eitaa logo
🌷 مکتب سردار سلیمانی🌷
1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
31 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند».
مشاهده در ایتا
دانلود
┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅ │ ✍ │ اوایل جنگ بود ڪہ شهید😭شد، خبر شهادتش آمد ولۍ از جنازه خبرۍ🤔نبود. وصیتنامہ اش📃را ڪہ دیدیم، نوشتہ بود: "دوست دارم😍 وقتۍ شهید شدم پیڪرم⚰ را بہ طواف حرم مطهر ثامن الائمہ علیہ السلام ببرند." تصمیم گرفتیم وقتۍ پیڪرش آمد ببریمش 👣مشهد،جنازه اش ڪہ آمد روۍ تابوتش نوشتہ بودند: "التماس دعا، زائر امام رضا علیہ السلام، طواف حرم داده شد."😍 حسن همراه مشهد رفتہ بود، زیارت "امام رضا علیہ السلام." 💐 ┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅
♥️•﷽•♥️ در مکتب حاج قاسم در محضر یاران شهیدش 📸عکس های ماندگار و به یاد ماندنی یاد باد آن روزگاران یاد باد یاد آن دوران بخیر و یاد آن دوستان بخیر لشکر ثارالله کرمان از راست👇 محمد حسین یوسف اللهی عارف لشکر ثارالله کرمان🌷 حاج احمد امینی علمدار لشکر ثارالله🌷 حسین علی عالی🌷 مهدی پرنده غیبی🌷 غلام امیری 🌷 یاد امام و شهدا بویژه سرداران شهید لشکر ثارالله بخیر با ذکر صلوات کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی همه رفتند و تنها مانده ام من😢 ز خیل عاشقان جا مانده ام من ♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️ مکتب حاج قاسم مکتب جهاد و مقاومت و شهادت @maktabesardarsoleimani 🌷🌷🌷♥️🌷🌷🌷
🌹🌹🌹🌷🌹🌹🌹 *﷽* نگاهی به زندگی دهه شصت 👈 مسئول👉 نگاهی به سبک و سیره یک در دهه شصت که فقط برای خدا و مردم کار کرد 📝روایت هایی از زندگی سردار شهید بخشدار منطقه جبال بارز جیرفت به‌ عنوان بخشدار معرفی شده بود، ولی ما نمی‌دانستیم. وقتی آمد توی بخشداری، مثل یک ارباب‌ رجوع یک گوشه نشست. چای که خورد، یکی از همکاران پرسید: خب! شما چه‌کار دارید؟ گفت: من برادر کوچک شما هستم. از استانداری معرفی شده‌ام تا با شما همکاری کنم. پرسید با چه مسئولیتی؟ گفت بخشدار منطقه __________ برای اتمام ساختمان بخشداری، به سیمان نیاز داشتیم. یک‌ روز دو کامیون سیمان به بخشداری آوردند، ولی کارگر نداشتیم تا سیمان‌ها را خالی کنیم. ناصر دست‌به‌کار شد و شروع کرد به خالی کردن کیسه‌های سیمان. وقتی دو کیسه سیمان روی شانه‌هایش گذاشت، یکی از راننده‌ها پرسید: این کارگر کیه که این‌قدر خوب کار می‌کند؟ گفتم: بخشدار منطقه! __________ هیچ‌وقت ندیدم پشت میز بنشیند. یک قلم و کاغذ دستش بود و احتیاجات مردم را در هرجایی که بود، می‌نوشت. می‌گفت: من را بخشدار صدا نزنید، من برادر کوچکتر شما هستم. به من بگویید ناصر، برادر فولادی. _____________ با پای پیاده از کوه ها و تپه ها گذشته بود و آمده بود روستای ما داشتم گندم درو می‌کردم. آقای فولادی آمد به ‌طرفم، دستم را گرفت و من را به طرف خودش کشید. دستم را بوسید و گفت: من باید دست تو را روی چشم‌هایم بگذارم. به فرموده پیامبر (ص)، دستی که زحمت می‌کشد، نمی‌سوزد. گفتم شما کی هستید؟ گفت برادر فولادی گفتم چکاره ای؟ گفت خدمتگزار مردم بخشدار منطقه 👈تفاوت ها را ببینیم کجایند مسئولین بی ادعا کجایند مردان خوب خدا دریغ از فراموشی لاله ها کاش مسئولین فعلی هم بشوند رهرو راه شهدا مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
📝 پدرم من را خیلی دوست داشت. من هم خیلی او را دوست داشتم. همیشه برایم قصه می‌گفت، هدیه می‌خرید. من هم جشن تولد ۹ سالگی ام را در کنار خانه بابا یعنی مزارش گرفتم. خواستم بابا هم در تولد من باشد. بابای من پیش خداست و زنده است. او ما را نگاه می‌کند. خوشحالم که بابا بعد از سال‌ها به آرزویش رسید. بابا به مراد دلش رسید. دلم برایش تنگ می‌شود، ولی مامان اجازه نمی‌دهد که برایش دلتنگی و گریه کنم. من می‌دانم که بابای من زنده است و اگر من گریه کنم ناراحت می‌شود. من هر وقت دلتنگش می‌شوم می‌روم پیش مزار شهدا. دوست دارم زود زود به بابا سر بزنم. هر وقت سر مزار بابا می‌روم به بابا می‌گویم که بابا جان . از بابا می‌خواهم که به مامان و داداش‌هایم صبر بدهد. می‌گویم بابا خوشحالم که پیروز شدی. من همیشه مداحی‌های بابا را گوش میدهم... به من می‌گفت: وقتی من شدم هیچ وقت گریه نکن. باید خوشحال باشی که پدرت به آرزویش رسیده، سعی کن کمک حال مادرت باشی. مراقب خانه باش. دختر خوبی باش و درس‌هایت را بخوان. معلمت هر چه می‌گوید گوش کن. بابا از من خواست وقتی به کلاس چهارم می‌روم و اگر او شهید شده بود، با افتخار به معلمم بگویم که پدرم شهید شده است. بابا وقتی بود خیلی من را در درس‌ها کمک می‌کرد. بابا عزیز من است. درباره و خیلی به من سفارش می‌کرد و می‌گفت حجابت را رعایت کن. سعی کن چادر سر کنی من خیلی شهدا را دوست دارم. بابا ی من هم شهدا را دوست داشت و راه شهدا را ادامه داد تا به آرزویش رسید. خیلی از دوستای بابا که با او بودند شهید شده بودند. من از اینجا می‌خواهم به بابا بگم که: دختر شهید مدافع حرم 📿جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا مدافع حرم خوزستان🕊❤️ مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*﷽* 🎥نماهنگ بسیار زیبا... یه راهه که پایان نداره 🌷 یه رود که از کربلا میشه جاری... شادی روح همه عزیز صلوات مکتب سردار سلیمانی @maktabesardarsoleimani
آه یاران شهدایی! آه ای جاماندگان از قافله عاشورا اگر دراین دنیای وارونه رسم مردانگی این است که سربریده ی سیدالشهدا را درطشت طلا نهند و به یزیدیان هدیه کنند... بگذار اینچنین باشد. این دنیا و این هم سر ما پیشکش ارباب بی کفن بی سر مدافع حرم که همچون مولایمان حسین علیه السلام یزیدیان زمان سر از بدنشان جدا کردند 🌷 🌷 🌷
📸 تصاویرماندگار و به یاد ماندنی رفتید ولی به یاد ما می مانید در خاطر سرخ ها می مانید سر باختگان راه عشق ای ما رفتنی هستیم و شما می مانید 🌺برای این عکس، یازده بفرستید از 13 نفری که در آن دیده می شوند، 11 نفر به رسیده اند.که اکثرشان در کربلای4 رسیدند 🌷شهدای حاضر در عکس به ترتیب شماره عبارتند از: 1-🌷شهید محمد ایزدی (فریدونکنار) 2-🌷شهید جمال عسگری (امیرکلا) 3-🌷شهید منوچهر بلباسی (فریدونکنار) 4-🌷شهید حسن فدایی (فریدونکنار) 5-🌷شهید مهدی رحیمی (فریدونکنار) 6-🌷شهید رمضانعلی حبیب پور (فریدونکنار) 7-🌷شهید قربانعلی یزدانخواه (از فریدونکنار ) شهیدی که قبل از شهادت شهادت خود ودیگران را مژده داده حتی چه کسانی مجروح می شوندو... 8-🌷شهید عباس میرزاپور (بابل) 9-🌷شهید حجت الاسلام مهدی عبدالله پور (بابل) 10-🌷شهید رضا حق پرست (گنبدکاووس) 11-🌷شهید حسینعلی فخاری (فریدونکنار) عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ استاد ، تاریخ‌پژوه: 📺 در ماجرای ما با ۹ گروه از انسان‌ها مواجه می‌شویم که هر کدام از آن‌ها می‌تواند به تنهایی نماد هر یک از ما انسان‌های عصر حاضر باشد: 1️⃣ عبادت‌کنندگان بی 2️⃣ دوستداران امام و شیفتگان 3️⃣ زمینه‌سازان و نادان 4️⃣ بی‌خاصیت‌های پر سروصدا 5️⃣ نان به نرخ روز خورها 6️⃣ صاحبان اهداف شخصی 7️⃣ گریه‌کنندگان بی‌تحرک 8️⃣ سینه‌چاک‌های غالب 👇👇👇👇👇 9️⃣ با بصیرتانِ فدایی و که همان کربلایند!