eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
ایستگاه شهدا 🌷 به تمام مسلمین می گویم که قرآن و عترت حضرت رسول صلی الله علیه و آله، راه رسیدن به خداست. غیر از این دو هر چه باشد انحراف و اشتباه است. این دو را رها نکنید، نه از آنها جلو بیفتید نه عقب بمانید که وقت را بیهوده تلف کرده اید 🌷
📝 دعایی که از جیب شهید ‎ابومهدی المهندس بیرون آورده شد: 🔸️ یا مَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَیَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُوعَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم 🔸️ اى خداوندى كه عمل اندک را مى‌پذیرى و از گناه بسیار مى‌گذرى، عمل نیکِ اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستى.
در مکتب ولایت در محضر امام روح الله 💠 📝 نامه امام خمینی به پسرش: پسرم! از زیر بار مسئولیت انسانى که خدمت به حق، در صورت خدمت به خلق است شانه خالى مکن که تاخت و تاز در این میدان، کمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دست اندرکاران نیست. 📚 صحیفه امام/ج 18/ص510.
💐 تولدت مبارک مرد مبارز انقلابی ▫️میلاد حضرت زهرا (س) و فرزند برومندش حضرت امام خمینی (ره) مبارک‌باد.
سید محمود با سربند یازهرا(س)آسمانی شد🌷 🔹️ دوستی میگفت وقتی که عازم عملیات بودیم سید محمود رادیدم که بین سربندها دنبال یک سربند خاص می‌گشت ◇ به او گفتم : چرا اینقدر سربندها را زیر و رو میکنی ؟! یکی را بردار ◇ گفت: می خواهم سر بندی را که نام مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها روی آن نوشته شده بردارم و به پیشانیم ببندم . ◇ وسط معرکه بالای سرش رسیدم ، فرمانده ی گردان که کنارم بود، گفت: دنبال چی می گردی؟ او شهید شده. ◇ گفتم : آخر اثر گلوله ای دربدنش نیست! ◇ گفت : پهلویش را نگاه کن. ◇ پهلویش را نگاه کردم، گلوله ی کالیبر پهلوی چپش راشکافته و به قلبش رسیده بود. یک طرف صورتش در اثر اصابت به زمین کبود شده بود و دستهایش پراز گل بودند . لبخندی زیبا روی لبانش بود. ◇ دستانم را اطراف پیشانی بندی که دور گردنش انداخته بود، حلقه کردم، نگاهم روی جملاتش ثابت ماند : یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) درآرزوی شهادت. ◇ شهید «سید محمود اسدي خانوكي» يكم فروردين 1349 روز شهادت جده اش، در روستاي خانوك از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد. ◇ دوره تحصيلي سطح يك اتمام- المعتين را در حوزه‌علميه گذراند. روحاني بود، به عنوان بسيجي‌ در جبهه حضور يافت. بيست‌و‌يكم دي 1365، روز شهادت جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در شلمچه براثر اصابت تركش به پهلو، شهيد شد.
ایستگاه نهج البلاغه 📚 💠 کفش های وصله خورده ای برای اجرای قسط و عدالت جفت شده بود نه برای کسب قدرت وقتی ابن عباس در ذی قار خدمتش رسید و از حضرتش در خواست نمود تا به اصطلاح امروز از صفوف لشکر سان ببیند ( در حالی که مشغول وصله زدن بر کفش های خود بود فرمود: ابن عباس این کفش ها چقدر ارزش دارد ابن عباس با نگاهی معنی دار به کفش های وصله خورده علی علیه السلام بعنوان فرمانروا و خلیفه مسلمین عرضه داشت آقا این لنگه کفش ها آنقدر وصله خورده است که دیگر ارزشی ندارد . فرمود: به خدا قسم این لشکر و این حکومتی که گستره آن حجاز و عراق و مصر و شام و ایران آن روز را در بر گرفته بود برای علی ارزش این لنگه کفش را ندارد( مگر اینکه بتوانم باطلی را ابطال یا حقی را احقاق نمایم) 📚 نهج البلاغه، مرحوم دشتی خطبه۳۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🔰ملاک شیعه بودن چیه؟ 🌻قالَ رَجُلٌ لاِءمرَأتِهِ: إذهَبى إلى فاطِمَةَ عليهاالسلامفَاسْأَليها أنّى مِن شيعَتِكُم؟ ... فَقالَت عليهاالسلام: قُولى لهُ: اِنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناكَ وَتَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شيعَتِنا وَاِلاّ فَلا... شخصى به زنش گفت: پيش فاطمه زهرا عليهاالسلام برو و بپرس: آيا من از شيعيان اهل بيت هستم؟ زن آمد و پرسيد... حضرت زهرا عليهاالسلام در پاسخ گفت: به همسرت بگو: اگر به آنچه تو را فرمان داده‌ايم عمل مى‌كنى و از آنچه نهى كرده‌ايم پرهيز نموده‌اى از شيعيان خواهى بود و در غير اين صورت از شيعيان نيستى. 📚: تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🔰همسرداری در سیره حضرت زهرا(س) اظهار محبت و احترام به همسر💞 🌱زهرا به گونه‌های مختلف به بیان محبت و احترام نسبت به همسرش می‌پرداخت. از جمله در محضر پدرش، حضرت علی(ع) را بهترین یاور و همسر می‌خواند. 📚بحارالانوار،ج43 ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر و روز زن وتولد حضرت امام رحمت الله بر شمامبارک💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 نرجس سلیمانی از پدر می گوید‌... پدرم در کسوت فرمانده نظامی در میدان، بسیار مقتدر و جدی اما در مقابل خانواده بسیار منعطف توأم با عقلانیت و اصول بودند. هر زمان که آخر هفته ای، فرصت بودن در منزل را داشتند بخصوص روزهای جمعه برنامه روضه خانگی که شامل یک روضه مختصر و کمی توسل همراه با آگاهی از احکام شرعی برای جوان‌ترهای جمع بود، از برنامه های اهل خانه در آخر هفته و زمان حضور ایشان بود. در مشارکت برای انجام و کمک در امور منزل به مادرم پیش قدم بودند و اگر حضور داشتند برای همین دورهمی کوچک اهل منزل خودشان با عشق و علاقه آشپزی می‌کردند. آنچه که به نظر بنده حاج قاسم را حاج قاسم کرد، بدون شک اخلاص او در انجام کارها بود. او هیچ کاری نمی‌کرد مگر اینکه رضای خداوند در آن وجود داشته باشد. ایشان هرگز امروزش با دیروزش یکی نبود؛ از دیده شدن گریزان بود اما هرگز خودش را برای کمک و در کنار مردم بودن از چشم مردم پنهان نمی‌کرد. پدر اگر چه پیوسته و عاشقانه به سمت شهادت می دوید اما از ثانیه ثانیه لحظات زندگی شریفش در جهت رشد شخصیت خود و اطرافیانش بهره می‌برد. 🌷مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | فکر کن چه بطن و باوری داشته این مادرِ ساده‌ی کوهستان نشین که از دامنش مردی بالیدن گرفته که کابوس همه‌ی طاغوت‌های جهان است. شادی روحشان صلوات🌷 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
خاطرات مردم سبزوار از ایام شهادت حاج قاسم سلیمانی 💢 در تاریخ بشر بی‌سابقه بود! سرباز باشی و شبش پست باشی و صبح وقت تحویل پست‌ها، نخواهی بروی و من من کنی و دست دست کنی و پا به پا کنی و بگویی نمی روم! می‌خواهم بمانم پادگان. می‌خواهم کار کنم؛ هر کاری که باشد؛ هر کاری که برای حاج قاسم باشد. نه اینکه فقط من این حس را داشته باشم؛ همه سربازها این طور شده بودند. می خواستند بمانند و کار کنند؛ بدون اینکه مثل همیشه، چشم طمع داشته باشند به تشویقی و مرخصی! در تاریخ بشر بی سابقه بود! سرباز باشی و شبش پست باشی و صبح با آن همه خستگی و کوفتگی، بعد خروجت از پادگان، به جای اینکه برج زهرمار باشی و یکراست بروی خانه و نشود با یک من عسل بخورندت، بروی و در شهر پوستر بچسبانی و بنر نصب کنی و پرچم بزنی. بر و بچه های سرباز خیلی فرق کرده بودند؛ خیلی. 🎤راوی: امید توسلی‌پور 📚: سردار‌ سربدارها 🌷
هنگامی که اصغر به مدرسه می رفت چون مدرسه ی او دور بود روزی یک تومان به او برای کرایه ی ماشین می دادم. این پسر راههای طولانی را طی می کرد و این یک تومانها را جمع می نمود و هر گاه که من کمی دستم تنگ می شد و احتیاج به پول پیدا می کردم، پس انداز خود را به من می داد. او تا زمانی که شهید شد حتی یک بار هم یک لباس نو نپوشید، هر چه سعی می کردم تا برایش لباس نوی بگیرم قبول نمی کرد. با آنکه سن کمی داشت ولی از فکر بالایی برخوردار بود. گاهی به او می گفتم: مادرجان چرا لباس نو نمی پوشی؟! می گفت: خجالت می کشم و احساس گناه می کنم، چون در مدرسه عده ای هستند که نمی توانند لباس نو بخرند و لباسهایشان کهنه و مندرس است، اگر من لباس نو به تن کنم شاید دل آنها رنجیده شود. 🎤راوی: مادر شهید شهید اصغر بهفروز🌷
همیشه آروزی داماد کردن محمد را داشتم. در روز مادر به او می‌گفتم در این روز مقدس به حرف مادرت گوش کن و داماد شو... گفت: مادر جان من شهید می‌شوم و اگر شما مرا داماد کنید بعد از شهادتم بار زیادی از خانواده ام بر دوش شما و پدر می‌شود. شب آخر که محمد قرار بود به جبهه برود، غسل کرد و هنگام رفتن به جبهه لبخندی زد و گفت: من از این سفر برنمی‌گردم اگر برگشتم مرا داماد کنید و بعد از اعزام دیگر برنگشت و به آرزویش رسید ومدت  9 ماه پیکرش مفقود الاثر بود تا اینکه در یک گور دسته جمعی پیدا شد. 🎤راوی: مادر شهید شهیدمحمد بذر افکن🌷 🌷مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
در مکتب ولایت در محضر امام خامنه ای: 🔰تبلور ارزش های ملت ایران 💢 شهید سلیمانی قهرمان ملت ایران است، به خاطر اینکه ملت ایران داشته های فرهنگی خودش و معنوی خودش و انقلابی خودش و ارزشهای خودش را در او متبلور دید.... 🌷
شهید سلیمانی به قصد دیدار از خانواده شهید خوش لفظ که در همسایگی مابودند، آمده بود به همین دلیل همراه خانواده برای دیدار سردار درخواست کردیم تا به منزل همسایه برویم. در آسانسور به سردار اطلاع می دهند مادر شهیدان خدری به رحمت خدا رفته و خانواده این مرحومه خواهان ملاقات با شما هستند، حاج قاسم بدون معطلی می گوید نیازی نیست، من خودم به دیدار این خانواده می روم که نشان از  بزرگواری و صداقت این شهید والامقام داشت. ما چشم به راه بودیم و در التهاب و انتظار که آیا حاج قاسم، قهرمان جبهه مقاومت، سرباز گوش به فرمان ولایت، به منزل مادر ما می آید یا خیر؛ بالاخره این انتظار به سر رسید و حاج قاسم وارد شد. بسیار افتاده حال، فروتن و متواضع بود و با کودکان مزاح و با هر فردی به فراخور سنش رفتار می کرد، شهید سلیمانی خیلی خاص بود. تا کنون چنین شخصیتی ندیده بودم گرچه انتظارش را هم نداشتم چراکه فکر می کردم او یک مسئول است و باید به سبک و سیاق مسؤولان رفتار کند اما به معنای واقعی خاکی بود. وصیت نامه برادر بزرگم را تقدیم حاج قاسم کردم که مایه خوشحالی و خرسندی سردار شد. با اینکه کمتر از یک هفته از فوت مادرمان گذشته بود حضور سردار تسکین همه دردهایمان شد، اشک و فغان در این دیدار به لبخند تبدیل شده بود... متانت، تواضع، مهربانی و رفتار شهید سلیمانی با کودکان ما را حسابی غافلگیر کرد، اوصاف خلق و خوی حاج قاسم با کلام قابل بیان نیست و در همان مدت زمان کوتاه چنان در دل ما رسوخ کرد که باورکردنی نبود، این میزان محبوبت برگرفته از نور ایمان در وجودش بود. به خوبی به یاد دارم چقدر ملتمسانه از شهدا می خواست دعایش را اجابت کنند تا به یاران شهیدش بپیوندد تا جایی که از خانواده شهدا و فرزندان شهدا، درخواست دعا و طلب شهادت می کرد به نظرم اصلا اهل این دنیا نبود و خداوند هم به او نظر خاصی داشت و آرزویش را برآورده کرد. 🎤راوی: جواد خدری، برادر شهیدان خدری 🌷مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
مقام زن ❣ برای ما این شکلیه که ...❣ فرمانده‌ مقتدری که آمریکا و غرب رو در جهان به زانو درآورده، در برابر یک مادر شهید به خاک میفته 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حاج قاسم می‌گفت کسی که در جمهوری اسلامی مسئولیتی میگیرد باید به آن افتخار کند، نه اینکه برایش شرط و شروط بگذارد مگر کسی که برای خدمت وارد حرم اهل بیت میشود شرط و شروط می‌گذارد... 🎤راوی: حجت الاسلام قمی 🌷 🌷مکتب سردار سلیمانی🌷 @maktabesardarsoleimani
مادر شهید:🎤 روز مادر بود... میدانستم آرمان یادش نمیرود... آمد توی خانه پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند. گفتم چی کار داری؟ گفت حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم... گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستانم گذاشت و گفت: مبارکه! الانم اون انگشتر رو در دست دارم بعد رفت پایین پام که پاهام رو ببوسه اجازه نمیدادم میگفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟! 🌷