#شهیدآنه🕊
#شهیدمسعودزمانی🌷
دانش آموز بودم و دور از خانواده توی زرند درس می خواندم، مسعود هم همین طور...
یک شب سرد زمستانی مسعود مهمانم شد. هوا به شدت سرد بود و برف می بارید. شیر آب یخ زده بود.
نزدیک اذان صبح بود که با سر و صدایش از خواب بیدار شدم...
گفتم: مسعود! داری چه کار می کنی؟
گفت:شیر آب، یخ زده، باید برف بریزیم داخل کتری، بگذاریم روی گاز تا آب گرم داشته باشیم و بریزیم روی شیر آب، تا یخش آب شود و آب برای وضو گرفتن داشته باشیم.
گفتم: ول کن، حوصله داری؟ بگیر بخواب.خدا هم راضی نیست ما تو این سرما وضو بگیریم و نماز بخوانیم...
مسعود گفت: مگر ما برای خدا نماز می خوانیم؟ اصلا مگر خدا به نماز ما نیاز دارد؟ در واقع این ماییم که به خدا نیاز داریم و برای خودمان نماز می خوانیم.
ما اگر تا این اندازه که عاشق یکدیگر هستیم، عاشق خدا بودیم، خدا را همه جا می دیدیم. حالا هم به جای غُر زدن بلندشو و نمازت را بخوان.
📚: ره یافتگان کوی یار، ج۵
🌷لینک مکتب سردار سلیمانی
در پیام رسان ایتا👇
https://eitaa.com/maktabesardarsoleimani
#شهیدآنه🕊
#شهیدمسعودزمانی🌷
آنقدر نماز اول وقت برایش مهم بود که هر وقت با او همراه می شدیم. برای ریا هم که شده، بلند می شدیم و همراهش نمازمان را اول وقت می خواندیم؛ و گرنه برایمان نه خواب می گذاشت نه خوراک.
📚: ره یافتگان کوی یار،ج ۵
خدایا ما را رهرو راه شهدا قرار بده...🌷
#سالگردشهادت🌷🕊
#باشهداتاشهدا🌷
#یادعزیزش_باصلوات🌷