eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
کانال ترویج مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 ۱)اعزام راویان تخصصی مکتب ۲)برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استاد،مربی وراوی مکتب ۳)اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان ۴)برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @Mojtabas1358
مشاهده در ایتا
دانلود
❤ گلزارگردی و راهیان نور وطنی با معرفی شهدای عزیز توسط برادر مجتبی سیاری☝ ⚘⚘⚘⚘⚘ خدمات به سراسر کشور/هفته دفاع مقدس👇 ✅گلزارگردی و راهیان نور وطنی با روایت گری برادر مجتبی سیاری ✅ روایت گری توسط برادر مجتبی سیاری برای مخاطبین مختلف در مدارس آموزش و پرورش، مدارس علمیه، دانشگاه ها، خوابگاه های دانشجویی، مساجد، هیئات، گلزارهای شهدا، یادمانهای شهدای گمنام، مراکز، سازمانها، اردوها، منازل، بوستانهاو... ✅ برگزاری مراسم یادواره، بزرگداشت، محفل انس باشهدا و ویژه برنامه هفته دفاع مقدس؛ در مدارس آموزش و پرورش،مدارس علمیه،دانشگاه ها،خوابگاه های دانشجویی،مساجد،هیئات،گلزارهای شهدا، یادمانهای شهدای گمنام،مراکز،سازمانها،منازل،بوستان ها و... با اعزام تیم و عوامل کامل،شامل: (استادراوی،راوی،سخنران،مجری،مجری راوی،راوی چند رسانه ای،راوی پرده خوان، خانواده شهید،عمو روحانی،قاری،مداح،شاعر،گروه سرود،گروه تئاتر،گروه تواشیح،محتوای تاثیرگذار،دکلمه خوان،نصاب دکورو...) ⚘⚘ 👈 هر سازمان،ارگان،مدرسه،دانشگاه، مجتمع و مجموعه ای که درخواست دارد تا برای مخاطبین مورد نظرشان برگزار کنیم،لطفا مسئولین مربوطه با شماره ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ یا ۰۹۱۲۳۵۱۷۱۳۸ تماس برقرار نمایند. ⚘⚘ 🌷 به همراه هدایای صندوقچه بهشتی؛ ⚘⚘ ؛ ؛ حاج قاسم عزیز؛ ⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی: راهیان مکتب حاج قاسم عزیز/راهیان نور/ راهیان کربلا/راهیان مقاومت/راهیان حرم/راهیان قدس/ راهیان وطنی و گلزارگردی/روایتگری ها/کنگره ها/یادواره ها/دوره ها/ کارگاه ها/ویژه برنامه ها/دیدارها/گردشگری ها/اردوها و... 👇👇👇 https://eitaa.com/sayarimojtabas ⚘⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلیمانی: در دفاع مقدس تشویق و هدیه ای نبود...این‌ها ویژگی های دفاع مقدس است، هیچ کجا پیدا نمی‌کنید. درجه و رتبه ای نبود. شما وقتی توی جمع وارد میشدی نمی‌توانستی... این‌ هم دقیقاً مصداق اون چیزی بود که در روایات ما پیرامونِ رسول معظم اسلام (ص)، ذکر می‌کنند، میگویند کسی وارد میشد در جمع، از نشستنِ اون جمع، از آراستن افراد، نمی‌توانست تشخیص بدهد، پیغمبر اکرم چه کسی از اینهاست! جنگ چون چنین وضعی بود، امتیازی نبود، درجه ای نبود، رتبه ای نبود، یک چنین حالی گرفته بود از اون حال اولیه اسلام. -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
💠💠💠 💠💠 💠 "پسرم قاسم" -دوم 🌷محمد قاسم رضایی 🌷پدر:مرتضی رضایی ،روحانی کردستان سنندج 🌷روزجمعه داشتم عمامه‌ام را می‌شستم که با فریاد همسرم دویدم داخل اتاق ، فهمیدم چه شده ، اما مات و مبهوت بودم. چشم دوخته بودم به تلویزیون. پاهایم می‌لرزید. سست شدم و دیگر نتوانستم بایستم. کم کم خودم را پیدا کردم و اشک‌هایم سرازیر شد. این را همه درک می‌کردیم. که حاج قاسم ماندنی نیست. حاج قاسم باید شهید می‌شد. غیر از شهادت اگر می‌رفت بی‌انصافی بود در حقش! ولی باز هم سخت بود. چنین مظلومانه رفتن برایمان سخت بود. 🌷همان ساعاتی که موشک‌های سپاه به پایگاه آمریکایی اصابت کرد. شب "انتقام سخت" ، فرزند دوممان متولد شد. پیشنهاد همسرم و پدرشان اسم قاسم بود. برای نامگذاری نزد آیت الله شهبازی نماینده کردستان رفتیم و گفتیم این پسر در شب "انتقام سخت" متولد شده آیت الله شهبازی گفتند: انشاالله از مجاهدین شود... 🌷هر کس دنبال پیشینه اسم خودش می‌رود. ما برای محمد قاسم از صفات و شخصیت حاج قاسم خواهیم گفت. اینکه برای زیبایی و کلاس اسمش را انتخاب نکرده‌ایم. بلکه برایمان شخصیت و صفات صاحب اسمش مهم بوده است. 🌷او باید به وجود ایشان افتخار کند و در مسیر ایشان قدم بردارد تا مثمر ثمر باشد... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
🌸🌸🌸🌸🌸 💗#مدافع_حرم💗 #قسمت_دهم نگاهم به آسمان می رود. نوشته بالای سردر ورودی حرم را می خوانم: قال ال
🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 موهای دخترانه ی بلندش تا روی سینه ام افتاده. نرم و لطیف است. مانند موهای امین. نوازشش می کنم: آرام بخواب دختر گلم. زینب عزیزم. بمیرم برایت.. اشک می ریزم. با هر بار نفس کشیدنم، سرش روی سینه ام بالا و پایین می رود. به یاد عبداللهِ امام حسین می افتم. روضه می خوانم و گریه می‌کنم و لحظه ای، دست از نوازش موهای زینب بر نمی دارم. - یادت که هست زینب چقدر از من می ترسید. آره؟ + بله که یادمه. آخه کی با لباس پلنگی نظامی می ره خواستگاری؟ - پلنگی نبود که. لباس بسیجی ام بود. نو بود تازه خریده بودمش. گفتم اول برای همسرآینده ام بپوشم. زشت شده بودم مگه؟ + خیلی هم بهت می اومد. عاشق تیپت شدم. به مامان می گفتم کاش ی عکس ازش می گرفتیم. مامان هم لب گزه می رفت که:" زشته این حرفها برای یک دختر. نه به داره نه به باره. " - پس با لباسم ازدواج کردی ها؟ + باز تو شیطنتت گُل کرد؟ آره با لباست. ببین امیر علی، هزاری سر به سر من بزاری، یک کلمه از من نمی شنوی. - ای بابا. تازگی ها چقدر زود لو می رم. قبلا لااقل چند دقیقه ای سرکار می رفتی. + طرفت دیگه شاگرد نیست. بعد از چهار ماه دیگه اوسا شده زینب سرش را از لای در داخل کرد: عمو اجازه هست بیام تو؟ - آره عزیزم. بیا . دستم را به طرفش دراز کردم تا شوقم را از حضورش احساس کند. هنوز خجالت می‌کشد. با این حال، هربار، می‌آید و کنار ما می‌نشیند. همان طور که موهای خرمایی بلندش را نوازش می‌‌کنم، با لحن بچه‌گانه‌ای می‌گویم: ماشالله زینب خانم خوب بزرگ و خانم شده ها. دیگه نمی ره پشت زهرا قایم بشه. هر بار که این جمله را می گویم، زیرزیرکی نگاهم می‌کند و کیف می کند که بزرگ و خانم خطابش می کنم. زهرا سینی چایی به دست، کنارم می نشیند. هر دو به چایی و چینش فنجان و قندها نگاه کرده و می خندیم: - یادش بخیر. یادته؟ ندیده بودم تو هیچ خواستگاری ای، این طوری قند رو بزارن تو نعلبکی ای که فنجان هم توشه. معمولا نعلبکی جداست. قند تو قندون. فنجان ها هم جدا. ما هم فرصت داشتیم ببینیم و بپسندیم یا نپسندیم. + معلومه که یادمه. ناسلامتی خودم چایی آوردما. - چرا خب این طوری؟ + برای اینکه وقت کم داشته باشی برای دید زدن. چشمانم از تعجب باز ماند. لبخند موزیانه ای زد و فنجان چایی را از نعلبکی برداشت و قند را با دندان های جلویی اش گرفت: بفرمایید آقای داماد. نوش جان. - بله بله خیلی ممنونم. به تقلید از زهرا، قند را لای دندان جلویی ام گذاشتم و فنجان چای را برداشتم. یک نگاه به زهرا، یک نگاه به چایی درون فنجان انداختم. فکری به سرم زد. نعلبکی را برداشتم. چایی را سُر دادم داخل نعلبکی. در همان حال نگاه مهربانانه‌ام را روی زهرا قفل کردم و فنجان را کج تر کردم. چشمان زهرا گشاد شد: نریزه نریزه.. ریختی که. امیر علی... زینب جیغ آرامی کشید و از اتاق بیرون رفت. لابد برای اینکه به مادرجان بگوید چه اتفاقی افتاده است. سوختم. اما به روی خودم نیاوردم. به کارم ادامه دادم؛ قند بین دندان هایم، چشمانی عاشق، زل زده به زهرا، فنجان هم کج تر و کج تر. خیز برداشت و فنجان را از دستم کشید: ریختی که همه چایی رو. چایی نمی خواستی می دادی خودم می خوردم. آخه کی تو این دوره زمونه چایی می ریزه تو نعبلکی. نکنه تو سوریه این مدلی چایی می خورین؟ قند را گوشه دهانم هُل دادم. لبخند پیروزمندانه ای زدم و گفتم: هزار نگفتم و هزار گفتی. بالاخره صدات رو در آوردم. پس هنوز هم هنرمندم. به خودم امیدوار باشم. چشمانش را ریز کرد و رفت تا فنجان چایی دوم را برایم پر کند: بله خیلی هنرمندی. احسنت. سر و جان فدای هنر. نسوختی؟ داغ بودا. ساق پایم که حسابی می سوخت اما آن سوزش کجا و این سوزش کجا. بوی نفت تمام دماغم را پرکرده بود. دبه را روی سینه و شکمم خالی کرد و گوشه ای انداخت. از لحظه ای که مرا اسیر کرده بودند، درباره عملیات و تعداد نیروها می پرسیدند. دوره ام کرده بودند. اسلحه هایشان پشت کمرشان بود تا دستانشان برای اعتراف گرفتن از من، آزاد باشد. دستانم را بسته بودند. از دو طرف، بازوهایم را گرفته بودند. شُل و رها قدم برمی داشتم و در یک لحظه که فشار دستانشان روی بازوهایم کم شد، سر و بالاتنه ام را به یک فشار، پایین آوردم و با پاشنه ی پا، چند ضربه محکم به نفر پشتی و پهلویی ام زدم. آرنج هایم را محکم گرفتند تا مهارم کنند. من هم دو پا را بالا بردم و شیارهای پوتین هایم را نثار صورت و لب و دماغشان کردم و بینی یکی شان را شکستم. -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
💠💠💠 💠💠 💠 "پسرم قاسم" -سوم 🌷محمد قاسم عاشوری 🌷پدر:مصیب عاشوری سطح ۳ حوزه مدرس 🌷مادر گوهر مشایخی، سیکل، خانه‌دار شهر قم 🌷قبلش حواسمان نبود اصلاً دقت نکرده بودیم که "قاسم" چه اسم قشنگی است. وقتی اسم پسرمان را قاسم گذاشتیم. تازه متوجه شدیم و درک کردیم، قشنگی و برازندگی این اسم را... 🌷محمد قاسم ۵ ماه بعد از شهادت حاج قاسم متولد شد. نامش در شناسنامه محمد قاسم است. چون پسر اولم محمد فاضل است. اما او را حاج قاسم صدا می‌کنم. محمد فاضل را هم به تبعیت از حاج قاسم حاج فاضل صدا می‌زنم ... وقتی به مهمانی رفقا و فامیل دعوت می‌شویم. میزبان می‌گوید: امشب "حاج قاسم به خانه‌مان آمده" 🌷گاهی که حس و حالی دست می دهد، با محمد فاضل مداحی می‌خوانیم: (دلم یه جوریه، ولی پر از صبوریه...) محمد قاسم هم سینه می‌زند و با ما همخوانی می‌کند؛ با همان زبان کودکانه خودش ... محمد فاضل دو سال از محمد قاسم بزرگتر است. گاهی با همان حالت بچگی‌اش می‌گوید: "بابا! دعا کنید من هم شهید بشوم" 🌷 یکی از جاهایی که حتماً باید محمد قاسم را ببرم سر مزار شهید سلیمانی است. قطعاً باید این کار را بکنیم. آنجا سر مزار شهید، برایش از حاج قاسم و رشادت‌ها و اخلاص و خوبی‌اش خواهیم گفت. 🌷 زمانی که قاسم بپرسد چرا اسم مرا قاسم گذاشتید به این سفر خواهیم رفت و همان جا کنار مزار حاج قاسم برایش توضیح خواهیم داد... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصف یاران | به روایت حاج قاسم سلیمانی 🔸 روایت‌های تاریخی حضور شهید سلیمانی در دفاع مقدس -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
💠💠💠 💠💠 💠 "پسرم قاسم" -چهارم 🌷محمد قاسم رمضانی 🌷پدر محمد رمضانی ،کارشناسی برق قدرت ،مغازه عطاری 🌷مادر رقیه طاهری فوق دیپلم خانه‌دار شهر زنجان 🌷با شهادتش همه چیز به هم ریخت. خبر شهادت را که در مسیر دعای ندبه شنیدم، چنان منقلب شدم که دیگر نتوانستم به رانندگی ادامه بدهم. ماشین را زدم کنار و دقایقی توقف کردم.. 🌷به خانه که برگشتم همه ماتم زده بودند. همسرم چنان گریه می‌کرد که انگار پدرش را از دست داده است. در همان حال و احوال بودیم که همسرم پیشنهاد داد اگر فرزندمان پسر بود اسمش را قاسم بگذاریم. چقدر از این پیشنهاد استقبال شد؛ از اینکه یاد و خاطره سردار را زنده نگه می‌داریم. 🌷محمد قاسم فرزند دوم ماست، بعد از محمدحسن است... 🌷پدرم آنقدر او را دوست دارد که می‌گوید: محمد قاسم نباید خدمت سربازی برود. مگر اینکه بخواهد با کارت خدمتش برود کربلا! وقتی محمد قاسم بزرگ شد ما از قهرمانی‌ها و شجاعت سردار برایش خواهیم گفت تا صاحب اسمش را بهتر بشناسد... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
📌 🇮🇷ویژه برنامه گرامی داشت هفته دفاع مقدس ◻️قاری قرآن کریم: استاد سجاد محمدرفیع ◻️بااجرا و پرده خوانی: آقای محمدحمیدی ◻️ روایتگر: حاج مجتبی سیاری (ازقم) ◻️ مداحان: ◻️با حضور خانواده های معظم شهدا ◻️همراه با معرفی کتب حاج یونس زنگی آبادی 📆 پنجشنبه | ۵ مهرماه ۱۴۰۳ ⏰ بلافاصله بعداز نماز مغرب و عشاء 📍 زنگی آباد / گلزار شهدا / مرقد مطهر سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فدا؛ ؛ حاج قاسم عزیز؛ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی: راهیان مکتب حاج قاسم عزیز/راهیان نور/ راهیان کربلا/راهیان مقاومت/راهیان حرم/راهیان قدس/ راهیان وطنی و گلزارگردی/روایتگری ها/کنگره ها/یادواره ها/دوره ها/ کارگاه ها/ویژه برنامه ها/دیدارها/گردشگری ها/اردوها و... 👇👇👇 https://eitaa.com/sayarimojtabas ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توفیق عاقبت بخیر ی مانگران نیستیم ما بیمه شده ایم هیچ نگرانی نداریم هیچ خوفی نداریم هیچ گرگی نداریم هیچ حیوانی تووجودمان نداریم -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
💠💠💠 💠💠 💠 "پسرم قاسم" #پارت-چهارم 🌷محمد قاسم رمضانی 🌷پدر محمد رمضانی ،کارشناسی برق قدرت ،مغازه عطا
ادامه 👇 🌷اسم حاج قاسم در حال تبدیل شدن به یک گفتمان است. من برای ترویج این گفتمان در همایش دانشگاه کرمان مقاله نوشتم... برای پسر بزرگم هم از مکتب سلیمانی صحبت می‌کنم. می‌گویم: اسم نشانه است. نماد است. باید رفتار و کردار حاج قاسم را الگو قرار دهد... 🌷وقتی برای قاسم کوچکم تاب تاب عباسی می‌خوانم آخرش می‌گویم اگر منو می‌ندازی بغل حاج قاسم بندازی. بغل سردار سلیمانی بندازی. بغل امام زمان بندازی... 🌷وقتی به غریبه هایی که در اتوبوس یا خیابان فرزندم را در آغوش می بینند و ابراز علاقه می کنند و اسمش را می‌پرسند، می‌گویم "حاج قاسم" ، با تعجب ابروهایشان را مهربانه بالا می‌اندازند: "واقعاً اسمش حاج قاسم است؟!" با افتخار می‌گویم: "بله! حاج قاسم." شاید فکر کنید اینکه من به حاج قاسم کوچک خودم علاقه زیادی دارم برای این است که فرزند چهارم است و تحتقاری البته این هم هست اما بخش بیشتر علاقه‌ام به خاطر اسمش است. بارها به خودم می‌گویم، نباید به او وابسته شوم این پسر باید مثل حاج قاسم در راه دین شهید شود . خودم را آماده می‌کنم که در مسیر سردار باشد. اصل هم همین است. وگرنه اسم تنها که کاری نمی‌کند. این اسم برای دلگرمی خود ماست. برای ابراز ارادت است حاج قاسم افتخار جهان است همه رفتارهایش الگوست... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
دل من تنگ همین یک لبخند و تو در خنده مستانه خود می‌گذری نـوش جانـت امـا، گـاه گـاهـی بـه دل خـستـه مـا هـم نـظری -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
هم اکنون ❤ سر مزار مطهر و مرقد قهرمان ملی و جهان، حاج قاسم سلیمانی عزیز و یاران باوفایش و شهدای عزیز گلزار بین المللی کرمان نائب الزیاره هستم... ⚘پرچم روی مزار و قبر مطهر آقا امام حسین(علیه السلام) و پرچم حرم مطهر آقاسیدالشهدا(ع) و پرچم حرم مطهر آقا اباالفضل(ع) ، فضا را کربلایی کرد... مجتبی سیاری ⚘ پنج شنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۲ شب جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن و حضرت مادر ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فدا؛ ؛ حاج قاسم عزیز؛ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی: راهیان مکتب حاج قاسم عزیز/راهیان نور/ راهیان کربلا/راهیان مقاومت/راهیان حرم/راهیان قدس/ راهیان وطنی و گلزارگردی/روایتگری ها/کنگره ها/یادواره ها/دوره ها/ کارگاه ها/ویژه برنامه ها/دیدارها/گردشگری ها/اردوها و... 👇👇👇 http://eitaa.com/sayarimojtabas ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
85.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اکنون ❤ سر مزار مطهر و مرقد قهرمان ملی و جهان، حاج قاسم سلیمانی عزیز و یاران باوفایش و شهدای عزیز گلزار بین المللی کرمان نائب الزیاره هستم... 👈 من اومدم بگم فقط که... یه جوری شرمنده ام ازت که... ❤ شب عاشقی ... لحظه ی عاشقی... به وقت عاشقی... به وقت ۱:۲۰ عاشقی.... به وقت شهادت حاج قاسم عزیز و یاران باوفایش... ⚘پرچم روی مزار و قبر مطهر آقا امام حسین(علیه السلام) و پرچم حرم مطهر آقاسیدالشهدا(ع) و پرچم حرم مطهر آقا اباالفضل(ع) ، فضا را کربلایی کرد... ⚘ جمعه ۶ مهرماه ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۲۰ 🌹شب جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن ، حضرت مادر و رفقای شهید مدافع حرمم... مجتبی سیاری ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ فدا؛ ؛ حاج قاسم عزیز؛ ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ 👈کانال اطلاع رسانی: راهیان مکتب حاج قاسم عزیز/راهیان نور/ راهیان کربلا/راهیان مقاومت/راهیان حرم/راهیان قدس/ راهیان وطنی و گلزارگردی/روایتگری ها/کنگره ها/یادواره ها/دوره ها/ کارگاه ها/ویژه برنامه ها/دیدارها/گردشگری ها/اردوها و... 👇👇👇 http://eitaa.com/sayarimojtabas ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
سلام؛ 📌 🌹 بزرگوارانی که علاقه مند هستند در مراسم سالگرد شهادت طلبه شهید مدافع امنیت مهدی زاهدلویی در منزل این شهید عزیز شرکت نمایند، لطفا اطلاعیه منتشر شده در کانال ذیل الذکر را ملاحظه فرمایند... 👇👇👇 https://eitaa.com/sayarimojtabas ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | ویدئو کلیپ «جلودار» ▫️شهید حاج قاسم سلیمانی: ««یکی از ویژگی‌های مدیریت در دوران دفاع مقدس که فقط منحصر به دفاع‌مقدس نیست و در هر دوره‌ای می‌تواند اثرگذار باشد، این بود که فرماندهان جلودار بودند، خطرپذیرتر بودند، در نوک بودند. اصلاً یک تغییر ماهیتی و اساسی در مدیریت جنگ از شیوۀ کلاسیک به شیوۀ اسلامی ایجاد و علاج اساسی شد.» -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
هرچه که باشد إنّه لجهادْ نصرٌ أو استشهاد قطعا شهدای عزیزی داریم و ان‌شاءالله نجات یافتگان عزیز در طول عمر جبهه مقاومت، فرماندهان زیادی به شهادت رسیدند از سیدعباس موسوی و حاج قاسم و حاج عماد تا این روزها شهادت بخشی ازین نبرده محکم باشیم و مطمئن به ذات اقدس اله و دعاکنیم اگر بلایی هست رفع بشه و در هر حال و انه لجهاد، نصر أو استشهاد... -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلیمانی: ‏ترس از جان خودمان نداریم؛ لذا کسی‌که ما را بترسانه از کُشتن، مثل کسی است که به ما مدال میده -فدا❤ حاج قاسم 💠https://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ------------------------------------------