*﷽*
درمکتب شهادت
درمحضرشهدا
نگاهم کرد. و گفت:هاجر!
گفتم: بله.
به دور و برش اشاره کرد. گفت: بین این وسایل خونه و بین اون چیزهایی که مال خودته به کدومشون بیشتر از همه علاقه داری؟
کمی فکر کردم چشمم افتاد به حلقه ی ازدواجم.
حلقه را نشانش دادم و گفتم: این یادگار توئه.خیلی بهش علاقه دارم💞
آیه شریفه (لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ) را برایم خواند و گفت: کلید رسیدن به مرضات الهی اینکه آدم از اون چیزایی که خیلی دوست داره، در راه رضای خدا بگذره؛ حالا تو هم این انگشتر را در راه خدا بده.
همین چند جمله آنقدر به دلم نشست که همان روز انگشتر را دادم برای کمک به جبهه.
📚: خاطرات شگفت
#شهیدابراهیم_امیرعباسی🌷
#یادعزیزش_باصلوات