eitaa logo
مکتب حاج قاسم
19.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
63 فایل
پایگاه تخصصی" مکتب حاج قاسم" بر آن است با تبیین و استفاده از آثار وجودی و معرفتی این رفیق خوشبخت ولایت ، مدرسه درس آموزی را به عنوان الگوي جهادي تراز انقلاب اسلامي برای علاقه مندان به اسلام و انقلاب معرفی نماید 📌این کانال ارتباطی با بنیاد حاج قاسم ندارد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 l 🎥 نماهنگ | روزِ وصل 🔺بازنشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین یوسف اللهی 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 l 🎥 خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی از توسل به امامین عسکریین در جمع رزمندگان حزب الله: 🔺در مقطعی به نقطه یاس و ناامیدی رسیدیم. آمدیم به سامراء به جلسه با حاج حامد و به زیارت امامین عسگریین رفتیم، در حرم بسته بود و من پشت در نماز خواندم و شروع به التماس کردم و گفتم شما هستید و وضع ما اینگونه است؟! و آنها راه گشودند... 🔺گاهی انسان را شیطان وسوسه می کند و یا عراقی ها به ما می گفتند مشکلی نیست بروید از آمریکا کمک بخواهید آنها کمک می کنند. 🔺من به نفس خودم رجوع کردم و گفتم الله سبحانه و تعالی قدرتش بیشتر است یا آمریکا؟! تمام این کره خاکی در مقابل تمام مخلوقات خدا و کرات و منظومه های دیگر ذره ای بیش نیست...! 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 📸 تصویر دیده نشده از شهید حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | امانتی مردم 🔶 روایت‌های جذاب و دلنشین از زندگی حاج قاسم را با مجموعه دنبال کنید. 🎐 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l هان، میشناسیدش؟ زِ یاران خراسانی‌ست از نسل سلمان است اگر نامش سلیمانی‌ست مردانِ حق، همپای او در جبهه‌ها ماندند بدخواهِ او، تسلیم خواهش‌های شیطانی ست در وقت میدان، او: اشداءُ علی الکفار با دوستان، تفسیری از آیات رحمانی‌ست شرحِ نگاهش با یلانِ کارزار قدس توصیفِ او سنگینیِ اشعارِ خاقانی ست در صبح رجعت خوب می‌دانم که او هم هست در لشکری که جمع ایرانی و افغانی‌ست در وصف او حتی قلم هم از نفس افتاد راحت بگویم؛ آنچه می‌دانم و می‌دانی‌ست 🔸فاطمه رحمانی 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l تصویرگر شکوه ایرانی بود معنای حقیقت مسلمانی بود پرواز در آغوش شهادت بی‌شک زیبندۀ قاسم سلیمانی بود 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸 برترین فرمانده 🔹آمریکایی‌ها کسی را که سرشناس‌ترين و قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم بود [ترورکردند]! شهید سلیمانی به معنا واقعی کلمه، قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در این منطقه است. ۱۳۹۸/۱۰/۲۷ - رهبرانقلاب 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
خوشا به حالش_139910150328.mp3
6.32M
🎐 l 🔸 خوشا به حالش خدای متعال در قرآن از زبان مسلمان‌ها می‌گوید؛ ما یکی از دو حُسنیٰ را داریم؛ حُسنیٰ یعنی بهترین؛ یکی از دو بهترین را ما داریم. آن دو چه هستند؟ یکی‌اش پیروزی است، یکی‌اش شهادت است. شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد و هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. ۱۳۹۸/۱۱/۲۹ - رهبرانقلاب 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 📸تصاویر بدرقه سردار دلها آزموده طاقت ما را غمی دیگر خون ما، امضای عهد محکمی دیگر 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | ابر مرد 🔶 روایت‌های جذاب و دلنشین از زندگی حاج قاسم را با مجموعه دنبال کنید. 🎐 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 l 🎥 جذب مردم 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l شهادت یعنی متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست.. 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 | ۱۸. نشان لیاقت بعد از جنگ بال‌هایش هرچند زخمی اما قوی‌تر شده بودند. پدر صدایش کرد. تشویقش کرد و نشان لیاقت بر سینه‌اش چسباند. باید افق پروازهایش را عوض می‌کرد. قدس هدف بود و باید راه رسیدن را می‌گشود. حالا فقط یک نشان و درجه روی شانه‌اش نبود. یک مسئولیت سنگین روی شانه‌اش بود. فصلی تازه آغاز شده بود. 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l خیالت همچو سلطانی شد اندر دل خرامانی چنانک آید سلیمانی درون مسجد اقصی 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸این روزها بیشتر از همیشه شرمنده نگاه منتظرتان هستیم آن نگاهی که گویا فریاد میزند... خونمان را به سازش با دشمن نفروشید افسوس...هزاران افسوس که خون دل خوردنت هایتان...یادمان رفت 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 l 🎥ذکاوت انسان 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸روایتی از جلوه‌های مکتب سلیمانی به قلم حاج قاسم 🔹چرا می‌جنگم؟ در قبیله جوانمردان رسم بود اصلا. از هزار سال پیش سینه به سینه سوخته و چشم به چشم گریسته بودند؛ در حکایت مردی که محض خاطر عطش کودکان، مشک را همپای عَلم گرامی داشت.برای او بزرگترین اتفاق عالم، اضطراب کودکی بود که بی‌پناه و حیران صدای گام‌های ناآشنایی را می‌شنید که پدر، مادر، خانه و هر آنچه را که به آن انس داشت از او می‌گرفت و لابد کمی بعدتر جانش را، به جرمی که هیچکس نمیدانست. از این همه تنها می‌ماند رد خونی و پژواک فریاد وحشتی که به گوش کسی نمی‌رسید. اما او می‌شنید. اصلا او تمام فریادهای شکسته در گلو را، تمام بغض‌های دو قدم مانده به اشک را می‌شنید. او مسافر تمام راه‌هایی بود که در انتهای آن، مظلومی زیر آسمان خدا، پناهی می‌جست و شاید در خاطر آرزو می‌کرد، قصه سواران جوانمردی که از راه می‌رسند، این بار پیش چشم همه آشکار می‌شود آنچه می خوانید، ماجرای «سرباز قاسم» است در نامه‌ پدر به دخترش فاطمه. نامه ای به قلم شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی یا اگر آنطور که خودش دوست داشت صدایش کنیم قاسم بدون پیشوند و پسوند. نامه شرح ماجرایی است که او را مسافر راه‌هایی کرد که با برگشت غریبه‌اند، ماجرای آنچه یک انسان را به یک مکتب تبدیل می‌کند 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸بسم اللّه الرحمن الرحیم آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضی‌ام. در این سفر برای تو می‌نویسم تا در دلتنگی‌های بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید. هر بار که سفر را آغاز می‌کنم احساس می‌کنم دیگر نمی‌بینمتان. بارها در طول مسیر چهره‌های پر از محبت‌تان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کرده‌ام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریخته‌ام. دلتنگ‌تان شده‌ام، به خدا سپردم‌تان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافته‌ام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیده‌ای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوست‌تان دارم، کمتر اتفاق می‌افتد اما چشمانش برایش باارزش‌ترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می‌کنم و کرده‌ام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی‌توانم و این به دلیل علاقه‌ی من به نظامی‌ گری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما. من دیدم هر کس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می‌کند کسی دیگر زراعت می‌کند و میلیون‌ها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می‌بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولاً طول این راه چقدر است انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می‌مانند و می‌روند. بعضی‌ها چند سال برخی‌ها ده سال اما کمتر کسی به یکصد سال می‌رسد. اما همه می‌روند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم‌اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه‌ی وجودم را درد فرا می‌گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شعله‌های آتش می‌بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می‌ریزد. اما دیدم چگونه می‌توانم حلّال این خوف و نگرانی‌هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گل‌های وجودم هستید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مردن خود جلوگیری کنند و یا ثروت و قدرت‌شان مانع مرض‌های صعب العلاج‌شان شود و از در بستر‌افتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده‌ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنم؛ هرگز نمی‌خواستم نظامی شوم، هرگز از مدرج شدن خوشم نمی‌آمد. من کلمه‌ی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی‌خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی‌دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گنده گویی است و بار خورجین را سنگین می‌کند. 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸عزیزم از خدا خواستم همه‌ی شریان‌های وجودم را و همه‌ی مویرگ‌هایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو می‌دانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته‌ام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می‌بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه‌ی مظلوم که ناقابل‌تر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچه‌به‌سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطّی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می‌جنگم. عزیزم من متعلّق به آن سپاهی هستم که نمی‌خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می‌کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می‌توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام. دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی‌خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می‌ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند. وقتی فکر می‌کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس است، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده‌شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بی‌خیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی‌توانم اینگونه زندگی بکنم. والسلام و علیکم و رحمت اللّه 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸سلیمانی فقط یک فرد نیست یک تفکر است یک اعتقاد است درختی است که از لحظه ای که خون سردار سلیمانی آن را آبیاری کرد در حال رشد و ریشه دواندن در جهان است 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 🔸 محصول ایمان و جهاد 🔹اندیشکده‌های آمریکا راجع به حاج قاسم سلیمانی می‌گویند این آدم مانع بزرگی در مقابل اهداف آمریکا است. شخصیّت‌های ایمانی وقتی که این ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش می‌شود شخصیّتی مثل این، که حتّی دشمنانش او را تحسین می‌کنند! ۱۳۹۸/۱۱/۱۶- رهبر انقلاب 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
39.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐 l 📹 مثل زینب سلام‌الله‌علیها 🔹دختر شهید حاج قاسم سلیمانی از ادامه راه پدرش گفت 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l 📝دختر شهید حاج‌قاسم سلیمانی از ادامه راه پدرش گفت 🔸مثلِ زینب سلام‌الله‌علیها 🔹«پدرم خواب راحت را از چشم تمام ستمگران ، مستبدان و تکفیری‌ها ربوده بود. اسم حاج قاسم سلیمانی آشیانه صیهونیسم، تکفیر و نظام سلطه را هم اینک هم می‌لرزاند.» این جملات محکم و پرمعنا تنها بخشی از سخنرانی «زینب سلیمانی» دختر شهید حاج قاسم سلیمانی در روز وداع با سردار بزرگ اسلام و همرزمانش بود. دختر حاج قاسم سلیمانی در سخنانی قاطع و پرصلابت از ادامه راه جبهه مقاومت سخن گفت: 📖ادامه دارد.... 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 l | 📸 مرد میدان خدمت | تصویر تازه منتشر شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در مناطق سیل زده خوزستان 🔰 نشر دهید و همراه ما باشید 📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم