eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستگاه شهدا 🌷 خدایا خسته ام، شکسته ام، دیگر آرزویی ندارم جز شهادت. احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست. از عالم و عالمیان می گریزم و به سوی تو می آیم. تو مرا در رحمت خود جای ده. اللهم ارزقنی شهادة فی سبیلک 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطرم هست یکی از شب‌ها در حرم حضرت رقیه (س) نشسته بودم. حرم تقریباً خلوت بود. یک دفعه دیدم حاج قاسم به گوشه‌ای از ضریح تکیه داده و در حال زیارت است. آنقدر غرق در زیارت بود که کسی به خود اجازه نمی‌داد خلوت او و خدایش را بر هم بزند. من که همیشه دنبال لحظه‌های خلوت برای حضور در کنار حاج قاسم بودم، نتوانستم حال عرفانی حاجی را برهم زنم. حاجی بعد از زیارت با همان چشم‌های پر اشکش از حرم بیرون رفت. او آنجا متوجه اطرافش نشد که چه کسانی هستند. 🌷 🎤راوی: امیر حسین حیدری 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه سخنرانی 🎤 👈 انقلابی گری مهم نیست، انقلابی ماندن مهم است. 🎤حجت السلام والمسلمین قرائتی
از طرف سپاه گروهی بودیم که شب های جمعه دسته جمعی با مینی بوس به منزل خانواده های شهدا می رفتیم و دعای کمیل برگزار می کردیم، بعد از دعا شام می خوردیم و هر کدام شیفت مان بود، به سپاه بر می گشتیم. یکی از شب ها، در روستایی اطراف زرند رفته بودیم، دعای کمیل مقداری طول کشید، جواد بغل دست من نشسته بود، مرتب این و آن پا می شد و به خودش می پیچید. سوال کردم: جواد!چیزی شده؟ دیدم رنگ به رخسار ندارد. باز سوال کردم: چی شده جواد؟ گفت: از معده درد دیگر توان نشستن ندارم، می بایست لقمه نانی بخورد تا ضعف او کم شود...مجلس دعا شلوغ بود...به ناچار از منزل خارج شدیم، جایی و کسی را هم در روستا نمی شناختم، از این کوچه به آن کوچه رفتیم. همه مردم در دعا شرکت کرده بودند. به جواد گفتم به ائمه متوسل بشو بلکه یکی در خانه اش را باز کند. داخل کوچه شدیم. در ب منزلی را زدیم. در کمال ناباوری پیرزنی در را باز کرد و از او لقمه ای نان خواستیم و او آورد. جواد خورد و بهتر شد، بعد متوجه شدم آن روز را روزه بوده. 📚: مثل باران شهید جواد پوررشیدی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی خاطره انگیز بسیجی عارف شهید حسین مالکی نژاد _گردان موسی بن جعفر(ع)_لشکر ۱۷ در جبهه های دفاع مقدس | گلی گم کرده ام ، می جویم او را به هر گل میرسم ، می بویم او را...| ◇ بلبل خوش صدای جبهه­ ها، بسیجی عارف شهید حسین مالکی­ نژاد در سال 1349 در شهر مقدس قم، در خانواده­ای مذهبی دیده به جهان گشود و از همان کودکی کنار درس به خواندن قرآن نیز مشغول شد و بعد به مداحی اهل­بیت(علیهم السلام) پرداخت، که البته این افتخار در همه افراد خانواده ­اش وجود دارد. ◇ حسین در سن 12 سالگی در حالی که وارد کلاس اول راهنمایی شد، عشق جبهه به سرش افتاد و همان سال در اواسط سال تحصیلی ­اش در سال 1362 پا به جبهه گذاشت و در عملیات­ های مکرر از والفجر 4 تا کربلای 8 شرکت کرد و بعد از 4 سال مداوم حضور در جبهه و چند بار مجروح شدن در دشت خونین و پُر خاطره شلمچه به خیل شهدا پیوست. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید رستگار فرمانده لشگر 10 سیدالشهدا(ع) بود و خانواده اش از این سمت حاجی، هیچ اطلاعی نداشتند. یک روز، برادر او به منطقه آمد تا از او خبری بگیرد. حاج کاظم، قرار بود صحبتی برای نیروها داشته باشد. وقتی از جایگاه اعلام شد:« فرمانده لشگر 10 برای صحبت بیایند»، آقای رستگار بلند شد و به سمت جایگاه حرکت کرد. برادرش از همه جا بی خبر، با دست اشاره می‌کرد که « چرا در میان جمعیت بلند شدی؟» حتما با خودش گفته بود: « برادرمان بی ملاحظه است و رعایت نظم و انضباط را نمی کند.» حاجی با اشاره جواب داد که الان می نشینم. خلاصه صحبت ایشان آغاز شد و تا آخر جلسه، برادرشان متحیر مانده بود. حاج کاظم به برادرش سفارش کرد که جریان فرماندهی او را برای کسی نگوید. اگر چه خانواده اش بالاخره فهمیدند. 🌷 سردار شهید حاج کاظم رستگار
🌷 شهیدی که حاج قاسم او را کلید لشگر معرفی کرد 🔹️ در زمان جنگ عراقی ها برای شهید محمد مهدی کازرونی، جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود! ◇ در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد. ◇ در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند‌. ◇ حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت! 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب:🎤 خداوند نوری به دل شهدا می اندازد 📹 نماهنگ | تشنگان وصل 🔹️ رهبر انقلاب: اینکه شما می‌بینید و می‌شنوید بعضی از این شهدای ما عاشقانه میکردند، خدای متعال یک نوری به دل آنها انداخته بود؛ با این نور یک حقیقتی را میدیدند، این بود که عاشق شهادت بودند. 👈 شهید سلیمانی میگفت... تهدیدش کردند که تو را میکشیم، گفت من دارم در بیابانها دنبالش میگردم، بلندی و پستی‌ها را طی میکنم دنبال همین. ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
آیت الله سید علی قاضی طباطبایی: برای اینکه توفیقات شما زیاد شود، قرآن زیاد بخوانید. تلاوت قرآن موجب باز شدن درهای توفقیات است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻حضرت مهدی عجل الله فرجه می فرمایند : 🌱هر يك از شما بايد عملي را انجام دهد كه سبب نزديكي به ما و جذب محبّت ما گردد; و بايد دوري كند از كرداري كه ما نسبت به آن، ناخوشايند و خشمناك مي باشيم، پس چه بسا شخصي در لحظه اي توبه كند كه ديگر به حال او سودي ندارد و نيز او را از عِقاب و عذاب الهي نجات نمي بخشد. 📚بحارالأنوار، ج53، ص176
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بر فرزندان خود اکسیر غیرت و معنویت و شهامت و شجاعت و دینداری بپاشید... 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.
درود بر شما سنگربانان نماز جمعه که با وحدت خویش در میعادگاه عاشقان الله و با گوش فرا دادن به سرچشمه‌های سیاسی_ عبادی نماز جمعه با مشت‌های گره کرده خویش دهان منافقان این مزدوران آمریکایی را خرد بنمایید. شهید جواد عابدینی🌷 ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ↩️ کمترین اعمال روز جمعه ✅ خواندن سوره جمعه ✅ صد(۱۰۰) صلوات ✅ غسل روز جمعه ✅ نماز جمعه ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
recording-20221123-165912.mp3
3.02M
ایستگاه سخنرانی 🎤 ⭕️ چرا ولایت در جامعه تنها میمونه؟ مردم چطور میتونن نقش اصلی رو در رشد جامعه داشته باشند؟ حاج آقا حسینی🎤
𖢨🌸𖢚🌷𖢚🌸𖢨 🌷دکتر محمود رفیعی در سال ۱۳۸۴ چله ای را به نیت دیدار مجدد با امام زمان آغاز کرد. 🍃در روز آخرین چله، پیرمردی را دید که او را به اسم صدا کرد و گفت: آقای رفیعی، امام زمان به شما سلام رساند و گفت: دیدار ما فعلا میسر نیست، اما به دیدار نائب ما خواهی رسید. 🌱دکتر رفیعی تعجب کرد، این شخص که بود؟! از کجا می دانست... 📞همان روز با او تماس گرفتند وگفتند: به همراه دیگر جانبازان برای افطار به خدمت رهبر انقلاب خواهید رسید و در آنجا خاطرات را نقل خواهید کرد. چند روز بعد، دکتر رفیعی به دیدار نائب امام نائل شد. ایشان می‌گفت: دیگر یقین پیدا کردم که ولی فقیه، نائب امام عصر عج است. 📙برگرفته از کتاب منتظر. خاطرات جانباز شهید دکتر محمود رفیعی. 🦋شادے ارواح مطهر شهـدا صلـوات🦋
محسن پایین اتوبوس بود گفتم محسن گفت جان گفتم سرت چرا باد کرده به شوخی گفت چون ما بسیجی ها سرمون باد داره. بعد از کلی شوخی و خنده توی اتوبوس و بعد از کلی خستگی رسیدیم توچال وکلاس های مختلف واسمون گذاشتن. شب قرار‌ شد ستونی پیاده روی کنیم و دامنه کوه رو بریم بالا تا کلاس ستاره شناسی برگزار بشه . یکی از بچه ها خیلی شر و شلوغ بود . وقتی ستونی حرکت کردیم چندین بار سر و صدا کرد . یکی از مسئولین شاکی شد و از صف کشیدش بیرون و کلی سینه خیز بردش و حسابی اذیت شد و ناراحت بود که بسیج زوری نیست و .... وقتی برگشت داخل صف بازم ایجاد سر و صدا کرد و اینبار اون مسئول محترم با عصبانیت برگشت داد زد گفت بیا بیرون .محسن سریع اومد بیرون و گفت من بودم محسن معذرت خواهی کرد. مسئول ما نمی دونست محسن تکاوره ارتش و سر محسن داد زد و اون شب محسن خیلی سینه خیز رفت و تنبیه بدنی شد ولی بازم مجبورش کردن سینه خیز بره . محسن این فداکاری انجام داد فقط به خاطر اینکه اون پسربچه بیشتر از این اذیت نشه و از بسیج فاصله نگیره. محسن خیلی روی اینکه کسی از سیستم بسیج فاصله نگیره تاکید داشت و سر همین موضوع خیلی سختی و حرف شنید. تکاور شهید محسن قوطاسلو 🌷
ایستگاه شهدا🌷 ◾️ 🎤♥️ یک بار کنار سفره غذا با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁 مثلا همین ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد... منم برم قم!" سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆" بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند... 🕊 بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد : "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش! برای مداحی محمود کریمے رو میاریم ، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻 تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁" من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅" همه خندیدند و سفره را جمع کردیم ... 🌷 🎤راوی 🌷
اهلِ امر به معروف و نهی از منکر بود. بهش می‌گفتم: بابا! این از تو بزرگتره ؛ یه نگاه به هیکلش بنداز، هوس کتک داری؟ این حرفها برایش معنایی نداشت و می‌گفت: کسی که امنیتِ نوامیسِ جامعه رو به خطر می‌اندازه، باید نهی از منکر بشه ... 🌷 شهید حسین غلام‌کبیری 📚منبع: ماهنامه امتداد
Omid Jafari - Table Shadi (320).mp3
5.5M
پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مبارک باد بر ملت مقتدر ایران اسلامی 💪💪💪💪💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عمامه بوسی حاج قاسم سلیمانی! 💢 بوسیدن عمامه شهید مدافع حرم حجت الاسلام شیخ مصطفی خلیلی بلوطکی 🔷 پس از شهادت شهید خلیلی و چند شهید خوزستانی مدافع حرم، حاج قاسم در جمع رزمندگان خوزستانی حاضر شد و شیخ رهبر نکاتی را بیان داشتند و ایشان را به عمامه شهید قسم دادند که رزمندگان خوزستانی در خط مقدم آزادسازی شهرک های شیعه نشین نُبُل و الزهرا باشند که ایشان ضمن قبول، فرمودند: من عمامه شهید رو ببوسم! 🌷 🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani 👆👆👆👆👆👆 با خاطرات و سخنان کوتاه از سبک زندگی شهدا همراه ما باشید.