*﷽*
#در_محضر_شهدا
مصطفی به علت هوش زیاد و علاقه ای که به درس خواندن داشت ، از هم سن و سال هایش زودتر وارد مدرسه شد.
قاری قرآن و مداح بود صدای خوبی داشت.همیشه میگفت : دعا کنید من سرباز امام زمان باشم.
تمام نیازها و حتی هزینه تحصیلش را خودش فراهم میکرد. از خانواده کمک نمی خواست.
به کالای ایرانی اهمیت میداد. در ظرف خارجی غذا نمی خورد.
وقتی در یک لیوان فرانسوی برایش آب یا شربت میبردند حتی اگر بسیار تشنه بود نمی نوشید.
راوی : مادر شهید
#شهید_مصطفی_نمازی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🌷مکتب سردار سلیمانی🌷
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
لطفا لینک کانال را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید.
سید شهیدان اهل قلم
سید مرتضی آوینی🌷
🦋دوکوهه..!
🦋تو را با خدا چه عهدی بود که از این
کرامت برخوردار شدی و خاکِ زمینِ تو
سجدهگاه یارانِ خمینی شد،،،
و حال چه میکنی در فراقِ محل پیشانیهایشان.....
🦋که محلِ اتصالِ ارض و سماء بود
و آن نجواهایِ عاشقانه..
🦋دوکوهه میدانم که چقدر دلتنگی..
*﷽*
💢 امروز صبح نصب کاشی تمثال
#سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
🎥 کلیپی کوتاه و دیده نشده از حاج قاسم سلیمانی و پدر بزرگوارشان...
"و َوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا"
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
در مکتب شهادت
در محضر شهدا
دفترچه خاطرات📝
سردار شهید ناصر کاظمی🌷
آمد، گفت «ای آقا! آدم که با این چیزها ناراحت نمی شه. »
خیلی تحویلمان گرفت. گفت «من فکر کردم شما دیگه توی عملیات ها بوده ای، می دونی. بعضی وقت ها پیش می آد، یک جایی آدم تند می شه، یک حرفی می زنه. تو دیگه چرا به دل گرفتی؟»
آن قدر سر به سرمان گذاشت تا بالأخره کار خودش را کرد. گفت «اخم هات رو وا کن. »
وا کردم. گفت «حلال کردی ما رو؟»
رویم نمی شد به صورتش نگاه کنم. سرم را انداختم پایین، آرام گفتم «اوهوم. »
.. .. .
به نیم ساعت نکشید که خبر آوردند شهید شده. آن قدر حسرت خوردم که چرا توی صورتش نگاه نکردم، که چرا بغلش نکردم، که چرا نبوسیدمش.
📚یادگاران
یاد عزیزش با صلوات🌺
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نَفَسم بندِ نفَسهای کسی هست
که نیست ...
🔹بیگمان در دلِ من جایِ کسی هست
که نیست ...
🔸تا چشم کار میکند؛ جای تو خالیست حاج قاسم! ⚘
در مکتب ولایت
در محضر امام روح الله
راه امام ، عمل امام
علی را روی دوششان سوار می کردند.
بارها می شد که من وارد اتاق می شدم به طوری که امام نمی دیدند، می دیدم که امام به زانو، روی زمین نشسته اند و پسرم علی روی دوششان سوار است و با امام دارد بازی می کند امام با بچه ها بسیار مهربان بودند و محبت داشتند
🎤 راوی : زهرا مصطفوی
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی
در مکتب سالکان راه سعادت
در محضر بزرگان
#خواستم_شیطان_را_له_کنم
🔰شخصی پشت سر مرحوم میرزا احمد سیبویه #بدگویی می کرد و به گوش ایشان رسید.
🔰شبی در محفلی که آن شخص حضور داشت،بعد از جلسه آقای سیبویه #کفش_های او را جلوی پایش جفت کرد.
🔰وقتی به او اعتراض کردند فرمودند:
«خواستم با این کار #شیطان را در خودم له کنم تا مبادا نسبت به ایشان ذره ای #کدورت در دلم ایجاد کند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_حاج_قاسم
🎥 شهید مدافع حرمی که سردار سلیمانی از او قدردانی جانانهای کرد.
*﷽*
در محضر شفیعه روز جزاء فاطمه زهرا(س)
راه ام ابیها ، کلام ام ابیها
🌸حضرت زهرا (س) :
🌿حُبِّبَ إ لَیَّ مِنْ دُنْیاكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
🌱سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است :
تلاوت قرآن ، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.
📚 : صحیفةالزهرا، قول 19 ؛ نهجالحیاة، ص 271
هدیه به شفیعه روز جزاء حضرت زهرا (س) صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹
*﷽*
🥀سراپا وسعت دریا گرفتند
🥀همان مردان كه در دل جا گرفتند
🥀تمام خاطرات سبزشان ماند
🥀به بام آسمان مأوا گرفتند🕊
#سردار_دلها
#سلام
#صبحتون_شهدایی
*﷽*
#در_محضر_شهدا
مادرم علاقه عجیبی به نصراله داشت. وقتی خبر شهادت او را شنید خیلی بی تابی می کرد.
زمانی که به معراج شهدا آمدیم تا او را ببینیم ، مادر کنار تابوت نشست. نورانیت عجیبی همه ی چهره اش را گرفته بود. لبخند ملیحی روی صورتش بود.
مادر با ناله و جزع شروع کرد به درد و دل کردن ، با گریه گفت : چرا رفتی جبهه؟ تو هنوز زخمت خوب نشده بود؟ چرا اینقدر عجله کردی؟ چرا پیش من نماندی؟
ناگهان همه دیدیم چطور چهره نصراله در هم رفت و گرفته شد و اخم هایش را در هم کشید ، مادرم که متوجه دگرگونی چهره نصرااله شد گفت : نه نه پسرم! کار خوبی کردی رفتی. من از تو راضی ام. تو در راه امام زمان رفتی...
همه شاهد بودیم که چطور قیافیه ی گرفته و درهم نصرااله خندان شد.
راوی : خواهر شهید
📚 :حماسه ۴۱
#شهیدنصراله_جمشیدی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#شهیدانه
ایشان توجه بسیار ویژهای به محرومان و نیازمندان داشت. این توجه با کمک رسانی به شیوههای مختلف به مستمندان انجام میشد. از رساندن شبانه مواد غذایی به در منزل نیازمندان تا ویزیت رایگان بیماران فقیر و حتی تامین هزینه داروهای آنها.
ایشان حتی وقتی که رئیس بیمارستان هم بودند بسیاری از بیماران فقیر را با هزینه خودش در بیمارستان بستری می کرد.
📚 مجله فکه
#شهیدسیدرضا_پاک_نژاد
#یاد_عزیزش_با_صلوات
در مکتب ولایت
در محضر امام روح الله
راه امام ، نصیحت امام
تفریح باید به جای خود باشد.
امام وقتی می بینند من روزهای تعطیل مشغول درس هستم می گویند:
«به جایی نمی رسی، چون باید موقع تفریح، تفریح کنی، من نه یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم، اگر تفریح نداشته باشی، نمی توانی خودت را برای تحصیل آماده کنی.»
🎤 راوی : زهرا مصطفوی
📚برداشت هایی از سیره امام خمینی، جلد 1
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
*﷽*
#شهیدانه
شهادت علی خیلی برای ما سنگین بود برادرش کاظم را از پای انداخت و افتاد در بستر بیماری.روز به روز حالش بدتر می شد. بردیم بیمارستان رفسنجان فایده ای نداشت ، تهران بردیم فایده ای نداشت...
انگار نه انگار! رنگش زرد شده بود! گونه هایش بیرون زده بودند!
مادرش می گفت : بچه ام جلوی چشم ما دارد می میرد و کاری از دستمان بر نمی آید.
یک روز صبح بلند شدم وضو گرفتم تکه پنبه ای را که از روز شهادت حاج علی به عنوان یادگاری نگه داشته بودم ، را برداشتم رو کردم به درگاه خداوند گفتم : خدایا این برادر علی هست و این پنبه یادگار خود او ، به روح علی قسمت می دهم که برادرش را شفا بدهی.
آمدم بالای سر کاظم پنبه رو مالیدم به سر و صورتش. نیم ساعتی نگذشته بود که کاظم بیدار شد گفت : من گرسنه ام...
کاظم اولین کسی بود که علی شفایش داد.
راوی : پدر شهید
📚: در انتظار آن لحظه
#شهید_حاج_علی_محمدی_پور
#یاد_عزیزش_با_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽*
سوریه رفتن #شهدا که برای خاک نیست، از جای دیگری به آنها الهام میشود که وقت رفتن است🕊
💢یکی از دوستان #شهید محمود رادمهر میگوید برای توصیف اهمیت کار شهدای مدافع حرم باید حرف خود او را بزنم، میگفت ما که برای خاک نمیرویم، هدف، باز کردن مسیر #ظهور است☝️
#شهید_محمود_رادمهر
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 نگاهی بر زندگی ۴ رفیقی که در یک مکان و زمان به شهادت رسیدند
#ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩﺩاﻧﻠﻮﺩ...
بسیار زیبا
*﷽*
#در_محضر_شهدا
پدرش شصت و دو سالش بود که یونس در عید قربان به دنیا آمد. از همان بچگی صدایش می کردند حاج یونس.
تا وقتی پدرش زنده بود جلوی هیئت های عزاداری آینه و قرآن می گرفت.
بعد از فوتش امام جماعت مسجد گفت : کی امسال جلوی هیئت آینه و قرآن می گیرد؟
یونس از جا بلند شد غوغایی توی جمعیت افتاد. از دوازده سالگی یتیم شد.
📚 :مثل مالک
#شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
سردار سلیمانی🎤
ما هرگز فراموش نمی کنیم قرآن خواندن در تابوت و اذان گفتن شهید مغفوری را در قبر هنگام دفن او
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
خسته از سرکار میآمد. دیرهم میآمد. صبح زود هم باید میرفت. اما باز هم می نشست کنار بچههای کوچکش بازی میکرد. وتا آن ها رضایت نمی داند و نمی خوابیدند عبدالمهدی بیدار می ماند.
حتی اگر تا اذان صبح طول میکشید. میگفت : بچهها که من را خیلی نمی بینند بگذار باب دلشان باشد این لحظات کوتاه!
📚 : عبدالمهدی
#سردار_شهیدحاج_عبدالمهدی_مغفوری
#مخلص_خداعارف_بالله_معلم_اخلاق
#باب_الحوائج_گلزار_شهدای_کرمان
#یاد_عزیزش_با_صلوات
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
راه سردار ، کلام سردار🎤
این دوره با همه دورهها متفاوت است. این بار اگر مسلط شدند، از اسلام چیزی باقی نمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است.
#یاد_عزیزش_با_صلوات
#ما_ملت_امام_حسینیم