳۰ سخن نو و راهگشایی دارد؛ اما خوشبختانه بررسیها نشان میدهد که تمام گزاره های مثبت 2030، ناظر به عدم ظلم و تبعیض و... در اسناد داخلی ما هم وجود دارد و دلیلی برای #تواضع به #فرهنگ_بیگانه وجود نخواهد داشت.
🌱ادامه دارد...
✍️محمود سعیدی رضوانی
@umefafgaraei
💞 #نگاه_مادر
🆔 @Negah_m