*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
به فرماندهان خیلی احترام می گذاشت. و در مقابلشان تواضع می کرد اما اگر جایی نشسته بود و داشت قرآن می خواند حتی اگر فرمانده لشکر از راه می رسید و همه جلویش بلند می شدند محمدرضا به احترام قرآن، خواندنش را ادامه می داد...
چراغ قرمز شد و راننده ماشین را پشت خط عابر پیاده چهار راه نگه داشت.
عکس بزرگ کاشی شده از محمدرضا آن طرف چهار راه بود.
حاج قاسم به عکس اشاره کرد و گفت:
این محمدرضا... مقامش از خیلی از شهدا بالاتر است اما کسی نمی داند.
با تعجب گفتم: حاج آقا!
محمدرضا شهید بزرگی بود ولی اینکه شما می گوید از خیلی از شهدا بالاتر است را نمی دانستم.
حاجی گفت: گفتم، کسی این را نمی داند حتی شما.
📚: جوانان بیدار
#سردارشهیدمحمدرضاکاظمی_زاده
#یادعزیزشان_باصلوات
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
سلیمان شناسی
روایت سردار سلیمانی
آشنایی با زندگی سردار دلها
تازه موتور سیکلت ۱۲۵ خریداری کرده بودم. من از در قدمگاه که بازار کرمان بود، وارد شدم و موتورم را داخل یکی از کوچه های فرعی که از بازار منشعب می شد، پارک کردم.
داخل مسجد جنب و جوش بود. پس از ساعاتی کولی ها از دو در شمالی و غربی مسجد، با حمایت نیروهای شهربانی و پاسبان ها، حمله ی خود را شروع کردند.
اول تمام موتورها و چرخ های پارک شده جلوی در مسجد را آتش زدند. فریاد جوان ها بلند شد که: درها را ببندید!!
به اتفاق واعظی و احمد به پشت بام شبستان مسجد رفتیم.
کولی ها و پاسبان ها با وحشیگری مشغول سوزاندن وسایل مردم بودند....
از دو طرف، شلیک گاز اشک آور به داخل مسجد شروع شد. حالا در باز شده بود و حمله به داخل شبستان آغاز شد.
آیت الله صالحی را از پنجره ی شبستان به بیرون منتقل کردیم، به دلیل استنشاق گاز و کهولت سن، از حال رفته بود.
روحانی سرخودی که بعدا با او رفیق شدم، به نام اسدی، با حرارت جوان ها را تشویق به مقابله می کرد...
و هر کسی که از در می خواست خارج شود، زیر چوپ و چماق کولی ها سر و دستش می شکست...
✍اِدامِه دارَد....
📚: از چیزی نمی ترسیدم
#یادعزیزشان_باصلوات
*﷽*
درمکتب شهادت
درمحضرشهدا
قرار بود فرماندهان سپاه اسلام به دیدار امام بروند. نرفت، گفت: اول شناسایی را تمام کنیم.
گفتند: حداقل به دیدار خانواده برو. بهبهان نزدیک بود؛ اما چهل کیلومتر که رفت. طاقت نیاورد و برگشت. فردا با حسن باقری برای شناسایی رفت. همانجا شهید شدند.
#سردارشهیدحسن_باقری
#سردارشهیدمجیدبقایی
#یاد_عزیزشان_باصلوات
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مکتب_سردار_سلیمانی
🎥 کلیپ های ماندگار و به یاد ماندنی
سخنرانی سردار در رابطه با سردارشهید حسن باقری
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 #روایت_عشق
نکتهای مشترک از زبان شهید مطهری و حاج قاسم سلیمانی
🌸خیلی فرق است میان کسی که به سربازش میگوید تو برو جلو، با کسی که خودش جلو میرود و میگوید بیا
فرماندهی در جنگ ما امامت بود...
یاد عزیزشان با صلوات
#روایت_عشق
شبقبلشهادتشاربابتو❣
خواببهشگفتسرتورو👤
میبرنولیدردنمیکنهسر🔪
منمبریدندردنداشت😭
شهید مدافع حرم
#رضا_اسماعیلی
#عاشق_شهدا
یکی از دلنوشتههای حاج قاسم📝
.رویم نمیشود در تشییع آنها (شهدا) شرکت کنم. ده روز قبل بهترین آنها را از دست دادم، اما خودم نمیروم و نمیمیرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آنها لهله میزنم و به درد «چه کنم» دچار شدهام. این درد همه وجودم را فراگرفته...
#سردار_سلیمانی
*﷽*
درمکتب شهادت
در محضرشهدا
یک روحانی در ایام محرم به روستای دوساری رفته بود و مردم استقبال گرمی از مجالس او نکرده بودند.
با گله مندی موضوع را با رضا در میان گذاشت. رضا بلندگویی روی لنکروز جهاد سوار کرد و در روستا شروع به صحبت نمود و گفت:
اگر از بلندگو اعلام می شد که می خواهیم برایتان آب و برق بیاوریم، فورا جمع می شدید؛ چرا برای اصلاح دینتان جمع نمی شوید؟!
پس از صحبت های رضا، مردم دسته دسته به سوی مسجد روان شدند.
📚: ماهنامه دفاع مقدس، شمیم عشق
#شهیدرضادهقان_پور
#یادعزیزش_باصلوات
'4_5807461229244974836.mp3
زمان:
حجم:
6.51M
#رزق_شب_جمعه 🦋
#آهحسینم💔
شبهایجمعهدلمغرقآهه🍂
زهرايمرضیـــــهتوقتلگاهه🍂
بانالهمیگه،بُنَیبُـنَـــــی😭😭
#حسینطاهری
#پیشنهاد_دانلود👌