eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
280 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
759 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🌻ـ🕊» بسم‌رب‌الرضا‹ع›|❁ کوبیده‌ام کلون دری را زِ کودکی ... من دوست داشتم سفری را زِ کودکی 🌻¦↫ 🕊¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar
-لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ.. كسی جز خدا برطرف كننده سختی‌ها و هول و هراسش‌ نیست..🌱 -خدای‌من-
39.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⟨🌿بِسمِ رَبِّ الْعَظٖیم🌿⟩ در لحظات تحویل سال یادمان باشد ، تا اینجا که رسیدیم چه کسانی برای امنیتمان جان‌فدا شدند ؛ چه کسانی برای حفظ حریم امن وطن و حرم شهد شهادت نوشیدند! یادمان باشد امسال چه گذشت، چگونه گذشت! یادمان باشد و در میان دعاهایمان یادکنیم از عزیزانی که دیگر در بین خانواده‌شان نیستند ؛ برای من و تو!... --پروردگار یگانه ام، دستانم برای دعا به سمت توست!... یٰا مُقَلِّبَ الْقُلوبِ والْأَبْصٰار قلبم را از یادت سرشار و چشمم را از هرچه غیر خودت فرو‌ بدار! یٰا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهٰار در روز و شب ذهن و فکرم را به ذکرت گره بزن! یٰا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوٰال کمکم کن احوالم را به احوال بندگان محبوبت همچون برادرم عباس، شبیه سازم! حَوِّلْ حٰالَنٰا أِلٰی أَحْسَنِ الْحٰال حالمان را با ظهور حضرت حجت ‹عج› به بهترین حال بدل کن! ما عبد سیَه روی تو هستیم و نگاهمان به لطف و رحمت توست ، دستمان را بگیر!... «نوروز ۱۴۰۳ بر همگی مبارک» ----•°🌿°•----•°🌿°•---- ✍🏻 ✓مجموعه‌مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ [ 🆔@maktababbasdanshgar ]
تو بیایی همه ثانیه‌ها ساعت‌ها از همین روز، همین لحظه همین دم، عیدند..♥️ ـ -اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج-
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۹۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم فاطمی : یک
۱۹۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم شریفیان : آخرین زنگ مدرسه را زدند. همراه دوستانم از مدرسه خارج شدیم و به‌سمت خانه رفتیم. چند قدمی از مدرسه دور نشدیم که یک تابلو توجهم را به خودش جلب کرد. تابلویی که بر روی آن سیمای زیبای شهیدی نقش بسته بود. شهید مدافع حرم عباس دانشگر لبخند زیبایش، دلم را مجذوب خودش کرد؛ همچون یک صیاد ماهر که دام را برای صیدش ماهرانه پهن می‌کند. مات و مبهوت چهرۀ زیبایش شدم. شهید شهر خودمان بود؛ اما نمی‌شناختمش. انگار چشمانش با من سخن می‌گفت. گویی می‌خواست دستم را بگیرد و مرا به جمع دوستدارانش بیفزاید؛ اما من توجه چندانی نکردم. روزها از پی هم می‌گذشت و من روزبه‌روز بیشتر غرق روزمرگی خویش می‌شدم. تا اینکه یک شب در سال ۱۳۹۷ خوابش را دیدم؛ همان شهیدی که با چشمانش با من سخن می‌گفت. انگار می‌خواست مرا با قله‌های عشق آشنا کند؛ اما من توجهی نداشتم. آخر من گناهکار کجا و رفاقت با شهید پاک و بی‌گناه کجا؟!.. ...
تولدت مبارك سردار دلھا♥️ ●⁠ نامت ای نامدارِ فروردين ، زينتِ هفت‌سينِ خانه ماست! یِکُم فروردین، سالروز تولد شھید حاج‌ قاسم‌ سلیمانی‌ گرامی‌ باد.. 🕊 @maktababbasdanshgar
نوروز نماد جاودان نو شدن است تجدید جوانی جہان کہن است زین‌ها همه خوب تر که هر نو شدنش یاد آور نام پاك ایران من است نوروزتان‌مبارك🎉
ندیدم در سرای تو نشان ناامیدی را تو میبینی مرا.. حرف دلم را خوب میدانی:)❤️‍🩹 ـ -ایهاالرئوف-
«سال ۱۴۰۳ بر همگی مبارک!🌷» الهی امسال حاضرتر از سال قبل و آماده‌تر باشیم برای اون اتفاق بزرگ و مبارک... الهی امسال سال ظهور امامی باشه که مدت‌هاست منتظر ماست... حَوِّلْ حٰالِنٰا إِلَیٰ أَحْسَنِ الْحٰالْ بِظُهورِ الْحُجَّة!🤲🏻 ✓مجموعه‌مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ [ 🆔@maktababbasdanshgar ]
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۹۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم شریفیان :
۱۹۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش سوم محبت شهید به خواهران ... آن شب گذشت. چند روز بعد، قرار شد دختران مدرسه را به اردوی راهیان‌نور ببرند. دوست داشتم همراه دوستانم به اردو بروم. اسم اتوبوسی که قرار بود به راهیان‌نور برویم، به نام همین شهید بود. تعجب کردم. این‌ها همه نشانه بود؛ اما بازهم توجهی نداشتم و از کنارش به‌آسانی می‌گذشتم. چند مدتی بود مشکلی برایم پیش آمده بود. هر کاری می‌کردم حل نمی‌شد. خیلی ذهنم را مشغول خودش کرده بود. در فضای مجازی عکس شهید را جست‌وجو کردم و شروع به صحبت با او کردم. از مشکلاتم گفتم و راه چاره خواستم. هرآنچه دل تنگم می‌خواست، برای شهید گفتم و با زلال اشک، دخیل بستم دلم را به پنجرۀ عنایت شهدا و دست آسمانی گره‌گشایشان. چیزی از درددلم با شهید نگذشته بود که سر سجاده‌ام گوشی همراهم زنگ خورد. دوستم بود. مژدگانی می‌خواست. خبر رفتن به خانۀ شهید عباس دانشگر را به من داد. آری! شهید عباس دانشگر، همان شهیدی که نگاه نافذ و لبخند گیرایش مرا مجذوب کرده بود که هم نیک‌سیرت بود و هم نیک‌صورت بود، به خانۀ پدرش دعوتم کرد. الحمدلله بعد از مدتی مشکل من هم حل شد. این ماجرا سبب شد به زنده بودن شهدا یقین کنم. چه خوش گفت حضرت حافظ که «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما». ...