eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
7.4هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
رفاقت به سبک حاج قاسم رسم رفاقت این است که شانه به شانه و دوشادوش زیستن و جنگیدن و زیارت رفتن و در آخر هم با هم پرکشیدن... در عراق که یکیشان را تنها می دیدند ناراحت میشدند که نکند برای یکی دگرشان اتفاقی افتاده که با هم نیستند. در آن زیارتهای دونفره، نماز جماعتهای دونفره، عکسهای دو نفره چه قراری با هم گذاشتند که اینگونه پرکشیدند و خاطره شدند.
حاج قاسم هیچگاہ از سختیهای عراق و سوریه سخن نمی‌گفت و درپاسخ به هر سؤالی در این خصوص، می‌گفت همه چیز خوب است؛ همه چیز خوب است. حاجی بسیار زیرک وباهوش بود. یک وقت در یک جلسه خصوصی، فردی به ایشان اظهار ارادت و نزدیکی کرد و اظهار داشت که شما دارید این همه زحمت میکشید اما قدر شما را نمی‌دانند و فلان و چنان....اما حاج قاسم گفت: «شما چرا ناراحتید؟ من یک سربازم، نهایتش می‌گویند برو جای دیگری نگهبانی بدہ و من هم می‌گویم چشم... اینکه ناراحتی ندارد.
*مسئول شناسی* سرمای شدیدی خورده بود. احساس می‌کردم به زور روی پاهایش ایستاده است. من مسئول تدارکات لشکر بودم. با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟ گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرمانده‌ی لشکرم هستی؛ شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله! گفت: این حرفا چیه می‌زنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتی؟ توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست می‌کنی؟ گفتم: خوب نه حاجی! گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می‌خورم که بقیه‌ی نیروها خوردن. * 🌷
در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید بنزین ماشینم تمام شده بود از مهدی خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم ، گفت : بنزین ماشین من از بیت المال است ، اگر ذره‌ای از آن را به تو بدهم نه تو خیر می‌بینی و نه من ! فرمانده گردان ۴۱۹ لشکر ثارالله کرمان یاد عزیزش با صلوات
4_5981240665512609429.mp3
25.87M
💔این تقاص کدوم گناهه؟ میدونی چند وقته چشمم به راهه 💔میگم کربـــ💫ــلا میگن که راه ها بسته‌ست...😭 💔میگم امام رضــ💫ـــا(ع) میگن رواقا بسته‌ست... 😭😭😭😭😭😭😭
👌حرف‌ڪاربردی 👌 «بہ‌جاےسیوڪردن‌عڪس‌حاج‌قاسم توگوشیمون،اخلاق‌و‌معنویت حاج‌قاسم‌روتوخودمون‌سیوڪنیم بهتر نتیجه میده و ما را به هدف می رسونه مبادا عکس حاج قاسم را داشته باشیم و عکس حاج قاسم عمل کنیم😔
در مکتب شهادت در محضر خواهران شهدا 🌹حسین هر زمان به کرمان می آمد به من سر می زد و بر صله ارحام و دیدار با خانواده تاکید فراوان داشت و خودش نیز به این توصیه عمل می کرد. 🌹برادرم به اطاعت از ولی امر مسلمین، رعایت حجاب و اقامه نماز اول وقت تاکید فراوان داشت و خودش نیز این موارد را رعایت می کرد. 🌹حسین بسیار خاکی و خیلی مظلوم بود به حدی که حاضر بود حق خودش ضایع شود اما حاضر به ضایع شدن حق دیگری نبود. حاج حسین حجب و حیای خاصی داشت و در مجالس همیشه شنونده بود و کم تر صحبت می کرد 🎤راوی: خواهرشهید 🌷 یاد عزیزش با صلوات
*﷽* در مکتب ولایت در محضر صادق آل محمد راه امام ، کلام امام 🌻امام صادق علیه السلام🎤 🌿بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها. 🌱بر حسین علیه السلام پنج سال گریسته شد. امّ جعفر کلابی (امّ البنین)، برای حسین علیه السلام مرثیه می سرایید و می گریست تا این که چشمانش نابینا شد. 📚: الأمالی للشجری،ج ۱، ص ۱۷۵ هدیه به امام صادق (علیه السلام) و حضرت ام البنین(سلام الله علیها) صلوات 🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*﷽* سلیمان شناسی روایت سردار سلیمانی آشنایی با زندگی سردار دلها کم کم تظاهرات ها در شهرها شکل گرفت. دیگر نام امام و شناخت او منحصر به چندنفر نبود. یک عالمه انسان او را می شناختند... مسجد جامع و مسجد ملک محل اصلی تجمع انقلابی ها بود. قبل از آن مسجد قائم به دلیل وجود آیت الله حقیقی چنین بود؛ اما اکنون مسجد جامع به دلیل پیش نمازی و محوریت آیت الله صالحی، محور عمده ی تحریکات بود... اولین تظاهرات کرمان که روحانیت در صف اولش قرار داشت، شروع شد. آیت الله نجفی که در مسجد امام زمان (عجل الله فرجه) پیش نماز بود، جلودار بود؛ مابقی روحانیت همراه او، و مردم پشت سر روحانیت. شعارها ابتدائاً حول زندانیان سیاسی و آزادی آنان بود. کم کم رنگ بوی ضد شاه گرفت. اما همانند یک شعله کوچیکِ آتش که تبدیل به زبانه های سنگین می شود، فریاد مرگ بر شاه در سطح شهر پیچاند. 📚: از چیزی نمی ترسیدم
رفت او سمت آسمان اما حسرتی مانده در دلم تبعید حسرتی جاودان، که میشد کاش عمر خود را به دیگری بخشید.... در فراق پدر 💔
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مکتب شهادت در محضر شهدا کرامات شهدا 🎥 پیکر مطهر شهید محمد رضا شفیعی که بعد از ۱۶ سال سالم از زیر خاک بیرون آمد! پیشنهاد دانلود👌