eitaa logo
هیئت جوانان مکتب حاج قاسم یزد
3.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
اطلاع رسانی هیئت دانشجویی جوانان مکتب حاج قاسم یزد ۱۴۰۰ ادمین: @maktab_yazd_admin ادمین مسابقات: @Mosabeghatt_maktab مشارکت در هزینه های جاری هیئت: 5041721225996843 ( عماد دشتی) مسئول خادمین برادر: @Mohammad_hossien_salari مسئول خادمین خواهر: @Mmaktab
مشاهده در ایتا
دانلود
به مرگ گرفتم تا به تب راضی شوند.آقای قاضیِ ناظرِ زندان همراهم شد.تازه فهمیدم فامیلش مهدی است -بالباس شخصی و رکوردر تا هر موقع شب خواستی بمون! خواب بی‌خواب! گفت لیدرها باشد برای بعد، فعلا برای دست‌گرمی برو پیشِ خلاف‌سبک‌ها. عدل آن روز شلوار شش‌جیبِ s.313 پوشیده بودم. به ضمیمه‌اش پیراهن روی شلوار وکپه ریش را تصور کنید. لنگ نبسته با آقای مهدی پریدم وسط استخرِ بند. برخلاف تصورم که باید دو طرف سالنی زندانی‌ها را پشت میله ببینم، رفتیم داخل یک سوئیت‌مانند. هوایِ سنگین و چرب و دلگیر اتاق خورد توی صورتم.بیست نفر جوانِ شق و رق.با زیرشلوارهای پارچه‌ایِ مامان‌دوزِ چهارخانۀ صورتی و زیرپوشِ بدن‌نمایِ شیری‌رنگ. با اشاره وکیل بند چهار نفر جلو نشستند.بقیه هم پشت سرشان.پادگانیِ پادگانی. یک‌صدا فریاد زدند«سلامٌ علیکم!»با همان لحنی که بیرون از اینجا بخواهند آخوندی را دست بیندازند. بعد هم با ریتم صف صبحگاهی صلوات فرستادند.پادگانیِ پادگانی! دقیقه هیچِ حضور؛ آقای قاضیِ ناظرِ زندان گند زد به کار -آقای جعفری هستند؛ نویسنده جبهه مقاومت! از کجا به این بیوگرافی رسیده بود؟! تف توی دهان طفلی‌ها خشک شد!وکیل بند یک صندلی پلاستیکی آورد گذاشت رو به جمع. انگار سخنران هستم آقای مهدی که رفت مانده بودم چطور اوضاع را جمع کنم! همه‌چیز در شعاری‌ترین حالت ممکن اتفاق افتاده بود! رفتم نشستم کنار دیوار.احدی سر نجنباند! -آقا راحت باشید! من از خودتونم! یکی زیر لب غرولند کرد «نویسنده بازی جدیده؟ هع، از خودشونه!» ⭕️ادامه دارد... ✍️ ✳️هیئت مکتب حاج قاسم یزد @maktab_yazd