پس از شهادت ابراهیم، ما زندگی خیلی سختی داشتیم
فرزند کوچکم بیمار شده بود.
شبی دلم گرفت و نشستم با روح حاجی دعوا کردن...😭
گفتم: حاجی خودت رفتی به بهشتت رسیدی منو با این همه سختی تنها گذاشتی بچت داره میمیره بیا بچتو ببین مرد...
دیدم حاجی اومد تو اتاق نشست و بچمو بغل کرد و بعد گذاشت زمین و رفت...
رفتم سمت بچه دیدم تبش قطع شده گفتم شاید داره میمیره و سردی کرده...
فرداش بردم دکتر...
دکتر گفت: خانوم این بچه که چیزیش نیست چرا آوردیش دکتر...
فهمیدم ابراهیمم اومده...💔😭
راوی: همسر شهید 💚
#شهیدمحمدابراهیمهمت