#مکتب_سردار_سلیمانی
#به_وقت_حاج_قاسم
#مدافعان_حرم
#یاران_سردار
#زندگی_به_رنگ_شهدا
پنچ نفر سربازها با همدیگه درگیر شدید لفظی وبحث و بی احترامی شد و هیچکدوم کوتاه نمیومدن .
جلورفتم گفتم:برید سرکارتون ،خجالت بکش، این چه طرز حرف زدنه ؟
یه باره شهیدحاج حسین ازدرب حسینیه اومد بیرون تا این صحنه را دید گفت:آقایون من یه سوال دارم هرکس جواب بده تشویقی میدمش .
سربازها صداشون قطع شد تک تک سلام کردن و احترام نظامی .
گفت آیه شریفه(ولاتنابزو بالالقاب....) کدوم سوره هست ومعنیش چیه!!!؟؟؟همه ساکت بودند،یکیشن گفت: ببخشید جناب سرهنگ، وزد زیرگریه، یکی دیگه به لهجه مشهدی گفت آهان مو مودونم فهمیدوم ،
معنی آیه را گفت، بقیه شروع کردند از همدیگه عذرخواهی و اینکه اشتباه کردیم، و منم حیرون که روش امر به معروف چقدر فرق داره و من کجا و اون کجا،
صدا زد دعام کنید ورفت، فرداش هم همشون را نفری دو روز مرخصی تشویقی داد،
سردار شهید مدافع حرم
🌷شهید حاج حسین رضایی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
مکتب سردار سلیمانی
@maktabesardarsoleimani
در مکتب امام خمینی ره
شاگردان مکتب روح الله
#زندگی_به_رنگ_شهدا
«خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند .
حاجی (حاج حسین خرازی) بی قرار بود اما به رو نمی آورد.
خیلیها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد.
حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم، تورجیزاده را پیدا کن (شهید تورجیزاده فرمانده گردان یا زهرا سلام الله علیها )
مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا(س) بود.
خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند.
حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون.
تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت.
صدا را روی تمام بی سیمها انداخته بودند.
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند. خط را گرفته بودند. عراقیها را تارو مار کردند. تورجی خونده بود:
😭در بین آن دیوار و در
😭زهــرا صدا می زد پدر
😭دنبال حیـدر می دوید
😭از سینه اش خون می چکید
😭زهرای من، زهرای من...»
⬅️ اینجا قرار عاشقان بی قرار سردار سلیمانی ست
👇👇👇👇👇
لینک کانال مکتب سردار سلیمانی عزیز را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید
❤️ مکتب سردار سلیمانی🌷
@maktabesardarsoleimani