eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
*﷽* درمکتب شهادت درمحضرشهدا یاران سردار وحید روح بلندی داشت. احترام زیادی برای خانواده قائل بود. جدا از احترامش حیای خاصی در برخورد با من داشت. برای هر کاری مرا در جریان می گذاشت. هیچ وقت عصبانی نمی شد. حتی صدایش را بالا نمی برد. به نماز اول وقتش خیلی حساس بود. مخصوصا به جماعت. آن شب که قرار بود با شهدای مان وداع کنیم. رفتیم جایی شبیه معراج الشهدا. خانواده شهید مظفری نیا و شهید طارمی هم بودند. سه قسمت در نظر گرفته بودند تا هر خانواده با شهیدش راحت وداع کند. کمی گذشت، اما تابوت وحید را نیاوردند. گفتند تابوتش را اشتباهی به منزل حاج قاسم فرستاده اند. 20 دقیقه بعد، تابوت وحید به ما رسید. راوی: پدر شهید 📚: مجله فکه 👇👇👇👇👇👇 مسابقه شهدایی بعدی در بهمن ماه از زندگی نامه امام خمینی ره برگزار خواهد.
در مکتب شهادت در محضر شهدا اسطوره ای از جنس مردم رییس جمهور محبوب و مردمی و انقلابی و خدمتگزار و ولایت مدار 🌷 رجایی وقتی که نخست‌وزیر بود، هفته‌ای یک جلسه با سران دو قوه قضائیه و مقننه یعنی شهید بهشتی و مرحوم هاشمی داشت (در واقع جلسه سران سه قوه، بدون رئیس‌جمهور بنی صدر که آقایان را قبول نداشت). این جلسات چرخشی بود، من هم به‌عنوان «آچارفرانسه» یا «نخودی» در جلسه شرکت می‌کردم. جلسات یک روز در دفتر آقای هاشمی بود و یک روز در دفتر شهید بهشتی و یک روز در دفتر شهید رجایی. در دفتر مرحوم هاشمی و شهید بهشتی غذاهای درست‌و‌حسابی نظیر جوجه‌کباب و چلوکباب می‌آوردند ولی نوبت که به شهید رجایی می‌رسید، غذای جیره سپاه حفاظت از نخست‌وزیری را جلوی آقایان می‌گذاشت. سپاه هم در آن زمان فقیر بود و طبعا جیره غذایی‌شان هم فقیرانه بود. منظورم از طرح این خاطرات شناساندن خصوصیات شهید رجایی بود و طبعا خودتان می‌توانید حدس بزنید اگر رجایی امروز در قید حیات بود، چه مواضعی داشت. 📚 از مردم با مردم کجا رفت رییس جمهور مردمی کجا رفت رییس جمهور خدمتگزار کجا رفت رییس جمهور ولایت مدار کجا رفت رییس جمهور انقلابی کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام روح الله سالهای جوانی امام بود که با دوستانش به سفر رفته بودند. امام همیشه نمازش را اول وقت می خواند. یکی از همراهانش با خود فکر می کرد: نکند از روی تظاهر، نمازش را اولِ وقت می خواند؟! برای همین یک روزی درست اولِ وقت نماز، سفره ی غذا را پهن کرد. دوستان همه کنار سفره نشستند بوی وسوسه انگیز غذا در اتاق پیچید. امام وضو گرفت، جانمازش را باز کرد و زیر لب ، اذان و اقامه گفت. -آقای خمینی! بفرمایید غذا. امام با مهربانی گفت: شما غذایتان را بخورید، من هم نمازم را می خوانم. هر چه که بماند، من می خورم. آن مرد از اینکه چنین فکری کرده بود شرمگین و خجالت زده شد. 📚: صدای پای بهار: قصه‌های زندگی امام خمینی (ره) از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی 👇👇👇👇👇👇 مسابقه شهدایی بعدی در بهمن ماه از زندگی نامه امام خمینی ره برگزار خواهد.
ماجرای سرقت کیف سردار سلیمانی بعد از شهادت ماجرای ربودن کیف حاج قاسم سلیمانی بعد از شهادت اولین بار توسط یک روزنامه نگار عراقی مطرح شد. یک روزنامه نگار عراقی در توییتی نوشت که طلال ناجی که از نیروهای امنیت فرودگاه بغداد بوده است و محل ورود و خروج سردار سپهد شهید سلیمانی را به امریکایی‌ها داده است پس از ترور حاج قاسم کیف وی را سرقت کرده است. در ادامه به بررسی مستندات این خبر می‌پردازیم. نجاح محمدعلی روزنامه‌نگار عراقی در توئیتر نوشت: طلال ناجی مسئول اطلاعات فرودگاه بغداد و متهم اصلی در ترور سردار سلیمانی به سفارت عراق در انگلیس فراری داده شد. او متهم به خبرچینی و لو دادن لحظه ورود و خروج سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از فرودگاه بغداد به آمریکایی‌ها بود و کیف همراه شهید سردار سلیمانی را به سرقت برده است. این حرامزاده حتما از نسل همان حرامزاده ای است که پس از شهادت امام حسین علیه السلام انگشتر امام را باخنجر....
*﷽* در مکتب ولایت در محضر مولا علی علیه السلام راه مولا ، کلام مولا 🌻امام علی (ع) فرمودند: 🌱علاقه و محبت ما بی گمان در سه جا تو را نجات خواهد بخشید: ❶ هنگام سؤال قبر ❷ هنگام فرود آمدن فرشته مرگ ❸ آنگاه که در پیشگاه خدا ایستادی 📚: اعلام الدین، ص461 هدیه به مولا امیرالمومنین علی (ع) صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* سوریه که بودیم، بیشتر پیش هم بودیم. توی جلسه یا خلوت فرقی نمی کرد. می گفت: موعظه مون کن تا غافل نشیم. روضه بخون سبک بشیم و شسته بشیم. یه روزی بهم گفت: روضه بخوان. گفتم: روضه هیئتی بلد نیستم. روضه های من روایتیه. گفت: بخوان. شروع کردم به داستان شهادت یکی از شهدای مدافع حرم به نقل از فرمانده اش: رزمنده ای داشتیم با نام جهادی ابراهیم. وسط عملیات بهم بی سیم زد که برام رضه مادر بخوان. صدایش به سختی می آمد. فهمیدم از پهلو تیر خورده است. تا این را گفتم حاجی زد زیر گریه. دستور دادم هر طور شده به عقب منتقلش کنند. برده بودنش بیمارستان الحاضر. رفتم بالای سرش. به ظاهرحال خوشی نداشت. دهانش پرخون شده بود. لخته های خون را از دهانش کنار می زدم. دیدم با چشم هایش انگار دارد دنبال کسی می گردد. گفتم: ابراهیم! تو را به خدا اگر این لحظه های آخر مادر سادات را دیدی بگو یازهرا (س). گریه حاج قاسم بلندتر شده بود. ابراهیم لب باز کرد که بگوید یا زهرا اما کلامش ناقص ماند: یا ز... و شهید شد. گفتم: حاجی مادرمون حضرت زهرا توی این جبهه هاست. داد حاج قاسم بلند شد. خیلی طول کشید تا آرام شود. راوی: حجت الاسلام کاظمی کیاسری 📚: سلیمانی عزیز
"انا لله و انا الیه راجعون" ▪️مادر شهیدان نیّری به فرزندان شهیدش پیوست. در شب شهادت ام الشهدا بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها ،مادر صبور و مکرمه شهیدان حمیدرضا و احمدعلی نیّری به فرزندان شهیدش پیوست. 📎هدیه به روح بلند مادر بزرگوار قرائت فاتحه و صلوات
مسئول انقلابی مردی از جنس مردم مسئول ولایت مدار نه ولایت شعار در اتوبوس هواپیما همهمه شد مردم جمع شده بودند عکس میگرفتند حاج قاسم بین مردم مشغول گفتگو بود! از خودروی ویژه‌ مسئولان برای هواپیما استفاده نمی‌کرد میگفت:دوست دارم وقتی سوار هواپیما می‌شوم،کنارم کسی بنشیند،سوال کند،با من صحبت کند و حرف بزند خود را از مردم جدا نمی‌کرد... مسئولی که فاتح قلبها شد نه دل بسته و دل باخته پست و مقامها مردی که شرافت و انسانیت و مردم داری را برای همه نسلها تا ابد معنا کرد یاد و نامش تا ابد آکنده از عطر گل های بهشتی باد به برکت صلوات
در محضر شهدا فرمانده لشکر امام حسین(ع) سردار شهید حاج حسین خرازی 🌷 یک روز برای ناهار مسؤولین چلوکباب بردند، ولی غذای بقیّه ی بچه ها چیز دیگری بود. وقتی حاج حسین از جریان مطلع شد، پرخاش کنان به مسؤولین تدارکات گفت: «چرا برای ما چلوکباب آوردید و برای دیگران نبردید؟ فوراً یا فکری برای آنان بکنید یا این غذا را از جلوی من بردارید!» بعد هم لب به غذا نزد. کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مسئولین خدمتگزار کجایند مسئولین مردم مدار
*﷽* در مکتب ولایت در محضر رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)🎤 فتنه معنایش این است که یک عده‌ای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهره‌ی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. (۱۳۸۸/۱۰/۲۹)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی از سردار سلیمانی سردار سلیمانی:🎤 فاطمه در هـور ، 😭 فاطمه در کربلای پنج ،😭 فاطمه در اروند ،😭 فاطمه در کوه‌ های سرد و سخت‌ کردستان ،😭 مـادری کرد .. 🏴 یـا زهــرا سلام الله علیها یاد عزیزش با صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مکتب شهادت در محضر شهدا سردار شهید مصطفی صدر زاده 🌷 🔴 جانباز فتنه‌ی سبز، شهید مدافع حرم شد 🔹دو سه روز اول شاید میشد گفت یه سریا گول خورده بودند ولی بعدش عوامل حرفه‌ای اومده بودن برای براندازی 🔹با دسته کلنگ زدن تو سر شهید مصطفی صدرزاده، مصطفی بیهوش شد؛ چاقو رو فرو میکردن تو بدن مصطفی، بردنش تو اتوبوس اورژانس، سنگ زدن شیشه اتوبوس رو شکوندن، گفتن اتوبوس رو آتیش میزنیم 🔹قسمت بود به دست داعش وطنی مجروح بشه و به دست داعش خارجی شهید ... 88
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند... تا اینکه گفت: وقتی ابی‌عبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد.. ✨ شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا(سلام الله علیه)🏴 تسلیت باد✨
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام روح الله سالهای جوانی امام بود. هر شب نماز در مسجد جامع، به امامت آیت الله رفیعی برگزار می شد. یک شب آیت الله رفیعی مثل شب های گذشته دیر کرده بود. امام رو به جمعیت کرد و گفت: بیایید به آقا بگوییم مرتب بیاید. این جوری که آقا نامرتب می آیند وقت مردم تلف می شود! بعد از نماز جماعت، یکی از نمازگزاران کنار امام جماعت رفت و گفت: یک سید جوان به مردم می گفت که به شما بگوییم مرتب بیاید. ایشان به نامرتب آمدن شما اعتراض داشت. آیت الله رفیعی پرسید: آن سید که بود؟ امام را نشان داد. آیت الله گفتند: ایشان حاج آقا روح الله هستند. مردی هستند بسیار فاضل و وارسته و بسیار با تقوا و منظم. آهی کشید و گفت: حق با ایشان است! هر وقت من دور آمدم از ایشان بخواهید به جای من پیش نماز باشد. 📚: صدای پای بهار 👇👇👇👇👇👇 مسابقه شهدایی بعدی در بهمن ماه از زندگی نامه امام خمینی ره برگزار خواهد
🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷 در مکتب شهادت اسطوره ای ماندگار *ماجراي حضور سرزده رهبر انقلاب و سردار سليماني در مراسم «بله برون» يک عروس* اين روزها که به سالگرد شهادت سپهبد قاسم سليماني نزديک مي‌شويم، خاطرات به جا مانده از اين شهيد عالي‌مقام مي‌تواند مروري بر شخصيت بزرگ اين فرمانده لشکر اسلام باشد. در خاطره‌اي به نقل از محمد حسين نجات با سر تيتر «چرا من شفيع شوم؟» مي‌خوانيد: سال ۱۳۸۴ مقام معظم رهبري به استان کرمان سفر کردند. ايشان تاکيد داشت حاج قاسم در اين ديدارها همراه ايشان حضور داشته باشد. در سفرهايي که حضرت آقا به استان‌ها داشتند، برنامه طوري ترتيب داده شد تا ايشان با چند خانواده شهيد ديدار کنند. از طرفي به دليل رعايت مسائل امنيتي، اين ديدارها به اطلاع خانواده‌ها نمي‌رسيد و ۱۵ دقيقه قبل از ورود ايشان خانواده‌ها مطلع مي‌شدند. يکي از اين ديدارهايي که در آن سفر تدارک ديده شد، ديدار با خانواده يکي از فرماندهان گردان‌هاي شهيد لشکر ۴۱ ثارالله بود. طبق روال، آن خانواده دقايقي قبل از حضور حضرت آقا خبردار شدند. اما وقتي وارد مجلس شديم، ديديم جمعيت حاضر بيش از حد انتظار است. تصورمان اين بود که خانواده شهيد خيلي سريع حضور حضرت آقا را به بستگان اطلاع داده است و آنها هم فوري خودشان را رسانده‌اند، اما اشتباه مي‌کرديم. دليل حضور بستگان مراسم «بله برون» دختر همان شهيد با فرزند يکي ديگر از شهداي لشکر ثارالله عليه‌السلام بود. آن شب يکي از اعضاي خانواده شهيد آمد و در گوش حاج قاسم، مطلبي گفت. حضرت آقا از حاجي پرسيدند: «داستان چيست؟» حاج قاسم جواب داد: مي‌گويند که جواب خانواده دختر مثبت است و درخواست دارند اگر امکانش هست شما خطبه عقدشان را بخوانيد. حضرت آقا قبول کردند. وقتي ايشان خطبه را قرائت کردند از دختر خانم پرسيدند: «آيا به بنده وکالت مي‌دهيد تا شما را به عقد آقاي فلاني در بياورم؟» دختر خانم در جواب گفت: «اگر قول مي‌دهيد در آخرت شفيعم باشيد، بله به شما وکالت مي‌دهم». *حضرت آقا گفتند: «چرا من بايد شفيع شما باشم؟» بعد به حاج قاسم اشاره کردند و ادامه دادند: «مقام حاج قاسم سليماني نزد خداوند از من بالاتر و بيش‌تر است. ايشان شهيد زنده است و خودش شفيع شما مي‌شود.»* 🎤 منبع : خبرگزاری فارس 🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷
برندگان مسابقه شهدایی👆
📸 عکس های ماندگار و به یاد ماندنی از سردار سلیمانی آرامش در آغوش ولایت مالک اشتر در آغوش پر از محبت رهبر 😍😍😍😍😍 در کربلای عشق همیشه حبیب بود اصلاً اگر شهید✨ نمی‌شد عجیب بود اهل زمین نبود، هوایی یار بود پرواز کرد و رفت، دلش بی‌شکیب بود یاد عزیزش با صلوات
در مکتب ولایت در محضر امام روح الله امام امت راه امام ، عمل امام م دکتر عارفی پزشک امام گفت: برو به امام بگو به خاطر این که کمتر دارو بخورید، باید این یک سیخ کباب را میل کنید. امام فرمود: نمی خورم. به دکتر که گفتم، گفت: به امام بگو برای این که فلان قرص را نخورید، کباب را بخورید. مطلب را به امام گفتم. او یک نگاهی به من کرد و فرمود: این میز را بخور. گفتم: بله آقا؟ فرمود: این میز را بخور. حاج احمد آقا و نوه امام (خانم اعرابی) هم بودند که زدند زیر خنده. خود امام هم خندید و بعد گفتم: آقا من که نمی توانم میز را بخورم. امام فرمود: همان طور که تو نمی توانی این میز را بخوری، من هم نمی توانم کباب بخور هر وقت به همه مردم ایران توانستید کباب بدهید من هم می خورم کجایی اماما که یادت بخیر 📚 برداشت هایی از سیره امام 👇👇👇👇👇 مسابقه شهدایی بعدی در دهه فجر از زندگی نامه امام خمینی ره برگزار خواهد شد 👆👆👆👆👆 اسامی برندگان سنجاق شده در کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار دلها سلیمانی عزیز عاقبت بخیری را در چه می داند لطفا گوش کنید👆
در مکتب سردار سلیمانی 🔺حاجی می‌خواست مثل چه کسی شهید شود؟ "محمود خالقی" از دوستان نزدیک حاج قاسم روایت می‌کرد: 🔹در یکی از دیدارهایمان حاج قاسم می‌گفت دوست دارم طوری شهید شوم که همه ذرات بدن من را متاثر کند و چیزی از من باقی نماند و بعد آقای حکیم را مثال زد و گفت دوست دارم مثل او شهید شوم. 🔸شهید محراب، "آیت‌الله سید محمدباقر حکیم" در هفتم شهریور ۱۳۸۲ وقتی در حال خروج از صحن مبارک حضرت امیرالمومنین علی (ع) بود، بر اثر یک انفجار تروریستی به شهادت رسید. روح مطهرشان شاد به برکت صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی📝 🎤 خاطره حاج محمود کریمی از حاج قاسم سلیمانی؛ شخصی آمد و از من درخواست کرد که با زنان بدحجابی که در روضه‌ها شرکت میکنند برخورد کنم، حاج قاسم هم آنجا نشسته بود ،گفت حاج قاسم شما یک چیزی بگویید.. حاج قاسم گفت مگر اینجا خانه‌ی شماست؟ خانه‌ی شما آمدند برخورد کن.. در خانه‌ی مادرشان آمده‌اند..
در مکتب سردار سلیمانی یاران حاج قاسم مدافعان حرم ✨کسانی که فکر می کنند فرزندان ما برای پول رفتند کوته فکرند. من می‌گویم تاریخ تکرار شده است. ✨همان گونه که در زمان حضرت علی(ع) می گفتند ایشان به خاطر مقام کار می‌کنند حالا هم همان تفکر در مورد مدافعان حرم این حرف ها را می زند. ✨وقتی نسل حامیان پیامبران می آیند جلو نسل یزیدی ها هم می آیند جلو. 🎤روایتی از پدر شهید یاد عزیزش با صلوات
*﷽* در مکتب ولایت در محضر امام زین العابدین (ع) 🌻 امام سجاد(ع)🎤 . 🍃یکی از اصحاب امام سجاد(ع) با نگرانی از گران شدن کالایی خبر می دهد 🌱امام با خونسردی پاسخ می دهد: نگران نباش اگر گران است روزی من بر عهده خداوند است و اگر هم ارزان است، باز هم روزی من برعهده اوست. 📚: وسایل الشیعه/ج۱۷/ص۵۷ هدیه به امام سجاد(ع) صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹