اینجا ماندن سخت است در قنوت‌مان دلتنگی شماست و در سجده‌ هایمان بی­‌تابی فراق‌‌تان و در رکوع‌ هایمان خمیدگیِ دوری از شهادت است... #نماز_اول_وقت #سفارش_یاران_آسمانی

🌻پیامبر گرامی اسلام(ص): 🌿أقَلَّ الذُّنوبَ یَهِنْ عَلیكَ المَوْتُ. 🌱کمتر گناه کن تا مردن بر تو آسان گردد. 📚:شهاب‌الاخبار، ص ٣٠٩ 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🌻پیامبر گرامی اسلام(ص): 🌿القبرُ أَوّلُ مَنزلٍ مِن مَنازلِ الآخرةِ. 🌱قبر آدمی اولین منزل از منازل آخرتی او است. 📚: شهاب‌الاخبار، ص ٧٩   #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #پنج_شنبه_های_شهدایی🌷🕊

در محضر امام خامنه ای 🎥 حاج قاسم فکر های چند صد ساعت آن ها را برهم میزد!!! #لبیک_یا_خامنه_ای #حاج_قاسم🌷 👇👇👇👇👇 اینجا مکتب عاشقان سردچار سلیمانی ست♥️ @maktabesardarsoleimani

صوت الشهدا در محضر شهدا🕊 شهید مرتضی آوینی🌷 #پنج_شنبه_های_شهدایی🌷🕊

ایستگاه مداحی 🎤 همه رفیقام رفتن، منم که باز جاموندم..😔😔

رفتار جالب شهید غلامعلی پیچک در کودکی تو مملکتی که یه روزی پسربچه‌ای بود به نام غلامعلی پیچک. مامانش از بقالی سر کوچه واسش بستنی خرید. پسربچه بستنیشو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛ مامانش می‌گفت: وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم و گفت: مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد.  حالا آدمای همین مملکت بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس غذاها و نوشیدنی‌ها و لحظه به لحظه‌ سفر و مهمانی و سفره #یلدا و میوه رو می‌فرستیم توی فضای مجازی و ... . برامون هم فرقی نمی کنه مخاطبمون داراست یا نداره، گرسنه ست یا سیره...

هفده سال بیشتر تو این دنیا نبود.. سال ۶۳ شناسنامه اش رو دستکاری کرد و رفت جبهه.. دو بار تو جبهه مجروح شد... یکبار اصابت ترکش در اهواز از ناحیه پا.. دومین بار تو کردستان از بالای کوه افتاد و از ناحیه مهره کمر مجروح شد. آخرشم سال ۶۷ تو شلمچه رفت رو مین و به شهادت رسید شهید سید یوسف موسوی🌷

‏هیکل کوچیکی داشت، وقتی پشت فرمون لودر بود، خیلیا فکر می کردن ماشین سنگین بدون راننده هست که بعداً به کوچک ترین سنگرساز بی سنگر لقب گرفت #شهید_خدامراد_توکلی🌷

_به نظرت کیا شهید میشن؟! +اونایی که اسراف میکنن _اسراف تو چی؟! تو دوست داشتن خدا...

چه کسانی فی سبیل الله کار کردند👇 شهید علیرضا کوهستانی مسئول شورا بود یک نفر بهش مراجعه کرد برای گرفتن حواله سیمان جهت تعمیر خانه شأن بعد از چندین مرتبه جستجو وقتی فهمید خانواده ای نیازمند و محروم هستند نه تنها سیمان را بهشون داد بلکه پول سیمان را هم خودش پرداخت خانمش میگه بعدها یک وام هم گرفت و برایشان فرش و تلویزیون و یخچال هم خرید و تا بعد شهادت اقساط وام از حقوقش کم میشد این مسئولین فی سبیل الله کار کردند کجایند مردان بی ادعا کجایند مردان خوب خدا کاش مسئولین فعلی هم بشوند رهرو راه شهدا

💠یک‌سال پیش، فیلم شهید مدافع امنیت دانیال رضازاده بر سر سفره عقد #امنیت_اتفاقی_نیست...💔

میخواستم بزرگ بشم، درس بخونم، مهندس بشم، خاکمو آباد کنم، زن بگیرم، مادر و پدرم و ببرم کربلا، دخترم و بزرگ کنم، ببرمش پارک، توی راه مدرسه با هم حرف بزنیم، خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم،خوب نشد..! باید می‌رفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم، دفاع کنم، رفتم که دروغ نباشه احترام کم نشه، همدیگرو درک کنیم، ریا از بین بره، دیگه توهین نباشه، محتاج کسی نباشیم. 📝فرازی از وصیتنامه شهید کاظم مهدی‌زاده🌷

همه ی جوانهاخصوصاً در آن دوران به موتور سیکلت علاقه داشتند. رضا با هر دردسری بود موتور خرید. هرچه پول پس انداز کرده بود برای خرید موتور داد. به این موتور خیلی علاقه داشت... رفته بودیم پای صحبت یکی از علما ایشان آیه ای از قرآن را خواند که می فرماید: و جاهدوا باموالهم و انفسهم.... بعد شروع به تفسیر کرد که مومنین قبل از این که با جان خود جهاد کند و از جان خود بگذرند، باید بتوانند از اموال خود بگذرند.. گذشته از مال سخت تر از گذشتن از جان است. شیطان بسیاری از افراد را به وسیله ی مال فریب می دهد . رضا رفته بود توی فکر بعد از اتمام جلسه موتور را برداشت و با هم رفتیم .روز بعد موتور را فروخت و تمام پول موتور را که هشتاد هزار تومان بود به حساب جبهه‌ها واریز نمود! رضا هیچ چیزی را بیشتر از آن موتور دوست نداشت. حالا از آخرین تعلقات مادی جدا شد. دیگر محبت هیچ وسیله مادی در دل او نبود. 📚: کمی درنگ کن شهید رضا نادری🌷 👇👇👇👇👇 اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست♥️ @maktabesardarsoleimani

سردارشهیدمهدی زین الدین🌷 هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند شهدا را یاد کنید ولو با ذکر یک صلوات شادی روح شهدا صلوات اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ایستگاه مداحی 🎤 ببین از کفم داره میره جونی... جونی سن خامی و خطاست... ببخش حسین ، همیشه بخشش از بزرگترهاست... صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین💔 #شب_جمعه

ایستگاه مداحی 🎤 من غرق دنیامم فکری به حالم کن

نشون نداره مادرم منم نشون نمیحوام..💔 علمدار کمیل شهید ابراهیم هادی 🌷

کامیون ها پشت سر هم در جاده شهید صفوی به سمت شلمچه حرکت می کردن پشت کامیون ها جای سوزن انداختن نبود. هر کامیونی پذیرای چهل پنجاه رزمنده با تجهیزات کامل بود. کیپ تا کیپ بچه ها نشسته بودند و مشغول ذکر و تلاوت قرآن و دعا بودند. در این بین بازار عقد اخوت هم داغ داغ بود. عقد اخوت با بچه هایی که خیلی هایشان تا ساعاتی دیگر مهمان ارباب بودند. بعضی ها هم آمال و آرزوها شان را بر زبان جاری می کردند و عمق نگاه زیبایشان را به رخ تاریخ می کشیدند. یکی می گفت ای کاش مثل علی اکبر( ع) فدای دین شوم، دیگری آرزوی شهادت مثل خود سید الشهدا را داشت و میخواست بی سر به لقاء الله برسد. اما یکی بلند شد و گفت ایام فاطمیه است، ای کاش می شد نشانه ای به سینه و بازو و پهلو با خود بر می داشتیم تا شرمنده مادرمان نباشیم همین طورم شد. اکثر جنازها یا از پهلو یا از سینه و یا از بازو مورد اصابت قرار گرفته بودند. درست مثل مادرشان فاطمه زهرا(س)....🌷🕊 🎤راوی: حاج مهدی سلحشور #یازهرا #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله🌷

🔴 ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست.. 🔺 تا انتقاد می‌کنی یک عده می‌گویند دارید تضعیف می‌کنید... 🔺نظامی که هشدار دهنده نداشته باشد، منفجر خواهد شد... 🔺مگر نظام مساوی با دولت است؟ یا مساوی با چند وزیر یا کارمند است؟ 🔺تخلف کارگزارن که به حساب نظام نیست! 🔺هر عیب که هست، از مسلمانی ماست! متصدیان امر خیانت کردند، چه ربطی به اصل نظام دارد؟ ⬅️ پ.ن: اگر یک چیز را از استاد مصباح یاد گرفته باشم همین برای من بس است که در مسیر امر به معروف و نهی از منکر ملاحظه این و آن را نکنم و فقط تکلیف شرعی و انقلابی ام را مبنای عمل بگذارم. استادی که از چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب توهین و تهمت و تمسخر شنید اما پا پس نکشید. ذره ای از اصول کوتاه نیامد. نه برای آنکه خوششان بیاید سخن گفت و نه برای اینکه بدشان بیاید قلم زد. معیار را تکلیف گذاشت. حرف حق را می زد حتی اگر تلخ باشد.«قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ كَانَ مُرّا»«ای اباذر! همواره حق را بگو، اگرچه تلخ باشد.» 🔺 شب جمعه است، ان شاء الله قرین رحمت الهی باشند و مهمان سفره ابی عبدالله. هدیه به روح استاد عزیز صلواتی نثار کنید.

🔅 ترکش توپ خوده به گلوشان ؛خودش و راننده اش. خون ریزیش شدید شده ، نمی گذارد زخمش را بندم. میگوید «اول اون! » راننده اش را می گوید. با خودش حرف میزند« اون زن و بچه داره امانته دست من..»بی هوش می شود. سردار شهید حاج حسین خرازی 🌷

مکتب سردار سلیمانی حاج قاسم:🎤 ▫️ برادران، خواهران جامعه ای صالح می‌شود که افراد صالح بر آن حاکم شوند، افراد منزّه، جامعه را منظم میکنند.

#دلتنگی💔 ♥️دل ما .... تنگِ همین یک لبخند و تو در خنده مستانه خود می‌گذردی‌ نوش جانت #فرمانده، امّا ... گاه گاهی به دل خسته ما هم نظری‌ کن... عشق من ، فرمانده من سردار شهید مسعود زکی زاده 🌷

راوی: همسر سرلشکر خلبان فرمانده نیروی هوایی سردار شهید عباس بابایی🌷 باهاش قهر بودم ازم پرسید: عاشقمی؟؟؟ سکوت کردم…. گفت: عاشقم گرنیستی، لطفی بکن نفرت بورز… بی تفاوت بودنت، هرلحظه آبم می کند... دوباره با لبخند پرسید: عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟ گفتم:نـــــــه گفت: تو نه میگویی و پیداست میگوید دلت آری…که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری… زدم زیر خنده….و روبروش نشستم…. دیگه نتوانستم به ایشان نگم که وجودش چقدر آرامش بخشه… بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم… خداروشکر که هستی….

با ابراهیم رفتیم بازار تهران، موقع اذان ظهر به مسجد امام رفتیم. نماز جماعت که تمام شد، بیشتر مردم در گوشه و کنار مسجد دراز کشیدند. ماه رمضان بود. من و ابراهیم در گوشه ای از مسجد دراز کشیدیم. برای من داستان عابدی از بنی اسراییل را تعریف کرد که دعایش مستجاب بود. بعد گفت: یک زن را پیش او آوردند تا دعا کند. اما شیطان او را فریب داد و.. ابراهیم همین طور که دراز کشیده بود نیم خیز شد و گفت: فقط باید خدا ما رو یاری کنه. شیطون این قدر انسان رو وسوسه می‌کنه که انسانی عابد رو به جهنم می کشونه. برای همین بود که ابراهیم در هم صحبت شدن با نامحرم بسیار احتیاط می کرد. چرا که قرآن مکر و حیله آنها را عظیم معرفی کرده علمدار کمیل سردار شهید ابراهیم هادی🌷

مکتب سردار سلیمانی 🎥صحبت های سردار سلیمانی در مورد شهید حاج حسین بادپا

🌷 شهیدی که غبطه میخورد به حال آن هایی که با قرآن مأنوسند.. #کلام_شهید🎤 ◇ بسم الله الرحمن الرحیم زمانی‌که برخی از دوستانم را می‌بینم که با قرآن مأنوسند، به حال‌شان غبطه می‌خورم. ◇ نه آنکه قرآن بخوانند، بلکه با قرآن مأنوسند و دوست و رفیق‌شان قرآن است. ◇ اگر انسان بخواهد باری ببندد، باید در کودکی و نوجوانی انجام دهد و الا سپس توأم با مشکلات می‌شود. ممکن است دیدار ما به قیامت بیفتد. هرچه خدا بخواهد. #شهید_محمدعلی_مطیع🌷 تاریخ تولد : ۱۳ آذر ۱۳۴۳ تاریخ شهادت : ۴ اسفند ۱۳۶۵ مزارمطهر شهید : اصفهان محل شهادت :شلمچه