در مکتب شهادت
در محضر شهدا
آرزوهای شهیدان
گفتم:
ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟
یه کمی فکر کرد و
گفت:هیچی
گفتم:یعنی چی؟!
مثلاً دلت نمیخواد یک کارهای بشی،ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه...
گفت:یه آرزو دارم.از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده،
❣شهید❣ بشم...
#شهید_نور_الله_اختری
یاد عزیزش با صلوات
🌹وصیت نامه حاج قاسم
💐 اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند بیت الله الحرام و قران آسیب خواهد دید
#مکتب_سلیمانی
─═🍃🌸🍃═─
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
موضوع: همسرداری
مهمان ها که رفتند، افتاد به جون ظرف ها. گفت: من می شویم تو آب بکش.
گفتم: بیا برو بیرون خودم می شویم ولی گوشش بدهکار نبود. دستش را کشیدم و او را از آشپزخانه بیرون کردم ولی باز راضی نشد.
یک پارچه بست به کمرش و شروع به شستن ظرف ها کرد، تمام که شد، رفت سراغ اتاق ها و شروع به جارو و گردگیری کرد.
می گفت: شرمنده تو هستم که بار زندگی روی دوشت سنگینی می کند.
🎤راوی: همسر شهید علی بینا
📚 تل آتشین
*﷽*
در مکتب ولایت
در محضر صادق آل محمد
راه امام ، کلام امام
🌻امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:🎤
🌿اُذكُر تَقطُّعَ اَوصالِكَ فیقَبرِكَ وَ رُجوعَ أحبّائِك عَنكَ اِذا دَفَنوكَ فی حُفِرَتِكَ... فَاِنَّ ذلِكَ یُسلّی عَنْکَ ما أَنتَ فیه.
🌱به یاد آن ساعتی باش که بندبند تو در قبر از هم جدا میشوند و دوستانت بعد از به خاک سپردن از سر خاکت برمیگردند. این تذکر، تو را از هم و غم روزگارت تسلّی میدهد.
📚:المحجّةالبیضاء، ج ٨، ص ٢٤١
هدیه به امام صادق(ع) صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
🎥 خاطره سردار سلیمانی از مراسم تدفین شهید محمدرضا مرادی؛ نمیدانم همه قلبها باور میکنند یا نه!
#یادعزیزشان_باصلوات
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مکتب شهادت
در محضر همسران شهدا
▫️بعضیها فکر میکنند به خانواده شهدای حرم میلیونها تومن پول میدهند!
▫️همسر شهید روحالله قربانی از خاطره یک روز تلخ میگوید، روزی که شخصی کنار دستش نشست و گفت مگر چقدر به مدافعان حرم پول میدهند که میروند سوریه؟!
👇👇👇👇👇
سوالات مسابقه شهدایی در کانال سنجاق شده لطفا بخوانید و جواب دهید تا امروز غروب فرصت دارید که جواب سوالات مسابقه را بفرستید
ارسال جواب ها به👇
@sardar_zakizadeh
در مکتب شهادت
اسطوره های ایمان
به خاطر این که شغلش عکاسی بود هر زمانی که میخواست از خانمها عکاسی کند و به تاریکخانه برود من یا مادرم را صدا میکرد تا در کنارش حضور داشته باشیم. یک بار زمانی که به تاریکخانه رفتم به او گفتم این جا که تاریک است و به اصطلاح چشم چشم را نمی بینید چرا ما باید حضور داشته باشیم و او در جواب گفت: شیطان در تاریکی هم حضور دارد و انسان باید مراقب باشد و عکسهای مربوط به خانمها را شما ظاهر کنید. موقع برش هم به خود اجازه نمیداد عکسهای خانمها را برش بزند و این موضوع برای من خیلی تعجب آور بود که مردی با این سن کم تا این حد این مسائل را رعایت کند.
#شهیدغلام_حسین_آشنا
یاد عزیزش با صلوات
👇👇👇👇👇
سوالات مسابقه در کانال سنجاق شده لطفا بخوانید و جواب دهید تا یکشنبه غروب
👇👇👇👇
کسانی که در کانال جدیدا عضو میشوند
باید برای شرکت در مسابقات ماهیانه
عضو دائم کانال شوند
نه فقط به صرف شرکت در مسابقه بیایند و بروند
شرط شرکت در مسابقه عضویت دائم در کانال هست وگرنه شرعا مشکل خواهد داشت
*﷽*
سردار سلیمانی🎤
شهید شیخ شعاعی، سنبل دین حقیقی، وحقیقت دین، روحانیت انقلابی ومجاهد، معنویت، رشادت جهاد و ایستادگی بود.
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
وقتی در شب عملیات کربلای 4 قرار بود مسافتی را در اروند با قایق برویم تا به جزیرۀ ام الرصاص برسیم ، مسافتی را نیز باید در داخل اروند خروشان با شنا طی می کردیم.
آب تا بالای سینه ی ما را فرا گرفته بود. من اولین بار بود که درعملیات شرکت می کردم ، برای همین قدری ترس وجودم را فرا گرفته بود.
همین طور در صف حرکت می کردم ، دیدم کسی دست برشانۀ من زد و گفت: مهدی تو هستی؟!
نگاه کردم دیدم برادرم محمد است! گویی فهمیده بود که من کمی ترسیده ام.
گفت: نترس ، فرض کن خانه است و داری سنگی پرتاب می کنی و کسی هم از آن طرف سنگ به طرف شما پرتاب می کند.
من در آن موقع شب در آن وضعیت خطیر واقعاً روحیه پیدا کردم.
اصلا حضور او درکنار من باعث خوشحالی بود.با خود گفتم دیگر همراه برادرم می روم.
اما به چهار راهی که رسیدیم گلوله ای آمد و ما دیگر، یکدیگر را ندیدیم.
راوی: برادر شهید
#شهیدحجه_الاسلام_محمدشیخ_شعاعی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
در یکی از ماموریتها در ساختمانی مستقر بودیم و دختر سرایدار مجموعه که هشت یا نه سال بیشتر نداشت درخواستی داشت و نامهای نوشته بود تا آن را به یکی از نهادهای کشور بدهیم، بلکه مشکلات پدرش حل شود، شهید کریمی بچهها را جمع کرد و گفت: این نامه تا به آن نهاد برسد ممکن است در فرایند اداری به فراموشی سپرده شود اگر موافق باشید خودمان مبلغی را تهیه کنیم و به آنها هدیه بدهیم و بگویم از همان مکانی که آنها خواستهاند این مبلغ هدیه شده است، خودش بیشترین پول را گذاشت و بقیه رفقا هم پول دادند و مبلغ را به سرایدار ساختمان دادیم اشک در چشمان پدرش جمع شده بود.
مدافع حرم شهید امین کریمی🌷