❇️خاطرات
#شهید_محمد_باقدرت
ما باید جوابگوی #امام_زمان باشیم‼️
همسر شهید نقل می کند:
یادم می آید که می خواست به قصد شرکت در مراسم #مسجد جامع از خانه خارج شود .
خواهرش جلویش را گرفت وتقاضا کرد آن روز را از خانه خارج نشود .
ایشان گفتند :من باید بروم .
ما باید جوابگوی #امام_زمان باشیم‼️
بهتر است تو و همسرت نیز آنچه تکلیف است بجا آوریدوسپس رفت.
آخرین شبی که فردای آن روز به #شهادت رسیدخوابی دیده بودکه بسیار او را تحت تاثیر قرار داده بود .
اما هیچ گاه مجال تعریف کردن خوابش را پیدا نکرد. #غسل شهادت کرد واز خانه بیرون رفت وشهید شد .
تاریخ شهادت: ۵۷/۷/۲۳
محل شهادت: مسجد جامع کرمان
*﷽*
#در_محضر_شهدا
یادم می آید که می خواست از خانه خارج شود به قصد شرکت در مراسم مسجد جامع خواهرش جلوی او را گرفت و تقاضا کرد که آنروز را بیرون نرود و ایشان گفتند : که من باید بروم ما باید جوابگوی آقا امام زمان (عج) باشیم ، بهتر است تو و همسرت نیز آنچه که تکلیف است به جا آورید و سپس رفت آخرین شبی که فردای آن روزبه شهادت رسید.
خوابی دیده بود که بسیار او را تحت تاثیر قرار داده بود اما هیچگاه فرصت و مجال تعریف خواب را به دست نیاورد.
با غسل شهادت از خانه بیرون رفت و شهید شد.
ایشان ۲۴مهر ۱۳۵۷، در واقعه ی آتش سوزی مسجدجامع كرمان توسط عمال رژیم پهلوی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
راوی : همسر شهید
#شهید_محمد_باقدرت
#یاد_عزیزش_با_صلوات