یاد یاران سفر کرده بخیر یاد باد آن روزگاران یاد باد #یاد_امام_و_شهدا شادی روح امام و شهدا بویژه شهیدان #غلامحسین_خزاعی و #محمدرضا_طالبی_زاده صلوات سهم هر نفر یک صلوات انشاالله که به حق شهدا سالم و سلامت و عاقبت بخیر باشید انشاالله 🌺🌺🕊🕊🌺🌺

#عکس_ماندگار 🌺نه مسجد است نه حسینیه. بلکه این نمازجماعت در شب ازدواج یکی از رزمندگان به امامت شهید ابوجمال برگزار شده. چه روزایی بود... اون روزای آسمونی... خبری از گناه نبود... اصلا گناه راهی نداشت به مجالس عروسی ما... ...یادش بخیر... کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا 🕊🕊🕊🌺🕊🕊🕊

در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا راه شهید ، عمل شهید #شهید_مدافع_حرم 🌷مثل همت🌷 💠یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آنطرف تر نشسته است طوری که در مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند. می گفت: نمیخوام رودر روی خانمها باشم. ... طوری می نشینم که ، عکس شهید همت هم در مقابلم باشه. حاج قاسم میگفت: این شهید منو یاد حاج همت می انداخت. 🌷شهید #محمدحسین_محمدخانی یادش با صلوات

در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید رییس قوه قضائیه #شهید_مظلوم_سید_محمد_بهشتی: #کلام_ناب_گوهربار 👇 مادامی که در #جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از بیکاری و سرما بلرزد و در سوی دیگر کسانی بدون لیاقت برخوردار از همه چیز باشند. این جامعه لجن است. تمام چهره‌اش را هم با #قرآن بپوشانید، باز هم لجن است. کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا

📸عکسهای_ماندگار_دفاع_مقدس 👈راز_این_عکس_معروف لطفا تصویر باز شود ♦️احمد دهقان، نویسنده کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه و شاهد عینی این تصویر، نوشته است: 🔷عکس مربوط به ۲۱ دیماه سال ۶۵،سومین روز عملیات کربلای ۵ درشلمچه است؛ وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی ازسنگرها، 🌹عباس حصیبی🌹 (شهید سمت چپ درعکس) و🌹علی شاه آبادی 🌹 (شهید سمت راست و از سیمینوف چی های ادوات) کنار هم نشسته بودند که تیر سیمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند و به سر دومی میخورد. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند… اما... 🔷عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی [شهید بالا] گرفته است. 🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺 با شهدا همراه باشید در کانال سبک زندگی شهدا @sabkezendegishohada

در محضر شهدا #سردارشهیدمحمودپایدار دفترچه خاطرات دفاع مقدس📋 یادم هست که قبل از عملیات «شهید علی بینا» که احساس کرده بود وقت شهادت پایدار نزدیک است، ضبط صوت کوچکی تهیه کرده بود و با هزار احتیاط به سراغش رفت تا صدایش را ضبط کند و از او خواهش کرده بود که خواسته‌اش را بپذیرد و فقط چند دقیقه صحبت کند تا صدایش ضبط شود و از او یادگاری داشته باشد. او از پایدار خواسته بود که حرف بزند تا برای رزمندگان دلسوزی که می‌خواستند خط او را دنبال کنند، باقی بماند. شهید پایدار اینقدر ناراحت شده بود که مشتی خاک بر سرش ریخته و گفته بود که خاک بر سر من که این سربازان امام زمان (عج) از من خط بگیرند. او هیچ وقت عکس نمی‌گرفت و نمی‌گذاشت سخنرانیهایش را ضبط کنند. روحش شاد و راهش پر رهرو باد شادی روحش #صلوات

در مکتب شهادت پای سخن شهدا راه شهید ، کلام شهید 🎬بخشی ازمصاحبه شهید علی آقا ماهانی با رادیو و تلویزیون مرکز کرمان. 🔹من علی ماهانی اعزامی از بسیج کرمان ، چند ماهی است که درجبهه هستم .🔹 🔹 .... جنگ ما به این صورت هست که بقول امام تمامی کفر درمقابل تمامی اسلام ایستاده ...🔹 🔹... کلاً درمقابل شهداء وقتی که ما بخواهیم صحبت بکنیم، از یک طرف شرمنده می شویم در مقابل آنها، و ازیک طرف هم واقعا شکفته می شویم . خوشحال می شویم وقتی از شهداء می گوییم ... شهیدهایی ما اینجا دیدیم که واقعا نمی توانیم توصیفشان بکنیم، درعین حالی که خیلی جوان بودند. به قول استاد مطهری اگریک معجونی ازیک آدم مجاهدی که یک نفر مجاهد باشد وعارف هم باشد اینها را ترکیب بکنیم یک آدمی بدست می آید ، به نام شهید . این طوری بودند بچه ها .من هیچوقت یادم نمی رود آن دعای کمیلی که با هم می خواندیم. آن گریه هایی که بچه ها می کردند. هنوز زمزمه هایشان از توی سنگرها بگوش می آید . آن دعای توسلی که بچه ها می خواندند آن اخلاصی که داشتند آن خندیدن هایشان ، گریه کردن هایشان ، غذا خوردن هایشان، راه رفتن هایشان ، همه آنها برای ما نمونه بودند... شادی روحش صلوات

در محضر مادران شهدا دفترچه خاطرات گفتم: بمان برات خانه درست کنیم! خندید و گفت: خانه برام درست کرده اند. درهاش را هم نشانده اند. هوشم نمی کشید که بهشت زهرا را می گوید. گفتم: حالا که درهاش را نشانده اند ،بیا یک زندگی برایت درست کنم. گفت: حالا باشد بعد خودم خبرت می کنم.. 🌷 #سردارشهیدمحمدرضاقربانزاده فرمانده گردان 411 لشکر ثارالله کرمان 📎به روایت مادر شهید 📚کتاب سواره می آیم ،صفحه ۱۸۴ شادی روحش #صلوات 🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷

تصویری خاص از شهید حججی عید دو سال گذشته گلزار شهدای گمنام در اصفهان بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می شناسند اللهم ارزقنا توفیق الشهادة شادی روح امام و شهدا صلوات

در دانشگاه جبهه‌ها در کلاس شهادت #مدارک_دانشگاهی_شهدا مدرکهای دانشگاهیشان را نادیدہ گرفتند، رفتند تا من و تو مدرک دانشگاهیمان را با #نشان_وطن تحویل بگیریم... #شهید_مصطفی_چمران (دکترای فیزیک و پلاسما از دانشگاہ کالیفرنیا) #شهید_حسن_باقری (رتبه ۱۰۶ علوم انسانی حقوق قضایی دانشگاہ تهران) #شهید_مهدی_زین_الدین (رتبه ۴ دانشگاہ شیراز تجربی) #شهید_محسن_وزوایی (رتبه ۱ شیمی دانشگاہ صنعتی شریف) #شهید_احمدرضا_احدی (رتبه اول کنکور پزشکی سال۶۴) ️ #یادمان_باشد.... چه کسانی را از دست دادیم ... تا چه چیزهـایی بدست بیاوریم ... نکنه شرمنده شهدا بشویم کجایند مردان بی ادعا کجایند شهیدان راه خدا یاد امام و شهدا #صلوات

نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار #خیس میشوند می‌گویند حساسیت فصلیست! آری، من به #فصل_زمستان مخصوصا دی و بهمن حساسم روزهای عملیات کربلای ۵ روز هایی که بهترین یاران و دوستان مرا با خود از خاک به افلاک برد من به فصل فصل این #دنیا بی شماها #حساسم کجا رفتین که یادتان مانده بر دل❤️ بار الها بدون یاران نه دلی دارم برای ماندن نه پایی برای رفتن از آن روزهای حماسه و شور چشمانی دارم دوخته به آسمان به انتظار باران فرج اللّٰھم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ

🔺دیروز و در جریان مراسم جشنی که به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان برگزار شد ، اتفاق بی بدیلی رخ داد که دل و جان همه حاضران را لرزاند و هر چند عنوان مراسم «جشن » بود ، اما تا دقایقی چشم ها را به اشک نشاند. تجلیل از خانواده شهید غلامرضا لنگری زاده، (شهید مدافع حرم) یکی از بخش های این مراسم بود ، مادر ، همسر و دختر ۶ ساله و پسر یک ساله شهید هم دعوت شده بودند و در مراسم حضور داشتند. تابلو فرشی از چهره شهید هم تهیه شده بود که در بالای مجلس، قرار داشت، در میانه جلسه فرزند یک ساله شهید ، به سمت تصویر پدر میرود و لحظاتی طولانی تصویر پدر را بغل می گیرد و می بوسد ...... نمیشودحس و حال ان لحظات را نوشت ، نمیشود توصیف کرد ، نمیشود حرفی گفت .... خودتان تصاویر را ببینید.....

در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس شهدا جانشین لشکر ثارالله کرمان #سردار شهیدمیرقاسم_میرحسینی 👈 رعایت مقررات👉 راننده برای بنزین زدن گفته بود مجروح دارد . سرو صدا راه انداخته بود که بدون کوپن بنزین بزند. از خواب که بیدار شد (شهید میر حسینی) و موضوع را فهمید، رفت جلوی مسئول پمپ. در حالی که می لرزید گفت: آقا ایشون دروغ گفت، من معذرت می خوام. ما مجروح نداریم. هرچی مقررات باشه، همون رو انجام می دیم. کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا شادی روحش #صلوات 🍃🌺🍃🌺🍃💟🍃🌺🍃🌺

در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، وصیت شهید ای مردم بدانید تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید، مسلمان، مومن و پیروزید وگرنه هرکدام راهی به غیر از این دارید آب را به آسیاب دشمن میریزید. همچنان تا کنون بوده اید باشید تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسّر نیست به جز یاری خواستن از خدا و دعاکردن. 📋 بخشی از وصیت نامه #سردارشهیدمحمدحسین_یوسف_الهی شادی روحش صلوات 🕊🕊🕊🌺🕊🕊🕊

در محضر مادران شهدا دفترچه خاطرات محمد رضا کاظمی زاده از جبهه اومده بود دم در مسجد دیدمش گفتم پس محمد حسین من کجاست؟ چرا نیومد؟ خبری ازش نداری ؟ گفت 20 روزی هست که کمی مجروح شد و برگشت عقب گفتم کجاست؟ گفت تهران بیمارستان گفتم پس چرا زنگ نزده؟ ما خبر نداریم گفت نمیدونم میخواسته ناراحت نشین گفتم خیلی خوب تو هم هیچی بهش نگو من خودم می رم تهران که غافلگیرش کنم اون روز عصرش حرکت کردم با اتوبوس رفتم و صبح رسیدم تهران و رفتم بیمارستان یواشکی یکی یکی اتاق ها را دید میزدم تا محمد حسین را پیدا کنم از جلو درب یه اتاق گذشتم یهو یکی صدا زد مادر مادر برگشتم نگاه کردم تو اتاق دیدم محمد حسین روی تخت خوابیده بغلش کردم بوسیدمش حسابی جا خورده بودم که منو از کجا دیده گفتم چطور منو شناختی؟ خندید و گفت مادر جان از همون دیروز که حرکت کردی ، تا الان که رسیدی میخوای همه را توضیح بدم که کجا نماز خوندین ، کجا ایستادین، چطور اومدین تا اینجا همه چی را برام گفت انگار که مثل یه فیلم تلویزیونی جلوی چشمهاش پخش شده بود غیر قابل باور بود برام اما بعد ها فهمیدم و پس از دیدار با حاج قاسم سلیمانی و سخنان او فهمیدم که محمد حسین به چه درجه ای از عرفان رسیده بود آری ای مردم شهدا ره صد ساله را یک شبه طی کردند و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم😔 #سردارشهیدمحمدحسین_یوسف_اللهی معاون اطلاعات عملیات لشکر ثارالله کرمان در دفاع مقدس جوان 23 ساله ای که با غلبه بر نفس به درجات بالای عرفانی رسیده بود و چشم حقیقت بین پیدا کرده بود کجایند شهیدان راه خدا کجایند مردان بی ادعا #سردارشهیدمحمدحسین_یوسف_اللهی معاون اطلاعات عملیات لشکر ثارالله کرمان ولادت🕯: 1340 کرمان شهادت:🌷 27 بهمن 64 عملیات والفجر هشت اروند رود مرقد مطهر: گلزار شهدای کرمان شادی روحش #صلوات 🌷🌷🌷✳️🌷🌷🌷

در محضر سرداران سردار سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی دفترچه خاطرات📖 🌹دق می کنم🌹 قرار بود برای کنگره سرداران و شهدای کرمان کتاب بنویسیم، کتابی هم درباره سردارشهید "محمدحسین یوسف الهی" نوشته بودیم. می دانستم حاج قاسم سلیمانی علاقه و دلبستگی خاص به آن شهید دارد. متن آماده شده را برای حاج قاسم فرستادم و بعد از مدتی که آن را خواند، برایم پس فرستاد. خوب که دقت کردم، دیدم روی کتاب کاعذی گذاشته و نوشته است: "اگر بفهمم کسی با خواندن این کتاب، بیشتر از من حسین یوسف الهی را دوست خواهد داشت، دق می کنم." 🔹راوی:مرتضی سرهنگی 🔹 سلامتی سردار سلیمانی #صلوات 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

خدایا شهدا چه کردند که هر آنچه خواستند همان شد هر دعایی کردند مستجاب شد جاےشهید نظری خالی ڪه همیشه میگفت: بانوی دو عالم مزار نداره،اگه شهید شدیم باید خجالت بکشیم مزار داشته باشیم ، دعا میکرد که مثل حضرت زهرا(ع) گمنام باشه و مزار نداشته باشه رفت سوریه شهید شد و پیکرش برنگشت💔 #شهیدمدافع_حرم_میثم_نظری •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• شادی روحش #صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•

در محضر شهدا روایتی از شهید حسن آقاسی زاده راوی: همسر شهید ❗️نگاه و گناه هر خانواده ای برای خودش رسم و رسومی دارد. ما قبل از عروسی، مراسمی زنانه برگزار می کنیم که معروف است به پاتختی. خانم ها جمع می شوند و در حضور عروس و داماد جشن می گیرند. مراسم شروع شده بود؛ اما هر چه اصرار می کردیم داخل خانه نمی آمد! به شوخی گفتم: همه که تو را نمی شناسند؛ شاید فکر کنند عیب و ایرادی داری! قبول نمی کرد. نمی توانست رو به روی آن همه نامحرم بنشیند. جلوی در ایستاد. می گفت: همین کفایت می کند. شهید حسن آقاسی زاده کتاب شهاب، ص 67،‌از زبان مادر شهید 🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺 در مکتب ولایت راه مولا ، کلام مولا امیرالمومنین علی علیه السلام: از علائم ايمان، انجام كارهاى شايسته است و چراغ نورانى آن عفت می باشد. بحار الأنوار، ج1، ص375 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

شهیدان ما کویر بی گیاهیم شهیدان مارفیق نیمه راهیم بیایید دست مارا هم بگیرید که ما جاماندگان رو سیاهیم اللهم ارزقنا شفاعة الشهدا 🕊🕊🕊🕊🕊🕊

در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، کلام شهید #سردارشهیدمجیدزینلی محمدحسين را تازه دفن كرده بوديم. همه شيون می‌كردند. چشمشان كه به مجيد افتاد، صدايشان بيش‌تر شد. گفتند: تو بايد انتقام حسين‌جان را از عراقی ها بگيری. برآشفت و گفت: مگر ما به خاطر انتقام خون ديگران می‌جنگيم؟ ما براي اسلام، برای دين و ايمان و وطن ، قرآن و ناموس و كشور می جنگيم. نه برای انتقامجویی کجایند مردان خوب خدا کجایند شهیدان بی ادعا شادی روح امام و شهدا بویژه برادران شهید مجید و محمد حسین زینلی صلوات 🕊🕊🕊❤️❤️🕊🕊🕊

در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس مسئول شهید #محمد_بروجردی فرمانده سپاه کردستان هرکس به اتاقش مےآمد از پشت میز بلند مےشد و درجلو فرد می نشست و کارهایشان را انجـام می داد. یک روز از او پرسیـدم کہ چرا پشت میز کارهایش را انجام نمےدهد؟ با لبخنــد همیشگے اش گفت : برادر من ! میز ریاست یک حال و هوای خاصے دارد که آدم را می گیرد. پشت آن میز من رئیسم و مخاطبم ارباب رجوع هستن، من مےآیم این طرف و کنار مردم مےنشینم تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم، این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی مےکنم... کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا کاش مسئولین فعلی هم بشوند رهرو راه شهدا شادی روح امام و شهدا بویژه سردار شهید محمد بروجردی #صلوات 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊 شهدا در قلب ما هستند و هرگز فراموش نخواهند شد با شهدا همیشه بی شهدا هرگز 🕊🕊🕊❤️🕊🕊🕊

در مدرسه عشق تو کلاس شهادت پای درس نوجوانی شهدا دفترچه خاطرات مادر روزی احمد با تعداد زیادی مجله که تصاویر خواننده ها و رقاصه روی اون بود اومد خونه، مامان گفت: احمد جان اینا چیه آوردی؟ چرا خریدی ؟ احمد رفت طرف باغچه و مجله ها رو آتیش زد و گفت: مامان اینا رو از باجه سر کوچه خریدم تا هم محله ای هام به گناه نیوفتن، مامان گفت: پولشو از کجا آوردی؟ گفت: حقوق کار تابستونم رو استفاده کردم ، مامان گفت: مگه نمی خواستی موتور بخری ؟ گفت: هرچی فکر کردم دیدم موتور منو تا سر کوچه می بره ولی این کار تا بهشت. مامان گفت: ولی تو این شهر ک فقط همین یه باجه نیست. احمدگفت: می دونم ولی وقتی مُردم به خدا بگم وُسع من در همين حد بود اینچنین بود نوجوانی #خلبان_شهیداحمدکشوری روحش شاد به برکت صلوات کجایند شهیدان راه خدا کجا رفتند مردان بی ادعا 🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂

شهدا را به یاد بسپاریم به خاک نسپاریم شهدا را یاد کنید حتی با یک #صلوات شادی روح امام و شهدا بویژه سرداران شهید #میرقاسم_میرحسینی و #محمدحسین_یوسف_اللهی صلوات سهم هر نفر یک صلوات انشاالله که به حق شهدا سالم و سلامت و عاقبت بخیر باشید 🌺🌺🕊🕊🌺🌺

در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، پیام شهید قابل توجه بعضی مسئولین👇 🌹وظیفه ای سنگین🌹 وظیفه ما بس بزرگ و دشواراست. مسئولیتی گران و خطیر بردوش ما سنگینی میکند.پاسداری خون پاک شهداء خونهای مقدسی که از رگهای دلیر مردانی جوشیدن گرفت و بر دامان روزگار جاری شد و بر صفحه تاریخ مبارزات و مجاهدات اسلام نقش بست تا جاودانه گردد و ما وارث خونهایی هستیم که باید در قیامت به قطره قطره انها جواب دهیم ولی چه جوابی می توانیم در برابر دریایی از خون شهیدان داشته باشیم ؟ ... 🔹بخشی از وصیت شهید محمد حسین سیف الدینی🔹 روحش شاد به برکت صلوات 🌺🌺🌺🕊🌺🌺🌺

🌺🌺🌺🌸🌺🌺🌺 در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، پیام شهید #فرازی_از_وصیت_نامه ✍اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده #شهدا سر بزنید، زندگینامه #شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خــود #شهادت_طلبی را پرورش دهید.... #شهید_مصطفی_صدرزاده شادی روح امام و شهدا صلوات 🌺🌺🌺🌸🌺🌺🌺