در محضر شهدا
هر وقت از سر کار میومد،یه راست میرفت توی اتاقش دراز میکشید روی پتو .
از این پهلو به اون پهلو هر کار میکرد آروم نمیشد.
گریه میکرد از بس درد داشت .
میرفتم کنارش،
میگفتم :
"مادر ، بذار تا پهلوت رو بمالم ، شاید دردش آروم بگیره "
میگفت : " نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت زهراست،
بذار با همین درد به آرامش برسم ."
#شهیدسیدمجتبیعلمدار🥀
یاد عزیزش با صلوات