eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
285 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
758 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر بخواهیم برایِ رفعِ تکلیف بندگی کنیم شیرینیِ گناه برایمان چند برابر خواهد شد!🌱 🎤:/استادپناهیان
در خانه‌اش اتاقی ویژه‌ی نماز ساخته بود؛ که نه بزرگ بود و نه کوچک و دراتاق فقط قرآن، شمشیر و فرش بود. معنای‌نماز‌، علی‌علیه‌السلام🌻 📒-بحار‌الانوار،ج۷۳،ص۱۶۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اتاق موسی ابن جعفر (ع) شمشیری هست که نشون میده هدف جهاده... و قرآنی که نشون میده میخواهیم با اینها به زندگی قرآنی برسیم!... «شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه‌ السلام بر همه مسلمانان تسلیت باد!🖤» ✓مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ 🆔@maktababbasdanshgar
رفیق‌‌تومجازی‌📱همه‌بلدن‌خوب‌باشن همه‌بلدن‌علامه‌باشن همه‌‌بلدن‌‌نمازخون‌باشن همه‌بلدن‌تسبیح‌به‌دست‌باشن📿 همه‌بلدن‌اِدعای‌شهیدزنده‌بودن‌بکنن همه،‌همه‌کاری‌ازدستشون‌برمیاد اما‌تواونی‌باش‌که‌درون‌و‌بیرونش‌باهم‌مونمیزنه! همونی‌باش‌که‌وقتی‌امام‌زمان‌‌کاراتومیبینه بگه‌این‌خیلی‌به‌فکرمنه‌ها🌤:)
◽️پیـٰامبـراڪرم‹ص›: چِـھ‌بَسـٰالِـذَتـۍڪِه‌دَمـۍبِپـٰايَـد اَمـٰااَنـدوهـۍ‌دِرـٰازبَـرجـٰاۍ‌گـُذارد ‌
أشهَـدُ أنَّ شمـا زنـده تـر از مـا هستید مرگ در مسلڪ ققنوس نـدارد جایـــی!...🫶🏻🧡
پروردگارا... ناتوانم، تنها به نگاهت، به وجودت، به حضورت در زندگانیم محتاجم. خدایم قلبم را برای رسیدن به خودت به نهایت پاکی ها منور بگردان و مرا در روز موعود در ردیف پاکان قرار ده! 💫🖐🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«💛ـ🕊» بسم‌رب‌الرضا|❁ درحرمت‌مثل‌کعبه‌شوروصفاهست گنبدوگلدسته‌هات‌دردل‌مـاهست!...  💛¦↫ 🕊¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar
حالٺ‌ڪہ‌گرفتہ‌اسٺ؛ وقتایـے‌ڪہ‌ناآرومـے قرآنو‌بازڪن بزار‌خداباهاٺ‌حرف‌بزنہ خداآروم‌ڪردن‌حاݪ‌دݪِ‌من‌و‌تو‌رو خوب بلده📖:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تو نگم به کی بگم دردمو... من دیگه جونم به لبم رسیده منی که دیدن همه خندهامو... منی که اشکامو کسی ندیده! ❤️‍🩹🫶🏻 ✓کانال‌مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ 🆔@maktababbasdanshgar
هر جوری‌ هستی‌، هر گناهی‌ کردی‌، اول‌ از نمازت‌ شروع‌ کن.. شک نکن‌ که‌ درست‌ میشی..! نمازت‌ تو رو درست‌ میکنه؛ همونطور‌ که‌ شیطان، مارو کم‌کم ‌و آهسته‌ آهسته‌ به‌ سمت‌ گناه‌ میبره! همونطور هم‌ نماز، مارو کم‌کم‌ به‌ سمت‌ عاقبت‌ بخیری‌ میبره! خدا هیچوقت‌ بنده‌شو رها نمیکنه!! حتی‌ اگه‌ مرتڪب‌ بدترین‌ گناه‌ها شده‌ باشه.. به‌ خدا اعتماد کن!!🌱
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۶۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش دوم محبت شهید به برادران ... با مطالعۀ زند
۱۶۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹سیداحمد هاشمی، استان بوشهر : در فضای مجازی عکس شهدای مدافع حرم را می‌دیدم؛ ولی چندان اهمیت نمی‌دادم. ایام ولادت شهید عباس دانشگر بود. تصاویر و کلیپ‌های زیادی در کانال‌ها دیدم. با خودم گفتم: این شهید کیه که خیلی از جوون‌ها بهش علاقه‌مند شده‌ اند؟ در فضای مجازی دنبال زندگی‌نامه و وصیت‌نامۀ او رفتم. گمشدۀ خودم را پیدا کردم. عکس خندان و زیبای شهید را دیدم. در همان نگاه اول، دل‌بسته‌اش شدم. مدتی گذشت. از قبل یک ناراحتی روحی داشتم که از ائمۀ اطهار(علیهم‌السلام) عاجزانه درخواست کردم؛ درعین‌حال، شهید عباس را هم واسطه کردم تا مشکل من برطرف شود. الحمدلله مشکل روحی من آرام‌آرام برطرف شد. به نظرم رسید حال که شهید به من محبت کرده و غم و اندوه از دلم رفته است، صد صلوات به روح مطهرش هدیه کنم. بعد از این ذکر، احساس کردم تأثیر نگاه شهید در من اثر فوق‌العاده‌ای داشته است. نتوانستم بیخیال شوم. تصمیم گرفتم هرطور شده از شهرستان بوشهر به سمنان بروم. در اواخر اردیبهشت سال ۱۴۰۱ بیش از هزار کیلومتر راه را تک‌وتنها طی کردم و به مزار شهید رسیدم. کام تشنه‌ام را با زیارت مزار شهید سیراب کردم. با شهید عهد کردم که او را به‌عنوان الگوی زندگی‌ام قرار بدهم. از او خواستم کمکم کند تا در مسیر شهدا ثابت‌قدم بمانم. ...
شهدا با معرفتند.. حاضرند تا پای جان بروند تا تو جان بگیری. شهدا رفیق بازند، باور کن، آنها نیکو رفیقانی برای ما راه گم کرده ها هستند!... 🩵✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«♥️ـ🕊» بِـسـمِ‌رَبِّ‌الحـسـیـن|❁ سخت‌است‌که‌عاشق‌شوی‌یارنخواهد دلتـنگ‌حــرم‌باشـی‌وارباب‌نخواهد!... ♥️¦↫ 🕊¦↫
«إِلٰهِى... وَأَماتَ قَلْبِى عَظِيمُ جِنايَتِى فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ» الهی! بزرگی جنایتم دلم را میرانده، پس آن را با توبه به درگاهت زنده کن🌱‌•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا رسول‌الله یا محمد...♥️ به رسالت به مودت، که اگر عشق و محبت شده سرلوحه‌ی امت، پی لبخند تو هستیم! «عید خجسته‌ی مبعث پیامبر اکرم‹ص› بر مسلمانان و محبینش مبارک!🎊» ✓مجموعه‌مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ 🆔@maktababbasdanshgar
«🌸🎉» یارسول‌الله‌دستانم‌رابگیر،تابت‌های‌دلم‌رابشکنم که‌خدای‌خریداردل‌شکستگان‌است:)
﴿بࢪاے تعجیݪ دࢪ ظہوࢪ مہدے فاطمه (س) صـݪـۋات﴾ 🕊
در روزهای اول آموزش نظامی، یک سری از امورات گردان به دانشجویانی که توانایی انجام مسئولیت ها را دارند واگذار می شود. این کار، محک و میزانی برای سنجش توانایی دانشجویان است. عباس یکی از دانشجویانی بود که مسئولیت تبلیغات فرهنگی و مرتب کردن تمامی بردهای گردان به او سپرده شده بود. منظم و زیبا کار می کرد. من که فرمانده اش بودم از این همه نظم تعجب می کردم. وقتی به چهره اش نگاه می کردی، جوانی ۱۶_۱۷ ساله را می دیدی اما عملش را که می دیدی می فهمیدی که خلاقیت، تلاش، ابتکار ومسئولیت پذیری در وجود این جوان موج می زند و او می تواند درآینده به عنوان یک. نیروی اثرگذار در مجموعه سپاه نقش آفرین باشد. 👤به نقل از″ ″ علی پورخزایی ،فرمانده شهید ″ 📚 برگرفته از کتاب↓ ″ لبخندی‌به‌رنگ‌شهادت ،فصل۱ ″
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۶۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹سیداحمد هاشمی، ا
۱۶۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹محمدرضا خاتون‌آبادی : یک بار اتفاقی عکس شهید عباس دانشگر را در فضای مجازی ‌دیدم. محو لبخندهای زیبایش شدم. برایم سؤال شده بود این جوان کیست که هروقت او را می‌بینم، محبتی در دلم احساس می‌کنم. آن زمان عباس تازه شهید شده بود و کسی او را نمی‌شناخت. من شهید عباس را دوست داشتم، به‌خاطر اینکه جوان بود و می‌توانستم خیلی راحت با او حرف بزنم. یادم است روزی به مشکلی برخوردم. سریع فکرم رفت دنبالش. گفتم: «عباس، اولین شهیدی هستی که شده داداش من. ازت کمک می‌خوام. کمکم کن!» الحمدلله کارم حل شد. به او گفتم: «من دیگه تو رو رها نمی‌کنم.» بعدازآن، دیگر سعی داشتم کل زندگی‌‌ام را اولویت‌های عباس بچرخاند؛ چون می‌دانستم که اگر با شیوۀ این شهید جلو بروم، به همه‌چیز می‌رسم. یادم می‌آید چند سال دنبال کتاب شهید بودم؛ اما هیچ جایی پیدایش نمی‌کردم. کارم این بود که فقط از توی فضای مجازی داستان زندگی شهید را دنبال کنم. همۀ فکرم این بود که زندگی‌ام گره خورده به عباس. اگر یک روز به یادش نباشم، صد درصد کار اشتباه ازم سر می‌زند. با پرس‌وجو توانستم کتاب اذان صبح به‌وقت حلب را تهیه کنم. کتاب شهید را مطالعه کردم و درس‌های خوبی گرفتم. آن مطلبی که خیلی به دلم نشست، برنامه‌ریزی او بود. یاد گرفتم که چطوری می‌توانم مثل عباس باشم. عباس برای من مثل یک برادر دلسوز و راهنمای زندگی‌ام شده است. باور دارم. خداوند به من لطف کرد و یک شهید را در مسیر زندگی‌ام قرار داد. ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا