eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
995 دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.5هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
 در مکتب سردار سلیمانی در محضر مردانی از جنس نور شهید بابک اسدی🌷 پسرم خیلی به فقرا کمک می‌کرد. بعد از شهادت، چند تا یتیم آمدند و گفتند: بابک خیلی به ما کمک می‌کرد و ماهانه به ما پول می‌داد. پولی که داشت در راه خدا خرج می‌کرد. پسر کوچکم می گفت من یک روز با بابک رفتیم شیرینی فروشی شیرینی بخوریم، بعد دختر گدایی از پشت شیشه داشت نگاه می‌کرد. بابک بشقاب شیرینش را برد و داد به آن دختر. آدم دلسوزی بود. از کودکی بسیار علاقه به نظام داشت. دوران کودکی‌اش زمانی که جنگ بود، پوکه‌های خالی تفنگ را توی آبادی‌ها پیدا می‌کرد و بعد شلیکشان می‌کرد و می‌گفت: من دارم دشمنها را می‌زنم. یک خواهر کوچک داشت، به او می‌گفت: برو به مادر بگو: من شهید شدم. بعد خودش را به مردن میزد که مثلاً شهید شده‌است. از بچگی دوست داشت که شهید بشود. مثل اینکه خداوند در دلش عشق شهادت را گذاشته بود...🌷🕊 🎤راوی: مادر شهید 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🌷🕊 دنیا،دنیـای تیپ زدنه! فقط مهم اینه که کــی برای کی تیپ مــی‌زنه! شهدا یه طوری تیپ مــی‌زدند که خـدا نگاهشون کنه؛ نه هر نامحرمـــی..! 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🗓 ٤ شهریور ۵۸ - سالروز شهادت حاج ، یار حقیقی انقلاب و امام 🔰امام_خمینی: او می‌بایست شهید می‌شد؛ برای او مردن در رختخواب کوچک بود 🔰حضرت امام(ره) بعد از شنیدن خبر شهادت حاج مهدی فرمود: او برای من، برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود، اما آنچه مطلب را آسان می‌کند، آنست که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او می‌بایست شهید می‌شد، برای او مردن در رختخواب، کوچک بود. امام خمینی در جمع خانواده شهید عراقی نیز گفتند: من ایشان را حدود بیست سال است که می‌شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. ایشان برای من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان می‌کند آن است که در راه خدا بود. این مجاهد فی سبیل الله همچون سربازی فداکار در خدمت انقلاب بود و از کینه در امان نماند و در ۴۹ سالگی به همراه فرزندش حسام توسط گروهک به شهادت رسید. پیکر مطهر آنها در حرم حضرت معصومه (س) بخاک سپرده شد. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 پدرم وقتی شهید شد ۴۸ سال داشت؛ اما وقتی تصاویرش را نگاه می کنید به نظر مردی ۶۰ ساله می رسد. این اثر زندگی سخت و مبارزاتی و زندان های پی در پی بود. 🎤راوی: فرزند شهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتب سردار سلیمانی 🎥شهید سلیمانی: خدا به حرمت مادران شهدا به ما رحم کند و به حق محمد و آل محمد ما را به شهادت نائل بگرداند... 🔸دعای حاج قاسم در جمع مردم روستای قنات‌ملک - بهار ۱۳۸۸
مکتب سردار سلیمانی یاران حاج قاسم *شهید امین کریمی تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۶۵ تاریخ شهادت: ۳۰ / ۷ / ۱۳۹۴ محل تولد: مراغه/ساکن تهران محل شهادت: سوریه *🌹همسرشهید← هر خواستگاری که می‌آمد به دلم نمی‌نشست🥀تصمیم گرفتم چله زیارت عاشورا بردارم📿به نیت یک همسفر که ایمان و اعتقاداتش واقعی باشد نه در حرف و ظاهر🍁چله زیارت عاشورا که تمام شد چند روز بعد خواب دیدم، شهیدی بر روی سنگ مزار خود نشسته و لباس سبز پوشیده🍃یک تسبیح سبز به من داد و گفت: شما حاجت روا شده‌اید📿من چهره شهید را ندیدم.🥀دقیقا یک هفته بعد از اتمام چله، مادر امین به خواستگاری من آمد💐 از خواستگاری تا جشن نامزدی من و امین فقط 14 روز طول کشید🎊 چون امین از همه نظر عالی بود و من هیچ مخالفتی نتوانستم بکنم🌙تاریخ عروسی و رفتن امین به سوریه یک روز شد🥀دلم راضی نبود🥀امین تمام زندگی ام بود💞 فقط به احترام امین که به عشقش برسد ساکت شدم🥀اما راضی نشدم که برود و خطری او را تهدید کند🥀یک‌ شب خواب دیدم یک نفر نامه‌ای برایم آورد📄که در آن نوشته بود: ✍🏻"جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است" 💛و پایین آن امضا شده بود💫اون شخص بهم گفت: این امضای خانم زینب سلام الله است.»🌙امین خیلی از شنیدن این خواب خوشحال شد🍃امینم به سوریه رفت و در نهایت در هجدهمین روز از دومین اعزامش🥀در شب تاسوعای حسینی🏴 به شهادت رسید مدافع حرم شهید امین کریمی
*﷽* 💌 📝 🌻پیامبر اکرم (ص) مي فرمایند: ‌ 🌱چیزی نزد خداوند محبوب تر از یک جوانی نیست که به درگاه خدا توبه کند.🖇 ‌ 📚: مشکوة الانوار/ص۲۵۰ 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی سردار به همدان آمدند بعد از زیارت قبور شهدا در باغ هشت بهشت به سپاه آمد. با همه ی ما مصافحه و روبوسی کرد و رفت توی اتاق تا با مجموعه ی فرماندهی و سایر دوستان صحبت کند. بیست دقیقه گذشت تا سردار از اتاق بیرون آمد و برای تجدید وضو به وضو خانه رفت. یکی از دوستان بچه ها را به خط کرد و منتظر شدیم تا با حاجی عکس‌ یادگاری بگیریم. می خواستیم سردار را در عمل انجام شده قرار بگیرد. یکی از بچه ها بلافاصله گفت: ممد ممد، زود باش! به سمت حاجی رفتم و گفتم: سردار بچه ها منتظرن با شما عکس یادگاری بگیرن، اجازه می دین؟ باخنده گفت: عکس مکس نداریم. ممد ممد هم نداریم! باید کمی مطالعه کنم برای سخنرانی و سریع رفت توی اتاق... سردار قبل از آمدن به مراسم، سین برنامه ها را پرسید..‌. زماني که می خواست لباس عوض کند، آقای پورجعفری جلوی در اتاق ایستاد و سردار مَشغول پوشيدن لباس شد. بیش از حد معمول طول کشید‌ به آقای پورجعفری گفتم: حاج قاسم دیر نکرده؟ گفت: کار دیگه ای هم داره؛ برای همین یه کم طول کشید. آقای پورجعفری در اتاق را باز کرد. حاج قاسم نماز می خواند. برای من سوال بود نُه صبح چه نمازی می خواند. شهید پورجعفری گفت: حاج قاسم قبل از انجام کارهای مهم دو رکعت نماز می خواند. 📚:ابر قدرت خداست 🌷
‼️ماجرای چشم درد آیت الله خویی ⤵️ آیت الله شبیری زنجانی نقل نموده اند که آیت الله خویی گفته بود: ما در نجف اشرف در خانه بسیار کوچکی زندگی می کردیم. خانواده ما روضه می گرفت و مزاحم مطالعه من بود. من به ایشان گفتم: روضه خوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه ترک شد، ولی من مبتلا به چشم دردی شدم که هر چه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مأیوس شدند. متوسّل شدیم، در عالم خواب به من گفتند: بنا بود شما کور شوید، ولی حالا که متوسّل شدید، با تربت استشفا کنید، با تریت استشفا کردم، چشمم خوب شد. 📚: جرعه ای از دریا ج ۲ ص۶۸۱
راه شهید، کلام شهید🕊 آقاسیدمرتضےآوینے🌷 💢دشمن‌در‌پنـاه‌‌آهن‌وآتش‌است غافل‌ازاینڪه... مادرپنـاهِ‌حیـدر‌وحسینـیم. 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷