#در_محضر_شهدا
عصرعاشورا بوده که شاهرخ تحت تأثیر سخنرانی یکی از روحانیون قرار می گیرد.
او نزد روحانی می رودو می گوید که میخواهم توبه کنم ، حاج آقا به او می گوید : گناه تو بزرگ است ، بایدبه پابوس امام رضا(ع) بروی تازمانی که ایشان اجازه ندادند وارد حرم نشوی...
همان روزشاهرخ همراه مادر وبرادرش به مشهد می رود.
برادرش نقل میکرد:
به مسجد گوهرشاد که رسیدیم ، شاهرخ
خودرابه زمین انداخت و شروع کردبه گریستن و به صورت سینه خیزتا نزدیکی ضریح ، خود را روی زمین کشاند.
اماوارد حرم نمی شد. تا این که یک پیرمردی را دید که نمی توانست دستش رابه ضریح برساند ، اوبرای کمک کردن به پیرمرد وارد حرم شد و او را بر دوش گرفت و حدود بیست دقیقه به همان حالت می گریست تااینکه پیرمرد از او خواست تا وی راروی زمین بگذارد.
از همان شب به بعد شاهرخ توبه کرد و دیگر سراغ الکل وکارهای زشت نرفت.
راوی : قاسم صادقی همرزم شهید
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#یاد_عزیزش_با_صلوات
بسم رب الشهدا
در مدرسه عشق
تو کلاس شهادت
پای درس شهدا
دفترچه خاطرات📝
مدتی بعد، خانه ای مصادره ای را برای سکونت در اختيار #شاهرخ گذاشتند.
بعد گفتند: چون خانه نداريد، می توانيد برای دريافت زمين مراجعه نمائيد.
يک قطعه زمين در شمال منطقه تهرانپارس به ما تعلق گرفت. اما شاهرخ گفت: خيلی از مردم با داشتن چندين فرزند هنوز زمين نگرفته اند. من راضی به گرفتن اين زمين نيستم.
يكروز پيرمردی را ديد که نتوانسته بود زمين دريافت کند. آمد خانه. سند زمين را برداشت و با خودش بُرد. سند را تحويل پيرمرد داد و گفت: اين هديه ای از طرف حضرت امام است.
مدتی بعد خانه مصادره ای را هم تحويل داد. گفته بودند برای يک مقر نظامی احتياج داريم. دوباره برگشتيم به مستاجری، اما اصلاً ناراحت نبود. گفتم: پس چرا قطعه زمين را تحويل دادی؟
گفت: ما که برای خانه و زمين #انقلاب نکرديم، هدف ما #اسلام بود. خدا اگر بخواهد، صاحب خانه هم می شويم.
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#شهید_شاهرخ_ضرغام
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
#معاون_گروه_فداییان_اسلام
.
#عاقبت_بخیر_شدنت_مبارک
.
#شهیدانه_زیستن
#درسی_برای_مسئولین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایستگاه شهدا🌷
🎤صدای ماندگار شهید
🎥مصاحبـه با #شهید_شاهرخ_ضرغام
ملقب به #حُر_انقلاب
#سالروز_شهادت🕊
صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
💢 عاقبت بخیرِ دعای مادر
🔹پدر نداشت. از کسی هم حساب نمی برد. مادر پیرش هم کاری نمی توانست بکند. اشک می ریخت و برای فرزندش دعا می کرد: خدایا پسرم را ببخش، عاقبت به خیرش کن. خدایا پسرم را از سربازان امام زمان (عج) قرار بده. دیگران به او می خندیدند. اما او می دانست که سلاح مومن دعاست. کاری نمی توانست بکند الا دعا.
🔹زندگی شاهرخ در غفلت و گمراهی ادامه داشت. تا اینکه دعاهای مادر پیرش اثر کرد. مسیحا نفسی آمد و از انفاس خوش او مسیر زندگی شاهرخ تغییر کرد.
🔹بهمن ۱۳۵۷ بود. شب و روز می گفت: فقط امام، فقط خمینی (ره). وقتی در تلویزیون صحبت های حضرت امام پخش می شد، با احترام می نشست. اشک می ریخت و با دل و جان گوش می کرد. می گفت: عظمت را اگر خدا بدهد، می شود خمینی. با یک عبا و عمامه آمد. اما عظمت پوشالی شاه را از بین برد.
📚 منبع: سامانه ملی شهدا
#شهید_شاهرخ_ضرغام🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کاباره تا شهادت...
خدا آدمای داش مشتیو دوس داره
آدمای با مرام و با معرفتو دوس داره!
#شهید_شاهرخ_ضرغام 🌷