کبوتران حرم عشق🕊🕊 مهر و محبت و عاشقانه های شهدایی شهید مدافع حرم کمیل صفری تبار ⬅️ همسرداری به سبک شهدا ▫️ادامه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود. رفتم پنکه رو روشن کردم و خوابیدم؛ من به گرما خیلی حساسم. خواب بودم و احساس کردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و به زور چشمم رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه... دیدم کمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم می‌چرخونه تا خنک بشم... بعد چند دقیقه پا شدم گفتم کمیل تو هنوز داری می‌چرخونی؟ خسته شدی! گفت: خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما حساسی، می‌ترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی. 🎤 راوی همسر شهید 👆👆👆👆👆 شهدا از هر فرصتی برای نشان دادن عشق و مهر و محبت و علاقه خود در زندگی به همسرشان استفاده میکردند زندگی شهدا لبریز از عطوفت و مهربانی بود 👈 از شهدا درس زندگی عاشقانه بیاموزیم 👈 مثل شهدا باشیم ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار زینب ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

در مکتب عاشورا در محضر یاران کربلایی سیدالشهدا در سوریه شهید مدافع حرم رضا خرمی 🌷 👈 میون همه دلها ، امون از دل زینب😭 همسر شهید👇 جرات نمی‌کنیم بگویم خانواده شهید مدافع حرم هستیم یک‌بار برای انجام کاری به دفترخانه رفتم و کارمند آن‌جا متوجه شد که همسر شهید مدافع حرم هستم. او گفت چرا گذاشتید همسرتان به سوریه برود، سوریه به ما چه ربطی دارد و خودت را بیچاره کردی ، یک عمر بدبختی و سختی و از این دست جملات. همین موضوع و چند مورد مشابه دیگر که دیدم باعث شد که دیگه ما جرأت نکنیم بیرون از خانه بگوییم خانواده‌ شهید مدافع حرم هستیم. اگر کسی هم متوجه شود که همسر شهید هستم ترجیح می‎‌دهم بگویم که همسرم نظامی بود و لب مرز شهید شده ، ازبس بعضی ها با زخم زبان شان و حرف های نامربوط آزارم می دهند😭 👆👆👆👆👆 قطعا خداوند جواب زخم‌زبان‌ها را به مردم ناشکر میدهد .... اگر مدافعان حرم نبودند همان بلایی که سر مردم عراق و سوریه آمد به سر ما هم می آمد و اصلا همه این برنامه ها برای ما بود که یک نمونه کوچکش با چند داعشی در مجلس و حرم امام اتفاق افتاد آنان که به خانواده های شهدا زخم زبان می زنند و بی احترامی میکنند و میگویند که مدافعان حرم بخاطر پول رفته اند همان نامردمان و نااهلانی هستند که ندانسته همنوا و همصدا با دشمنان شده اند و ناخواسته آب به آسیاب دشمن می ریزند مواظب باشیم مدیون خون شهدا نشویم ای شهیدان عشق مدیون شماست هر چه ما داریم از خون شماست شهدا شرمنده ایم😭

✍مڪتب عاشـــورا بـــــردوقسم است ... حسینی ... زینبی... وچہ دشـــوار است #زینبی بودن ، پس ازیڪ حماسہ حسینے .. السلام_علی_قلب_زینب_صبور💔 مدافع حرمشهید #مصطفی_صدرزاده

در مکتب عاشورا در محضر شهیدان عاشورایی یاران سیدالشهدا در دفاع مقدس شهید مهدی خندان🌷 #راز_اربعین_برای_شهید 👈 خبر از شهادت خویش 🌷شهید مهدی خندان گفت: «حاجی جون! سه روز دیگه عملیاته، من هم راهی عملیات هستم و توی همین عملیات شهید می‌شم.» گفتم: «مهدی جان! برادر من! آخه این چه حرفیه که می‌زنی، از کجا می‌دونی عملیات می‌شه؟ اصلاً از کجا می‌دونی شهید می‌شی؟» گفت: حاج آقا! بالاتر از این‌ها رو به تو بگم؟! سه روز دیگه عملیات می‌شه، می‌رم عملیات و ۷۲ ساعت دیگه، گلوله‌ای به قلب من می‌خوره و شهید می‌شم.» 🌷اتفاقاً سه روز بعد، عملیات تصویب شد و رفتیم عملیات. چیزی نمانده بود به قله، ۷ نفر بیشتر نبودیم. مهدی دست انداخت در سیم خاردارهای حلقوی. زور زد و از هم بازشان کرد. زیر نور ماه دیدم که تیغ های فلزی از طرف دیگر دستش بیرون زده بود و خون شُرشُر می‌ریخت. ناگهان گلوله ای به سینه اش خورد و با دست های باز، از پشت روی سیم های خاردار افتاد. 🌷....از نفر کناریم، ساعت را پرسیدم. گفت: «یازده و ربع». یعنی دقیقا ۷۲ ساعت از پیشگویی مهدی گذشته بود. به اجبار برگشتیم ولی هر روز کارم این بود که از بچه های دیده بان بپرسم: «چه خبر؟» و آنها بگویند: «هیچی هنوز آن بالاست» مادر شهید خندان می‌گفت: روز تولدش اربعین بود. هنگامی که در پاییز ۱۳۶۲ خبر شهادت او را به ما دادند، اربعین بود. وقتی هم که بعد از ۱۰ سال بقایای پیکرش را برایمان آوردند، باز هم اربعین بود. 👆👆👆👆👆 در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود خوشبحال شهدا که آنقدر ارتباط قلبی و قوی با خدا داشتند که پرده ها از جلوی چشم شان کنار رفته بود و چشم حقیقت بین پیدا کرده بودند و از سرنوشت خود آگاه شده بودند کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا و به مقام اولیا الهی برسیم ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

🎼نواهنگ فوق‌العاده دل آرام جهان #تنظیم_استودیویی #امام_زمان #شب_جمعه #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

در مکتب عاشورا در محضر یاران عاشورایی سیدالشهدا در سوریه شهید مدافع حرم رضا اسماعیلی🌷 📝 دفترچه خاطرات از شهدای مدافع حرم بود ،،، داعشی ها دورش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد سنگ تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش ... همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود .. خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد.... تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌زمین .... فهمیدن حاج قاسم توی منطقس ... برا این که روحیه حاج قاسم روخراب کنن بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم ... ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید .. ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه می گفت ..‌ اصلا من آمدم جونم بدم اصلا من آمدم فدابشم برا حضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یا زهرا .....😭😭😭😭😭 میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد که پشت بیسیم گوش می داد .... بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برا حاج قاسم 😓😓 ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

در مکتب عاشورا حر های عاشورایی انقلاب اسلامی در دفاع مقدس شهید والامقام محمود مظاهری معروف به محمود سوسول🌷 🌷شهید مظاهری، بچه کله‌رود، و ساکن شاهین‌ شهر بود و بچه‌ها بهش می‌گفتند محمود سوسول. شب مرحله سوم عملیات کربلای ۵، محمود گوشه‌ای از قرارگاه‌مان که نزدیک ایستگاه حسینیه است، نشسته بود و گریه می‌کرد. ما کربلای چهار را با آن وضعیت دیده بودیم رفقایمان پیش چشممان پرپر شده بودند. خیلی‌ها فکر می‌کردند محمود ترسیده! 🌷رفتم سراغش. گفتم: چی شده؟ گفت: هیچ، ولم کن. گفتم: محمود، بچه‌ها می‌گویند تو ترسیدی. گفت: بگذار هر فکری که می‌خواهند بکنند. خیلی اصرار کردم که چرا گریه می‌کنی. گفت: داداش محمد، من فردا شب شهید می‌شوم. مانده‌ام که چطور به ملاقات حضرت زهرا شرفیاب شوم. این را که گفت، جدی نگرفتم. فردا که رفتیم برای عملیات، توی پنج ضلعی معروف شلمچه، یک بار دیگر دیدمش. 🌷آمد با من دست داد و رو بوسی کرد. می‌خواست به سمت خط عراق برای درگیری برود. گفت: محمد، بعد از بریدگی سمت راست، نزدیک اولین تانک منهدم شده بیا سراغ من. سه چهار ساعت بعد، یکی از بچه‌ها به من گفت: محمود رفت. گفتم: کجاست؟ دقیقاً همان آدرسی را داد که قبل از عملیات به من داده بود. تیر توی صورتش خورده بود. با خودش یادگاری داشت، مثل حضرت زهرا(س). 📚 یادگاران 👆👆👆👆👆 یک لحظه به خدا وصل شوی عاقبت بخیر می شوی خدا میگه تو یک قدم بیا من هروله کنان می آیم خدا منتظر بندگان خود است شب جمعه شب رحمت و مغفرت و آمرزش الهی ست خدا و ملائکه به انتظار نشسته اند تا بسوی شان برگردیم بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی بازآ ای واقف اسرار ضمیر همه کس در حالت عجز، دستگیر همه کس یارب تو مرا توبه ده و عذر پذیر ای توبه‌ده و عذرپذیر همه کس جز وصل تو دل به هرچه بستم، توبه بی‌یاد تو هرجا که نشستم، توبه در حضرت تو، توبه شکستم صدبار زین توبه که صد بار شکستم، توبه ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

در مکتب شهادت در محضر شهیدان خدایی عارف شبهای شلمچه سردار عشق شهید مسعود زکی زاده ⬅️ دعای کمیل شهدا شب جمعه بود رادیو را برداشت رفت تو اتاق و درب را هم قفل کرد بعد که اومد بیرون دیدم از بس گریه کرده چشمانش قرمز شده و صورتش خیس شده بود گفتم چی شده چرا اینقدر گریه کردی گفت دعای کمیل خوندم و با خدا حرف زدم و گریه کردم 🎤 راوی: دوست شهید 👆👆👆👆👆 تا حالا اینگونه مثل شهدا دعای کمیل خوندیم و با خدا حرف زدیم؟؟؟ چقدر خدا دوست داره که بندگانش اینگونه باهاش حرف بزنند و او را بخوانند 👈 مثل شهدا با خدا رفیق باشیم 👈 مثل شهدا از یاد خدا غافل نباشیم ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

#شب_عمليات_در_جبهه #مثل شب_عرفه_بود در_عرفات ✅ شب عملیات در جبهه، مثل شب عرفه در عرفات، باید آماده می بودى!! ❎ خصوصاً به لحاظ روحی، بايد رابطه‌ی خودت را با خدا اصلاح كرده بودى. ❌ اگر کسی براش مسئله‌ی مرگ حل نشده بود شب عملیات، مثل بعضى حجاج درجا می زد! 💢 شب عملیات، اونایی که حواسشون جمع بود، از قبل آماده شده بودن، ره صد ساله رو یک شبه رفتن.... 🌷غروب عملیات کربلای ۵ پشت خاکریز شهید ذبیح الله یوسفیان رو ديدم كه اشک می‌ريخت و با خدا درد و دل میکرد ساعتی بعد گرفت آن‌چه از خدا میخواست.... 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 شهدا هر چه از خدا خواستند بهشون داد دلت را با خدا صاف کن دلت که صاف شد هر چه بخواهی همان میشود آنجا که خدا می فرماید ادعونی استجب لکم تمام دعاهایت به استجابت می رسد با خدا باش پادشاهی کن شهدا معبرهای آسمان را فتح کردند خوشبحال شهدا وای به حال من و تو که هنوز در خاکریزهای دنیایی دست و پا می زنیم شهدا در آسمان به پرواز در آمدند و ما بال شکسته در زمین افتاده ایم شهدا دست مان را بگیرید که ما جاماندگان قافله شماییم شهدا چه زیبا فهمیدند که دنیا فانی ست و جای ماندن نیست اما ما دلبسته دنیا شده ایم شهدا شرمنده ایم😔 ⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار کربلایی ست 👇👇👇👇👇 لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید ❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani

*﷽* #سخن_عشق💌 #حدیث_روز 📝 ✨کلام نور 🎤 🌻 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: 🌿فَلاَ اَلْكَبِيرُ يَرْحَمُ اَلصَّغِيرَ وَ لاَ اَلْقَوِيُّ يَرْحَمُ اَلضَّعِيفَ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اَللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ . 🌱در آن روزگار (آخرالزمان) ، بزرگترها به زیر دستان و کوچک ترها ترحم نمی کنند و قوی بر ضعیف ترحم نمی نماید. در آن هنگام خداوند به او [امام زمان سلام الله علیه] اذن قیام و ظهور می دهد. 📚بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۰ #اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ هدیه به آقا رسول الله(ص) صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷